داستان زاتوئیچی، قسمت بیست و دوم: زاتوئیچی شمشیرزن تک‌دست را ملاقات می‌کند

داستان زاتوئیچی، قسمت بیست و دوم: زاتوئیچی شمشیرزن تک‌دست را ملاقات می‌کند
فیلم با ملاقات اتفاقی شمشیرزن چینی با هم‌میهنان خود در راه معبد فوکوریوجی شروع می‌شود که در ادامه مجبور می‌شوند با گارد سلطنتی ژاپن بجنگند. در این مبارزه، تنها وانگ-کانگ چینی زنده می‌ماند که می‌تواند از دست سامورایی‌ها فرار کند؛ و یک پسربچه که زاتوئیچی را می‌بیند و با او همراه می‌شود.  فیلم با همراهی این دو مرد و یک پسربچه ادامه می‌یابد تا جایی که زاتوئیچی و وانگ-کانگ در انتها به خاطر ندانستن زبان همدیگر، مجبور می‌شوند مبارزه کنند. یکی از بهترین مبارزه‌های تمام مجموعه میان دو مبارز حقیقی.
ادامه مطلب

داستان زاتوئیچی، قسمت پانزدهم: شمشیر پنهان زاتوئیچی

داستان زاتوئیچی، قسمت پانزدهم: شمشیر پنهان زاتوئیچی
زاتوئیچی بار دیگر عزیزان خود را از دست داده و خود به تنهایی در مقابل سیل عظیم ناآگاهی و ناعدالتی می‌ایستد. با شمشیری یگانه که روح و جان یک انسان خمیرمایه‌ و جوهر آن را شکل داده. یک هستی بُرنده که هم چشم دیدن راه است و هم یک حضور پنهان که گوش تیز کرده برای ظالمان. 
ادامه مطلب

داستان زاتوئیچی، قسمت سیزدهم: انتقام زاتوئیچی

داستان زاتوئیچی، قسمت سیزدهم: انتقام زاتوئیچی
ایچی تا می‌تواند با دشمنان مبارزه می‌کند. دشمنان از طبل‌های بزرگی استفاده می‌کنند تا قدرت شنوایی ایچی را از بین برده و او را به قتل برسانند، اما در صحنه‌ای دیدنی و زیبا، ایچی هنر تمام‌عیارش در شمشیرزنی را به نمایش می‌گذارد. چیزی همزمان درخشان و اندوهگین برای او. درخشان برای ما که او را می‌بینیم که سمت مردم ایستاده و اندوهگین برای او که باید خون‌خواه باشد تا عدل برقرار شود.
ادامه مطلب

داستان زاتوئیچی، قسمت هشتم: مبارزه، زاتوئیچی، مبارزه

داستان زاتوئیچی، قسمت هشتم: مبارزه، زاتوئیچی، مبارزه
در این قسمت، ایچیِ نابینا در راه دراز خود، با مادر و بچه‌ی خردسالی روبرو می‌شود و مادر طی تصادف و به اشتباه کشته می‌شود. ایچی که بچه را می‌بیند، تصمیم می‌گیرد راه درازی را طی کند و بچه را به دست پدرش برساند. در صحنه‌هایی زیبا و پر از احساس و انسانیت، ما زاتوایچی را می‌بینیم که در عین نابینایی، تمام تلاش خود را برای حفاظت از کودک معصوم می‌کند.
ادامه مطلب

داستان زاتوئیچی، قسمت اول: شمشیرزن نابینا

داستان زاتوئیچی، قسمت اول: شمشیرزن نابینا
این قسمت با ورود زاتوئیچی به شهر ائیوکا و خانه‌ی سوکیگورو شروع می‌شود. خانه‌ای که توسط یک رئیس بی‌رحم و یاکوزاهایی فاسد اداره می‌شود و با خانه‌‌ی شیگزو در ساساگاوا در حال جنگ است. دو سامورایی به نام هیراته و زاتوئیچی، نماینده‌ی این دو خانه، در دریاچه‌ای اطراف شهر اتفاقی یکدیگر را می‌بینند و مشغول ماهی‌گیری و معاشرت می‌شوند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که در این جنگ، در نهایت باید با هم مبارزه کنند. آن‌ها رفیق هم می‌شوند و به سلامتیِ این رفاقت می‌نوشند. هر دو انسان‌هایی والامرتبه‌اند که اخلاق یک سامورایی واقعی را دارند.
ادامه مطلب

بلاگ

شمشیر سامورایی
خرید شمشیر
قیمت شمشیر سامورایی
سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش