
شمشیرهای عربی - اسلامی از دیرباز به عنوان یکی از برجستهترین دستاوردهای فلزکاری در تاریخ تمدنهای اسلامی شناخته شدهاند. این شمشیرها با ترکیب هنر و علم، در انواع مختلفی به تولید میرسیدند که هرکدام ویژگیهای منحصربهفرد خود را داشتند. در بخش دوم این نوشتار، تلاش شده است تا شمشیرهای عربی با ویژگیهای خاص و تکنیکهای ویژهی ساخت آنها، از جمله انواع مختلفی از جمله شمشیرهای یمنی، هندی، و مصری معرفی شوند.
در تحلیلهای ارائه شده، به بررسی جزئیات دقیق فولاد، ساختار تیغهها، نوع و سبک آبیکاریها، و نیز تفاوتهای بین انواع مختلف شمشیرها پرداخته خواهد شد. این توضیحات نه تنها به جنبههای فنی و متالورژیکی شمشیرسازی پرداختهاند، بلکه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی استفاده از این سلاحها در دورانهای مختلف نیز توجه دارند.
بخش دوم این مقاله، مانند همان که در بخش اول خواندید، به صورت ویژه به تحلیل ویژگیهای ظاهری، ساختاری و استفادههای مختلف این شمشیرها در تاریخ اسلام و دنیای عرب میپردازد، به طوری که به شکلی جامع و مستند به ویژگیهای خاص هر نوع شمشیر اشاره خواهد شد. از جمله این ویژگیها میتوان به نوع آبیکاریها، شکل دسته و تیغه، همچنین تفاوتهای فنی موجود بین شمشیرهای مختلف مناطق مختلف اسلامی اشاره کرد. بررسی این موارد علاوه بر شناخت تاریخ فلزکاری اسلامی، نمایی از هنر و مهارت در ساخت شمشیرهایی است که در عرصه نبرد و حتی فرهنگ روزمره آن دوران نقش اساسی داشتند.
شمشیرهای سفید

امّا شمشیرهای سفید به دو دسته تقسیم میشوند: دستهای که در فارس ساخته شدهاند و دستهای که در نخستین دورانها در کوفه ساخته شدهاند. اینها شمشیرهای کوتاهی هستند که بیشترین عرض آنها سه انگشت است. با این حال، در برخی از انواع آنها ممکن است بریدگی (افتادگی) در لبه (فَلّ) به وجود آید و این بریدگی موجب تفاوت در ظاهر میشود.
طول این شمشیرها سه وجب و چهار انگشت است. همگی آنها، به همین ترتیب، گشوده (منشعب) هستند. دستههایشان باریک است و قسمت بالایی آنها اندکی باریکتر و نازکتر. دستههایشان دو بار سوراخ شده است، بهگونهای که در انتها (سُنبُک) دو بریدگی دارند. سرشان سنگینتر از بخش پایینیشان است — و مقصود از بخش پایینی، جایی است که به قبضه نزدیک میشود. سر شمشیر در ناحیهی گِردی (تدویر) باریک شده و نوکهایی ظریف دارد، شبیه به قسمتهایی از شمشیر قلعی، بیگره و دارای نقش آبدار یکنواخت.
[در میان این شمشیرها] نمونههایی هستند که تمام سطح آنها با نقوش گلدار (مشجّر) پوشیده شده است. اگر در شمشیری بخشی گلدار و بخشی بدون نقش باشد، آن شمشیر بومی (محلی) به شمار میآید. برخی از آنها آبکاری شفافی ندارند؛ چنین نمونههایی دارای آهن گلدارند. امّا آن شمشیرهایی که بر لبهشان دو نوار (وِشاحَین) وجود دارد، همانهایی هستند که در بخش اول این مطلب توصیفشان آمد.
شمشیرهای سفید کوفی تیزبرتر از شمشیرهای فارسی هستند، بلکه در حقیقت، از میان همهی شمشیرها تیزبرترین و در سختیها پایدارتریناند. میان شمشیر سفید کوفی و شمشیر فارسی، حتی اگر وزن و شکلشان یکسان باشد، در قیمت اختلافی برابر با یکسوم وجود دارد.
متن شمشیر عربی - اسلامی و انواع آن (قسمت اول) را بخوانید.

نشانهی شمشیر سفید فارسی این است که سه انگشت یا بیشتر از شمشیر کوفی بلندتر است. اگر شمشیری به دستت افتاد که به دلیلی تغییر یافته بود، بدان که دستهی آن به اندازهی دو انگشت بلندتر از دستهی شمشیری است که کوفی و زیدیّه (زیدیه) نامیده میشود، و ضخیمتر و پهنتر از دستهی کوفی است.
این شمشیرهای فارسی از نظر ظرافت و عرض ممکن است متفاوت باشند. ماهیتشان پهنتر از شمشیرهای کوفی است، اگرچه طبیعت شمشیر کوفی پاکتر، درخشانتر و شبیهتر به اصل باستانی است. آبکاری این شمشیرها تنها پس از فرآیند «انداختن» آشکار میشود، جز بخشهایی که بسیار پنهاناند.
رنگ آهنشان متمایل به آبی است، اگر فرایند داروی انداختن بر آنها اعمال نشده باشد. آهن آبیرنگ سفید است که اندکی به سبزی میزند. بخش پایینی شمشیرهای فارسی — یعنی نزدیک به دسته — از قسمت بالایی آنها سنگینتر است. بالاترین قیمت برای شمشیرهای بزرگ و زیبای کوفی هشت دینار بود، و پایینترین قیمت دو دینار، هرچند اگر وزنشان بسیار سبک بوده باشد به بهای یک دینار فروخته میشدند.
شمشیرهای فرانکی

شمشیرهای فرانکی دارای بخشهای پایینی پهن، سرهای ظریف، و در شکل شبیه به شمشیرهای یمنی کهن هستند، با یک شیار پهن در میانهی تیغه که همچون رودخانهای صاف و روشن امتداد یافته است.
طبیعت آنها شبیه به جنس پارچههای تبری خارجی (Tabari) و ساختار حلقههای زره است؛ زینتشان سفیدرنگ، و زمینهشان پس از انداختن دارو (آبدادن) سرخرنگ میشود، در حالی که پیش از انداختن چیزی از آن نمایان نیست.
بر بخش جلویی آنها (۳۳) نشانهایی چون هلالهای ماه دیده میشود که با مس زرد (شبّه) یا طلا پر شدهاند، یا صلیبی که به همین شیوه با مس زرد یا طلا پُر گردیده است. در میان آنها نمونههایی وجود دارد که در بخشی از ساختار تیغه شکافی ایجاد شده و میخی از طلا یا مس زرد درون آن جای گرفته است.
گاه در شمشیرهای یمنیِ خوشساختتر نیز چنین میخی از طلا در ساختار یا نوک آن (ترکیبه یا طرفه) کوبیده شده است. این شمشیرها انحنایی دارند که در قسمت نزدیک به شیار، شبیه به «داسکتین» (dāsaktayn) است، و در آنها اثری از آبخور (آبداد) ظاهر نمیشود.
شیار تیغه تا سه انگشت مانده به نوک لبهی تیز (طرف الذُباب) امتداد دارد و متوقف میشود. در این بخش سهانگشتی، شکافی همچون بریدگی دیده میشود و هیچ آبخوری در آن ناحیه ظاهر نیست. سر این شمشیرها باریکتر از سر شمشیرهای یمنی است.
شمشیرهای سلیمانی

آهن شمشیرهای سلیمانی شبیه به آهن شمشیرهای فرانکی است، با این تفاوت که زینت آن زردرنگتر، براقتر، و ساخت آن بیگانهتر (غیرمحلیتر) است.
آغاز و پایان تیغهی شمشیر در این نوع برابر است و باریکشدگی (تدریج در کاهش ضخامت) ندارد. اگر سر شمشیر در قسمت پایینی بسیار نازک باشد، آنگاه آبخوری در آن بسیار اندک خواهد بود. بر روی این شمشیرها نه تصویری هست و نه نشانی از صلیب.
دستههای (پاشنههای) آنها به دستههای شمشیرهای یمنی شباهت دارد؛ همچنین دستههای شمشیرهای فرانکی نیز به همین صورت است، با این تفاوت که دستههای فرانکی از لحاظ ساختاری گستردهتر و مقاومترند و تمام ویژگیهای کیفی آنها با هم برابر است.
شمشیرهای بومی

اما آنچه هنوز توصیف نشده، شمشیرهای بومی (المحلّي) هستند، که در انواع گوناگون ساخته میشوند. در میان آنها گونهای به نام «آزادشده» (المحرَّر) وجود دارد، که در خراسان به شکل شمشیر قلعی ساخته میشود.
این شمشیر دارای گرههای کوچکی است که از بالا تا پایین پشت سر هم با قلم حکاکی شده، سپس با ابزار سایش (دَس) صاف میشود تا یکنواخت گردد. این گرهها در ردیفهایی پشت سر هم نمایان میشوند و ظاهری شبیه به شمشیر قلعی دارند و آهن آن سیاهرنگ است.
بیشترین عرض آن دو و نیم انگشت است و ماهیت (سرشت) آن تنها پس از «انداختن» (عملیات تکمیلی بر سطح فلز) ظاهر میشود. اگر پیش از انداختن نشانهای از ماهیتش نمایان شود، آهنی نرم و تیرهرنگ دیده میشود که بخشهایی از آن پیوسته به هم است. نشانههای تمایز آن این است که بریدگیهای دستهی آن ظریف است، روش آهنگریاش مانند قلعی است، و بهای آن در قدیم ممکن بود تا سی درهم نیز برسد.
متن شمشیر ایرانی؛ تیغهی شیر و شیران را بخوانید.

از شمشیرهای بومی بصره، نمونههایی وجود دارند که آهنشان پیش از انداختن نمایان است و گرهبندیای شبیه به سرشت سلمانی دارند. این شمشیرها طبیعتی نرم دارند که نرمی آن به وضوح حس میشود، و تیرگی و سیاهی آن زیر نور آفتاب دو برابر آنچه در سایه دیده میشود، آشکار است. تیغهی آنها نازک است، به گونهای که دست از تماس با آن پس میکشد. آثار ابزار صیقلکاری بر سطحشان نمایان است. این شمشیرها از نظر شکل متنوعاند؛ پهن و باریک، کوتاه و بلند.
در بصره تنها شخصی به نام سلیمان این نوع شمشیرها را میساخت. او ساخت این شمشیرها را در سال نود و پنج هجری (۷۱۴ میلادی) آغاز کرد و در سال یکصد و نه هجری (۷۲۷ میلادی) متوقف نمود. پس از انداختن، گرههای شمشیرهای او محو میشود و ماهیتشان پنهان میگردد. این شمشیرها به جبال (ناحیهای کوهستانی در غرب ایران) برده میشدند و به قیمت شمشیرهای یمنی به فروش میرسیدند. قیمت هر یک از آنها دو دینار و نیم بود.
همچنین شمشیرهایی در بصره ساخته میشد که بهای آنها از چهار تا شش درهم تجاوز نمیکرد و دارای دستههای کوچک، نازک و اشکال ناهنجار بودند. شمشیرهای دمشقی همگی سوهانخورده بودند و به گذشته تعلق داشتند. این شمشیرها در نخستین آبدیدهشدنشان (خمیدهسازی اولیه در آب) بسیار برنده بودند. بلند بودند و شکلی داشتند همانند شمشیرهای سلمانی که در منصوره ساخته میشدند. آهن آنها شبیه به شمشیرهای سفید بود، گرچه طبیعتشان متفاوت بود. این شمشیرها برندهترین شمشیرهای بومی به شمار میآمدند و قیمتشان میان پانزده تا بیست درهم متغیر بود.
در میان شمشیرهای بومی، شمشیرهایی نیز هستند که در مصر ساخته میشدند و به خاطر بلندیشان متمایز بودند. سطح تیغههایشان هموار بود و به سبب همین همواری، بریدگی (ضربهی برش) نیرومندی داشتند. اما آهن آنها از بصره تأمین میشد. قیمتشان ده درهم بود. از جمله گونههایی که از این نوع آهن ساخته میشدند میتوان به «خریشات»، «جهاردست»، «شهادست»، «تیهدست»، شمشیر ساده (بینقش) و دیگر انواع اشاره کرد.
آهن نرم (نرمهآهن)

و از جملهی این شمشیرها، شمشیرهایی از آهن نرم هستند که در میان شمشیرهای شُرَاة (خوارج) و رومیان (بیزانسیان) و نیز در میان شمشیرهای هندوستان یافت میشوند. و در میان شمشیرهای هند، گونهای است که «مَندَلی» نام دارد، و [این شمشیر] از روی شکل ناموزون، انحنایش و اثر سوهان بر تیغهی آن شناخته میشود. این شمشیر همانند «فَاقِرون» ساخته شده، و در آهن نرم، نه کم و نه زیاد، آبیکاری (نقش فولادی) ظاهر نمیشود.
اما شمشیرهای رومیان و خوارج، ساده، نازک، بلند و دارای اشکال ناموزون هستند. هنگام مشاهدهی این شمشیرها، باید به درون و بیرون آنها نظر کرد. در زبان فارسی به آنها «کهر بَلام» میگویند.
این بود داستان شمشیرهای عربی؛ خداوند عمرت را دراز گرداند، آنچه فرمان دادی تا شرح داده شود؛ و خداوند داناتر است.
