این نوشته، ترجمهای است از مقالهی تیغههای دُم شیر (Blades of The Lion's Tail) که توسط منوچهر مشتاق خراسانی، یکی از برجستهترین متخصصان سلاحهای ایرانی در جهان، دربارهی تاریخچه و سیر تحول شمشیر باشکوه ایرانی نوشته شده است.

تولد شمشیر ایرانی
شمشیر مشهور ایرانی، یعنی شمشیر (shamshir)، قرنهاست که مردم خاورمیانه و اروپا را با الگوها و فرم زیبایش مسحور کرده است. تیغههای شمشیر ایرانی اغلب بهصورت بدون دسته خریداری میشدند و سپس با قبضههایی از سبک عثمانی، عربی یا قفقازی طبق سلیقهی محلی نصب میشدند. بسیاری از آنها نیز بعدها با قطعات نظامی اروپایی ترکیب میشدند. امروزه شمشیرهای ایرانی و زیبایی آنها هم در میان مجموعهداران و هم در میان متولیان موزههای سلاح مورد تحسین قرار میگیرند و بسیاری از کارشناسان معتقدند که کیفیت فولاد این شمشیرها بینظیر است. شمشیرهای ایرانی، معیار کیفیتی را برای شمشیرسازان سایر مناطق تعیین کردند؛ معیاری که بسیاری کوشیدند آن را تقلید کنند. این امر به ایجاد تجارت بینالمللی نیرومندی در زمینه شمشیرهای ایرانی انجامید.
خاستگاهها
پیش از فتح ایران توسط اعراب و ورود اسلام در سال ۶۳۱ میلادی، تمامی شمشیرهای مورد استفاده در ایران تیغهای صاف داشتند. این بدان معناست که سلسلههای پیشین ایران، یعنی هخامنشیان (۵۵۹ تا ۳۳۰ پیش از میلاد)، اشکانیان (۲۵۰ پیش از میلاد تا ۲۲۸ میلادی) و ساسانیان (۲۴۱ تا ۶۵۱ میلادی)، همگی از شمشیرهای دولبه با تیغههای مستقیم استفاده میکردند.
اگرچه واژه شمشیر (shamshir) در زبان انگلیسی و سایر زبانهای اروپایی برای اشاره به تیغهٔ کلاسیک ایرانی با انحنای زیاد به کار میرود، باید توجه داشت که در زبان فارسی این واژه اصطلاحی عمومی است و صرفنظر از شکل، به هر نوع شمشیری اطلاق میشود. این واژه ریشه در زبان پهلوی میانه دارد که در آن به صورت شمشر، شمشیر و شمشهر آمده است.
بر اساس واژهنامهٔ مختصر پهلویِ مککنزی (۱۹۷۱)، ریشهٔ واژه «شمشیر» به زبان فارسی میانه پیش از استفاده از خط عربی بازمیگردد. در فارسی نوِ نخستین، شمشیر را یا سنیه یا شمشیر [شمشر] مینامیدند. نسخهٔ قدیمیتر آن شفشیر [شفشیر] در فارسی میانهٔ مانوی به نظر میرسد.
واژهنامهٔ دیجیتال دهخدا، «شمشیر» را اینگونه تعریف میکند:
شمشیر، سلاحی آهنین (فولادی) با لبه تیز و تیغهای بلند و منحنی است. تیغه آن از دو بخش مجزا تشکیل شده: «شم» و «شیر». «شم» به معنای دم یا چنگال (ناخن) است و هر دو معنا قابل استفادهاند. بنابراین این واژه به معنای دم شیر یا چنگال (ناخن) شیر است.

تکامل شمشیر در ایران
یکی از پرسشهای اساسی و جالبی که پژوهشگران مطرح میکنند، این است که شمشیر منحنی و تکلبه، دقیقاً چه زمانی و از کجا وارد خاورمیانه و بهطور خاص ایران شد و جایگزین شمشیرهای دولبه و راستتیغه گردید.
لوبنهویِر مانند بسیاری دیگر معتقد است که شمشیر منحنی خاستگاهی در مناطق استپی داشته، اما زمان دقیق ظهور آن مورد بحث و تردید است.
کوبیلینسکی پیشنهاد میدهد که نخستین شمشیرهای منحنی ممکن است در قرن هفتم میلادی ظاهر شده باشند، در حالی که نورث تاریخ دیرتری را بیان میکند و بر این باور است که شمشیر منحنی تکلبه احتمالاً پیش از قرن نهم میلادی ظهور نکرده است. نیکول به تردیدها در مورد زمان نخستین ظهور شمشیرهای با انحنای کم در ایران (بهویژه در استان فارس) اشاره میکند و السرّاف نیز این نظر را تأیید میکند و اضافه میکند که شمشیرهای دارای انحنای کم در همین دوره ظاهر شدند. او همچنین پیشنهاد میکند که وجود چنین شمشیرهایی باید در زمینه کلیتر توسعه سلاحهای منطقهای بررسی شود.
تیغههایی به شکل دم شیر
قدیمیترین اشاره به شمشیرهای منحنی در منابع عباسی در رساله مناقبالترک اثر جاحظ در قرن نهم میلادی یافت میشود، جایی که سربازان خراسانی از غلافهای «کج» خود یاد میکنند؛ که از نظر السرّاف، نشانهای منطقی برای استفادهی آنان از شمشیرهای منحنی است.
به گفته زکی، ایرانیان مدتها پس از فتح اسلامی ایران همچنان از شمشیرهای مستقیم و سبک ساسانی استفاده میکردند. اعراب نیز تیغههای صاف مخصوص خود را که در دوره آغازین اسلام به ایران آورده بودند، بهکار میبردند. زکی اشاره میکند که بین قرن هفتم تا سیزدهم، شمشیرها عموماً راست، پهن، اغلب دولبه و دارای شیار تقویتی (fuller) بودند، اگرچه برخی دارای قبضه صلیبی یا دستههای رو به پایین بودند.
همچنین شایان توجه است که شمشیرهای نخستین دوره اسلامی نیز در نگارههای عربی به شکل مستقیم به تصویر کشیده شدهاند؛ بهعبارت دیگر، فاتحان عرب ایران قرنها از شمشیرهای تیغهصاف استفاده میکردند. نمونههای شمشیرهای عربی آغاز اسلام را میتوان در نگارههای سوریه، مصر و عراق مشاهده کرد.
لوبنهویِر میگوید که شمشیر منحنی بعدها توسط مردمان استپی مختلف پذیرفته شد و قبایل مختلف اروپایی مانند سرماتیان و آلانها آن را وارد منطقه کردند و سپس در میان مغولان و کوچنشینان ترکتبار به جریان اصلی تبدیل شد.
کوبیلینسکی و گیلمور بیان میکنند که شمشیر منحنی و تکلبه توسط مغولها و اقوام استپی ترک وارد ایران شد و از دوره ایلخانیان در قرن سیزدهم تا دوره صفویان اولیه در قرن شانزدهم، به سبک غالب شمشیر در ایران تبدیل گردید.
شمشیرها مدتها پیش از دوران شاه عباس وجود داشتند. در موزهی نظامی تهران ۱۹۰ شمشیر و در موزهی ملی ایران یک شمشیر نگهداری میشود که همگی به نظر میرسد متعلق به اواخر دوره تیموری (۱۳۷۰ تا ۱۵۰۶ میلادی) باشند.
این شمشیرها دارای خمیدگی خاص شمشیرهای کلاسیک ایرانی هستند که نشان میدهد احتمالاً به دوره تیموری تعلق دارند. با توجه به خمیدگی تیغهها، میتوان حدس زد که شمشیرهای بسیار خمیده پیش از دوره صفوی در ایران مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
همه این تیغهها دارای کتیبههای طلاکوب با نام «تیمور» هستند و یکی از این شمشیرها در نسخه خطی «تاریخ عالمآرای شاه صفی» که در سال ۱۰۷۸ هجری (۱۶۶۷ میلادی) توسط میر محمدی یزدی، قاضی اصفهان نوشته شده، ذکر شده است.
در این منبع آمده است که شمشیری که در ابتدا متعلق به امیر تیمور گورکانی (تیمور لنگ) بوده، از یک پادشاه به دیگری منتقل شده تا اینکه به شاه صفی تقدیم میشود تا نمادی از قدرت پادشاهی باشد.
در متن آمده که کتیبههایی روی تیغهی شمشیر بوده و نقش فولاد آبدار (الگوهای موجدار و احتمالاً چیزی مشابه هامونِ شمشیرهای ژاپنی) بر آن دیده میشده است. حتی گفته شده که برخی از شمشیرهایی که به تیمور نسبت داده شدهاند، همزمان دارای کتیبهای به نام امیر تیمور و دیگری به نام شاه صفی هستند که در آن، شاه صفی «بنده شاه ولایت» (اشاره به امام علی) خوانده شده است. این احتمال وجود دارد که کتیبه دوم بعدها افزوده شده باشد.
اغلب در منابع موجود از دو صفت برای شمشیر ایرانی استفاده میشده است: الف) صفتهایی که شمشیر را با الماس مقایسه میکنند (چه به دلیل رنگ آن که ناشی از الگوی فولاد آبدار ساختهشده در بوته است، یا به خاطر درخشش آن در نام شمشیر)، مانند شمشیر الماسناب (شمشیر با رنگ الماسی) و شمشیر الماسرنگ (شمشیر به رنگ الماس). ب) صفتهایی که به شکل شمشیر اشاره دارند، مانند شمشیر دماسب (شمشیر با شکل دم اسب)، شمشیر دمشیر، یا شمشیر غزالبُن (شمشیر با دم غزال).
همانطور که پیشتر نشان دادم، واژه «شمشیر» تنها به شمشیرهای بسیار خمیده اطلاق نمیشود. در ایران، «شمشیر» واژهای کلی برای انواع شمشیر بوده است. ریشههای واژهشناسی آن کاملاً مشخص نیست، اما برخی پژوهشگران معتقدند که این واژه از منطقهی سکاها یا سَکاییها میآید.
دربارهی اینکه چه زمانی نخستین شمشیرهای خمیده یا شمشیرهای قوسی در ایران ساخته شدند، اختلافنظر زیادی وجود دارد. اگرچه معمولاً تصور میشود که شمشیرهای بسیار خمیده در دوره شاه عباس صفوی (۱۵۸۷–۱۶۲۹ میلادی) معرفی شدند، شواهدی وجود دارد که این شمشیرها احتمالاً بسیار پیش از آن هم وجود داشتهاند.
ویژگیهای فیزیکی یک شمشیر، از جمله شکل و میزان خمیدگی آن، سرنخهای مهمی در این زمینه هستند. خود این صفتها اطلاعات مهمی در مورد روند تحول شمشیر در دورههای مختلف ایران ارائه میدهند.

این نقاشی، نمایشی از شکوه، قدرت و شجاعت امپراتوری است و از نسخهای مصور از اکبرنامه — تاریخنامهای درباره زندگی امپراتور اکبر — باقی مانده که اکنون پراکنده شده است. در این تصویر، امپراتور را میبینیم که از روی زین به جلو خیز برداشته تا با شمشیر ایرانی بلند خود، یا شمشیر شکارگر (شمشیر شکار)، به یک شیر ماده ضربه بزند. در پایین تصویر، یکی از درباریان در حال اجرای تیراندازی به سبک اشکانی است (یعنی تیراندازی رو به عقب از روی زین در حین تاخت کامل اسب) تا به شیر دوم که از پشت حمله میکند، شلیک کند. این صحنه پویای شکار که با خطر همراه است، در پسزمینهای از چشمانداز کوهستانی ایرانی با درختان انبوه و کوههای شگفتانگیز در افق بالا به تصویر کشیده شده است.