هنگامی که «موسیقی ژاپنی» به گوشتان میرسد، چه چیزی به ذهنتان خطور میکند؟ سوکیاکی؟ متال؟ هاتسونه میکو؟ کوتو؟ پرفیوم؟ موسیقی متن انیمه و بازیهای ویدیویی؟
ما در دنیای مدرن توسط طیف گستردهای از موسیقی احاطه شدهایم؛ در مغازهها و کافهها، در تلویزیون و فیلمها، در فضای مجازی، بازیهای کامپیوتری و غیره. با این حال، در میان اینها، موسیقی سنتی ژاپنی تقریباً وجود ندارد و گویی دیگر شنیده نمیشود. در این نوشته، تاریخ موسیقی ژاپنی، با تمرکز بر ژانرهای سنتی، بررسی خواهد شد و شما را با برخی از موسیقیهای متداول در دورههای مختلف تاریخی آشنا خواهیم کرد.
اکثر ژانرهای موسیقی سنتی ژاپنی، با در نظر گرفتن چند استثناء، پایهای روایی و داستانی داشتهاند و در آنها از آوازهای غنایی به همراه سازهای سنتی استفاده میشده است.
قرن ششم تا هشتم
مبادلات سیاسی و فرهنگی ژاپنیها با چین و شبه جزیره کره از قرن ششم تا هشتم شدت گرفت. همراه با بودیسم، انواع مختلفی از موسیقی، از جمله موسیقی بودایی و سازهای موسیقی، از مناطقی مانند تایلند، ویتنام، و همچنین کره و چین، به ژاپن آورده شد. از میان آنها، موسیقی دربار چین، که عمدتاً با رقص ارائه میشد، تأثیر قابل توجهی بر موسیقی ژاپنی گذاشت. تا آن زمان، آوازهای محلی با همراهی رقص و موسیقی در مراسم شینتو به کار میرفتند و همچنین برای انتقال تاریخ و اطلاعات مهم از یک نسل به نسل دیگر، اجرا میشدند. با متمرکز شدن قدرت حاکم، موسیقی محلی به پایتخت آورده شد و کم کم موسیقی درباری ژاپن شکل گرفت.
در مدت کوتاهی، یک دفتر موسیقی دولتی در دو بخش تأسیس شد: یکی به موسیقی بومی اختصاص داشت و دیگری به موسیقی خارجی. این دفتر، بر موسیقی و رقصِ دربار (گروه گاکو) و نوازندگان حرفهای که موسیقی و رقص را در دربار امپراتوری اجرا میکردند، نظارت میکرد. این حرفه ارثی بود و رپرتوار و سنتهای آن برای قرنها از پدر به پسر منتقل میشد. برخی از خانوادهها حتی امروزه نیز این سنت را ادامه میدهند.
عموم مردم در معرض موسیقی خارجی قرار نمیگرفتند. این موسیقی عمدتاً برای خانوادههای امپراتوری و اشراف دربار توسط تعداد کمی از متخصصان در مراسم برگزار شده در دربار امپراتوری و معابد اجرا میشد. طبق سوابق، تنوع موسیقی خارجی در ژاپن در سال ۷۵۲، در مراسم چشمگشایی مجسمه بزرگ بودای برنزی در معبد تودایجی در نارا، به بالاترین نقطه خود رسید. انواع مختلفی از موسیقی و آوازهای محلی در این مراسم اجرا شد. انبار شوسوین در معبد تودایجی هنوز بیش از ۷۰ نمونه از ۱۸ نوع ساز موسیقی از آن زمان را در خود جای داده است، که برخی از آنها امروزه دیگر وجود ندارند.
متن کابوکی: هنرهای نمایشی سنتی ژاپن (بخش اول) را بخوانید.
قرن نهم تا دوازدهم
از قرن نهم تا دوازدهم، موسیقی به تدریج شروع به ریشه دواندن در زندگی خصوصی اشراف کرد: موسیقی و رقص توسط خود اشراف در مهمانیهای خصوصی اجرا میشد و به یک هنر مهم تبدیل شد که انتظار میرفت طبقات بالا آن را بیاموزند، مانند شعر و ادبیات. در این زمان، کوتو یا سو (زیتر بلند) مستقلاً استفاده میشد؛ جدا از گروههای اجرایی در مراسمات دربار امپراتوری و معابد. در همین زمان موسیقی آوازی مذهبی (سوتراهای بودایی) نیز آغاز به کار کرد. سرود بودایی شومو که در ابتدا به زبان سانسکریت و چینی به ژاپن آورده شده بود، برای تناسب با لحن زبان ژاپنی تغییر کرد. این روش آهنگسازی در صحنهی موسیقی اهمیت پیدا کرد و هنگام توسعهی موسیقی هیکیوکو (موسیقی نواخته شده بر روی هیکه بیوا به عنوان همراه داستان هیکه) و جوروری (سبکی از آواز) به یک ژانر موسیقی به نام کاتاریمونو (موسیقی روایی) استفاده شد.
پس از سقوط سلسلهی تانگ در آغاز قرن دهم، تماس با فرهنگ خارجی کاهش یافت. این امر منجر به سازماندهی مجدد انواع مختلفی از موسیقی و پرورش گاکو به روش بومی شد. بنابراین، نسخههای مشخصاً ژاپنی از گاکو ساخته شد و در نتیجه آهنگهای محبوبی نیز از این شکل موسیقی پدید آمد.
گاکو یک ارکستر کوچک متشکل از سازهای زهی و بادی همراه با رقص است. گاکو در طول هزاران سال با حفظ همان سبک، از جمله لباسها، سازها و محتوا، رشد کرده است. امروزه، گاکو توسط بسیاری از گروهها، از جمله بخش موسیقی کاخ امپراتوری، همچنان برقرار است و در مراسم دربار، ضیافتها و کنسرتها اجرا میشود.
قرن سیزدهم
در قرن سیزدهم، ساموراییها جایگزین اشراف دربار به عنوان دولت مستقر شدند و بیواهاشی، نوازندگانی که داستانهای مربوط به جنگ را با همراهی بیوا روایت میکردند، ظاهر شدند. این موسیقی هیکیوکو نام دارد. این نوعی موسیقی روایی با همراهی بیوا است که دربارهی رونق و زوال خانوادهی هیکه سخن میگوید و توسط راهبان نابینا، اعضای یک انجمن به نام تودو، اجرا میشد. بعدها، نوازندگان تودو به طور فعال کوتو و شامیسن (یک نوع عود سه سیم) را در موسیقی خود گنجاندند و این سازها را برای آهنگسازی و اجرا در مرکز توجه خویش قرار دادند.
قرن چهاردهم تا قرن شانزدهم
ساروگاکو، تقلید با همراهی موسیقی، به سطوح بالایی از کمال رسید و از دل آن و به لطف حمایت شوگان، «موسیقی نو» پدید آمد. در روند پالایش، آهنگها و رقصها به هنر تقلید اضافه شد و اجراها کوچکتر و استیلیزه شدند، در حالی که فضای صحنه هم سادهتر شد. موسیقی نو با آواز و همراهی فلوت (نوکان)، یک طبل کوچک دستی (کوتوزومی)، یک طبل بزرگ دستی (اوکاوا) و یک درام (تایکو) اجرا میشود. موسیقی پدیدآمده از آن نیز یوکیکو نام دارد.
در این دورهی زمانی، سانشینِ سه سیم از ریوکیو (اکنون اوکیناوا) ظهور کرد و بعداً به شامیسن تبدیل شد، که با پوست سگ یا گربه به جای مار ساخته میشد. این نوازندگان بیوا بودند که پتانسیل نهفته در این ساز موسیقی را کشف کردند و در نتیجه استفاده از شامیسن به زودی در سراسر کشور گسترش یافت. بعدها، در دورهی ادو (قرنهای ۱۷–۱۹)، این ساز به یک ساز ضروری برای همراهی آواز (جیوتا) تبدیل شد.
متن کابوکی: هنرهای نمایشی سنتی ژاپن (بخش دوم) را بخوانید.
اواسط قرن شانزدهم
در اواسط قرن شانزدهم، دو چیز وارد ژاپن شد: اسلحه و مسیحیت. موسیقی کلیسایی نیز توسط مبلغین انجمن عیسی معرفی شد. این اولین موسیقی به سبک اروپایی بود که مردم ژاپن تا به حال شنیده بودند. تا اواخر قرن شانزدهم، گروه کر سرودهای گریگوری و اجراهای سازهای موسیقی غربی را میتوان در اوئیتا، که مرکز انجمن عیسی مسیح بود، شنید. در این دوره، در مدارس شبانهروزی به کودکان ساموراییهای بلندپایه موسیقی تدریس میشد. با این حال، اجرای موسیقی کلیسایی محدود به کلیساهای مرتبط با مسیحیان ژاپنی بود و قبل از اینکه این سبک موسیقی در عموم ریشه بگیرد، مسیحیت و هر آنچه مربوط به آن بود کاملاً ممنوع شد (با این حال، در برخی مکانها، مردم ایمان خود را حفظ کردند و به طور مخفیانه آوازهای کلیسایی را به نسلهای آتی منتقل کردهاند.)
حتی با وجود ادامهی جنگهای خونین و سردرگمی روزافزون در جامعه، وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم عادی رو به بهبود بود. هنرهای نمایشی عامیانه مانند اودوری ننبیتسو (رقصی که هنگام خواندن نام بودا انجام میشود) نیز در این دوره توسعه پیدا کرد. مبادلات فرهنگی با جهان، فراتر از طبقهی اجتماعی، افزایش یافت و ژانر موسیقی کووتا در میان مردم عادی به محبوبیت دست پیدا کرد.
قرن هفدهم تا نوزدهم
پس از تأسیس شوگونات توکوگاوا، یک دوره طولانی از صلح، مردم عادی را توانمندتر از قبل کرد. فرهنگ ژاپنی شکوفا شد، زیرا سیاست شوگونات بسته نگه داشتن درها به بقیهی جهان بود. موسیقی در شهرهای بزرگ مانند اِدو (توکیو امروزی) و اوزاکا ساخته و اجرا میشد و عموم مردم ثابت کردند که مخاطبی خوب برای آن هستند.
یکی از محبوبترین انواع موسیقی، شامیسن بود. این ساز که در قرن شانزدهم به ژاپن آورده شد، به سرعت و به طور گسترده در میان مردم عادی پخش شد و نقش مهمی در موسیقی محبوب آن زمان داشت.
در دورهی ادو (قرنهای ۱۷–۱۹)، موسیقی مورد علاقه مردم بسته به طبقه اجتماعی آنها متفاوت بود: گاکو برای اشراف دربار و موسیقی نو برای طبقهی سامورایی بود. شوگونات یک اداره داشت که بر تودو نظارت میکرد و اجراهای هنرمندانی را که نابینا بودند و همچنین اکثریت بزرگی از نوازندگان جیوتا و کوتو را تشکیل میدادند، کنترل میکرد. شاکوهاچی (یک فلوت بامبو با انتهای باز) توسط شوگونات به عنوان یک ساز موسیقی مذهبی تعیین شد و فقط کشیشان فرقهی بودیسم مجاز به نواختن آن بودند.
پس از قرن ۱۷، روایتهای داستانی و نمایشهای عروسکی با همراهی شامیسن ادغام شد و مردم را به نینگیو جوروری (تئاتر عروسکی) مجذوب کرد. از چندین مدرسهی فعال در زمینهی جوروری، یکی به طور خاص تأثیر زیادی بر موسیقی رقص کابوکی داشت.
کابوکی نیز در این دورهی زمانی ظاهر شد و به سرعت به محبوبیت رسید. تئاتر کابوکی در ابتدا یک اجرای رقص با آواز بود، اما در اواخر قرن ۱۷ به یک هنر نمایشی تبدیل شد. یک سبک موسیقی دلنشین و زیبایی که در نمایشهای کابوکی یافت میشود، نانگائوتا (آهنگهایی با همراهی شامیسن) بود که مخصوصا در این دوره پیشرفت زیادی کرد.
همچنین در حدود قرن ۱۷، استفاده از کوتو گسترش یافت. در حالی که همراهی آهنگها تا آن زمان عمدتاً توسط شامیسن انجام میشد، کوتو نیز به همراه آهنگهای جیوتا نواخته میشد. یک نوازندهی نابغهی کوتو به نام یاتسوهاشی کنگیو این ساز را به مراحل جدیدی رساند تا بتواند صداهای بلندتری تولید کند تا بتواند به تنهایی نواخته شود. بنابراین، او پایه و اساس موسیقی کوتوی امروزی را بنا نهاد.
متن گیشا: عشق، شور و شرارت را بخوانید.
اواخر قرن نوزدهم
هنگامی که ناخدا پری از ایالات متحده برای مذاکره در مورد گشایش ژاپن به این کشور سفر کرد، یک گروه موسیقی نظامی او را در سفر خود همراهی کرد و این یک پنجره به سمت موسیقی غربی برای مردم ژاپن ارائه داد. در تلاش برای مقابله با قدرتهای بزرگ، گروههای نظامی به سبک غربی در دامنههای فئودالی در اطراف ژاپن سازماندهی شدند و موسیقی نظامی با استفاده از طبلها و بوقها نیز معرفی شد. بنابراین، تا زمان گشایش کشور، پایه و اساس موسیقی به سبک غربی وجود داشت. از این دوره، موسیقی با روششناسی اروپایی در میان گروههای موسیقی نظامی و نوازندگان از بخش موسیقی کاخ امپراتوری ساخته شد.
همچنین در این زمان در اواخر قرن نوزدهم، سرود ملی «کیمیگایو» ساخته شد. آموزش موسیقی در مدارس ابتدایی و متوسطه برای آموزش شوکا (نحوهی خواندن آهنگها با همراهی سازها) و ارگانها آورده شد. معلمان موسیقی از ایالات متحده دعوت شدند و کتابهای آهنگسازی بسیاری منتشر شد. از جمله آهنگهایی مانند هوتارو نو هیکاری (نور کرمهای شبتاب) با استفاده از ملودی آهنگهای محلی خارجی مانند «Auld Lang Sine» ساخته شد. این ملودی حتی امروز نیز محبوب است و اغلب هنگام بسته شدن مغازهها برای شب، در پایان رویدادهای ورزشی مانند مسابقات قهرمانی تابستانی بیسبال دبیرستان و در برنامهی تلویزیونی پایان سال به نام کوهاکو اوگاگاسن شنیده میشود.
دلیل محبوبیت این آهنگ این است که شبیه به مقیاس پنجتنی سنتی است که برای گوش ژاپنی آشنا است. این مقیاس متشکل از پنج تن حتی پس از اواخر قرن نوزدهم بر آهنگسازان ژاپنی تأثیر داشت. در ابتدا، موسیقی به سبک غربی ساخته شده توسط مردم ژاپن مانند گاکو، پیشرفتی آهسته داشت، اما پس از جنگ چین و ژاپن، به مرور توسعه پیدا کرد.
متن شعر ژاپن را بخوانید.
اوایل قرن بیستم
آهنگهای بسیاری نوشته و ساخته شد تا با لحن زبان ژاپنی سازگار شوند: مانند Usagi to Kame (خرگوشها و لاکپشتها)، Hatopoppo (کبوترها) و Oshogatsu (روز سال نو). در حدود سال ۱۹۰۰، مردم با اشتیاق موسیقی غربی را پذیرفتند و تعداد زیادی آهنگ و قطعه به شیوهی غربی در آن زمان ساخته شد. بسیاری از آهنگها در مدارس و مهدکودکها خوانده میشد و آموزش به سبک غربی در مراکز رشد و نوآوری ژاپن رواج یافت.
گروههای موسیقی نظامی، و همچنین گروههای موسیقی سازماندهی شده توسط اعضای سابق گروههای موسیقی نظامی، نیز فرصتهایی را برای مردم فراهم کردند تا از طریق کنسرتهای منظم و تورهای موسیقی با موسیقی به سبک غربی بیشتر آشنا شوند. برخی از مردم از این کنسرتها الهام گرفتند تا نوازندگان حرفهای شوند.
دورهی تایشو (۱۹۱۲–۱۹۲۵) شاهد ظهور آهنگهای محبوب بود زیرا مردم میتوانستند از طریق پخشکنندهها موسیقی گوش کنند. رادیوها نیز نقش مهمی در گسترش انواع مختلف موسیقی در میان مردم عادی داشتند. با جمع شدن مردم در شهرهای بزرگ برای فرصتهای شغلی بیشتر از مناطق محلی، آهنگهای محلی نیز به شهرها آمدند و این منجر به رونق آهنگهای محلی شد. اپرا و موسیقی ارکسترال نیز اجرا میشد و مردم از آنها لذت میبردند.
در صحنهی موسیقی سنتی، میچیو میاگی، نوازنده و آهنگساز کوتو، سهم بزرگی داشت. او روششناسی موسیقی غربی را برای ساخت و اجرای موسیقی برای کوتو و سایر سازهای سنتی ژاپنی اقتباس کرد و کوتوی ۱۷ سیم (کوتوی سنتی دارای سیزده سیم است) را برای نواختن صداهای پایینتر اختراع کرد. او شروع به اجرای موسیقی غربی با استفاده از سازهای ژاپنی کرد و بدین ترتیب یک شکل جدید از هنر کوتو را ساخت که با سلیقههای معاصر سازگار بود، در عین حال که سنتها را حفظ کرد.
پس از قرن بیستم
پس از جنگ جهانی دوم، حرکتی برای احیای موسیقی کلاسیک ژاپنی آغاز و موسیقی سنتی ژاپنی دوباره ارزیابی شد. نمایشهای نو و کاملاً جدیدی ساخته شد و نوازندگان متعارف با استفادهی فعال از روشهای موسیقی غربی، پتانسیل سازهای سنتی را گسترش دادند. قطعهی ارکستر «نوامبر استپس» اثر تورو تاکیمیتسو، با اجرای سولوهای بیوا و شاکوهاچی، پس از اولین نمایش جهانی خود در نیویورک در سال ۱۹۶۷، توجه جهانی را به این سازها جلب کرد.
صد سال پس از اولین برخورد با موسیقی غربی، آهنگسازان ژاپنی، از جمله آکیرا ایفوکوبه، توشیرو مایوزومی و ماکی ایشی، و همچنین تورو تاکیمیتسو، در سراسر جهان شناخته شدند. ایسائو تومیتا پیشگام موسیقی سینتی سایزر شد و جهان را الهام بخشید.
چه اتفاقی برای موسیقی سنتی و افرادی که آن را مینوازند میافتد؟ موسیقی سنتی اکنون تقریباً توسط اکثریت مردم ژاپن نادیده گرفته میشود. تعداد افرادی که با پیانو و گیتار آشنا هستند احتمالاً بسیار بیشتر از افرادی است که با کوتو و شامیسن آشنا هستند. آموزش موسیقی در مدارس پس از اواسط قرن هجدهم بر موسیقی کلاسیک اروپایی متمرکز است نه موسیقی ژاپنی. سازهای موسیقی که معمولاً در مدارس دیده میشوند هم فلوتهای ریکوردر، هارمونیکاهای کیبورد، پیانوها و ارگانها هستند. تنها در سال ۲۰۰۲ بود که اجباری شد دانشآموزان کلاس هفتم حداقل یک ساز سنتی ژاپنی مانند کوتو، فلوت بامبو یا شامیسن را در کلاس موسیقی یاد بگیرند. با این حال، در واقعیت، دانشآموزان اغلب به دلیل کمبود معلمانی که بتوانند سازهای موسیقی سنتی را بنوازند و یا تدریس کنند و بودجه برای تأمین سازهای کافی برای دانشآموزان، فقط به طور خلاصه به چند قطعه موسیقی سنتی گوش میدهند.
نسل جوانتر نوازندگان سازهای سنتی خود را سخت تحت فشار قرار میدهند تا با نواختن آهنگهای محبوب یا قطعات ساخته شده یا تنظیم شده در سبکهای موسیقی غربی، به مخاطبان گستردهتری برسند. آنها به تنهایی میروند، گروههای سازهای سنتی را گرد هم میآورند یا با سازهای غربی مانند گیتار الکتریک، درام و پیانو مینوازند تا در حالی که همچنان به میراث خود احترام میگذارند، برای سلیقههای مدرن قابل دسترستر باشند. با این حال، مردم ژاپن تمایل دارند با موسیقی غربی نسبت به موسیقی سنتی ژاپنی آشنا باشند، بنابراین سازهای متداول برای نواختن موسیقی به سبک غربی میتوانند قلابی برای ایجاد علاقه به موسیقی سنتی باشند.
مروری کلی بر موسیقی ژاپنی
برخلاف موسیقی غربی که معمولاً دارای ضربهای ثابت و منظم است، در موسیقی سنتی ژاپنی ریتمها میتوانند آزادتر و انعطافپذیرتر باشند. این نوع ریتمها به موسیقی ژاپنی حس سیالیت و آزادی خاصی میبخشند. بسیاری از قطعات موسیقی ژاپنی با الهام از طبیعت و سنتهای آیینی کشور ساخته شدهاند. برای مثال، بسیاری از قطعات شامل صداهایی هستند که باد، باران، پرندگان و دیگر عناصر طبیعت را تقلید میکنند.
در موسیقی سنتی ژاپنی، سکوت یا فاصله بین نواختن نتها بخش مهمی از قطعه محسوب میشود. این سکوتها به شنونده فرصت میدهند تا در مورد موسیقی تأمل کنند و همچنین به ایجاد فضای آرامش کمک میکنند. موسیقی ژاپنی از سبکهای خاص آوازی مثل ناگااوته (Nagauta) و جوروری (Jōruri) استفاده میکند که اغلب با داستانهای تاریخی یا نمایشهای سنتی مثل کابوکی و بونراکو همراه هستند.
موسیقی ژاپنی به جای استفاده از مقیاسهای موسیقی غربی (ماژور و مینور)، از مقیاسهای پنجنتی (پنتاتونیک) و حالتهای مخصوص به خود استفاده میکند. این مقیاسها به موسیقی ژاپنی رنگ و بوی خاصی میدهند. موسیقی ژاپنی میتواند هم به صورت گروهی و هم به صورت انفرادی اجرا شود. اجرای گروهی سنتی مانند گگاکو (Gagaku) که دربار سلطنتی را همراهی میکرد، با سازهای مختلفی مانند بادی و کوبهای اجرا میشود. موسیقی سنتی ژاپنی هم در آیینهای مذهبی و هم در مراسمهای اجتماعی نقش مهمی دارد و هنوز هم در جامعهی ژاپنی جایگاه ویژهای دارد.
پیشنهاد میکنیم در راستای مطالعهی این متن، ویدیوی زیبای زیر را نیز مشاهده کنید و به قطعات موجود در آن گوش بسپارید: