سامورایی مدرن، باورها و رفتارها

 

 

سامورایی مدرن

 

 

 

کنترل ذهن 

 

 

«با تقویت ذهن و بدن خود، مانند شاهینی می‌شوید بالاتر از سایر پرندگان که پایین‌تر و خارج از راه هستند. بدون نیاز به قدرت‌نمایی، با انجام این کار نیرومند هستید.» - راه حقیقی نینجا 

 

 

در دوره‌ی قرون وسطی در ژاپن، سامورایی‌ها یکی از عناصر اصلی طبقه‌ی نظامیان ژاپنی را تشکیل می‌دادند. در کنار آن‌ها، رزمدگان نیمه حرفه‌ای معروف به آشیگارو نیز وجود داشتند که پیاده‌نظام بودند. امری که سامورایی‌ها را از نظر تاریخی با دیگر رزمندگان متمایز می‌کند این است که آن‌ها به طور عمده مالکان و جنگجویان مستقل زمین بودند که می‌توانستند هم به صورت فردی و هم به عنوان بخشی از یک گروه عمل کنند؛ در حالی که آشیگارو برای کار در واحدهای مشخص و به عنوان نیروهای پشتیبانی آموزش می‌دیدند. مهم‌تر از این، سامورایی‌ها جنگجویان مستقلی بودند که ذهن خود را آموزش داده بودند تا به شیوه‌ای خاص فکر کنند، به شیوه‌ای خاص عمل کنند و مجموعه‌ای از مهارت‌های شناختی را به دست آورند تا به آنها برای گذران زندگی در جهان خطرناک فئودالی یاری رساند. طرز تفکر سامورایی‌ دو گونه بود: 

 


تمرکز درونی: سامورایی‌ها برای تکمیل خرد درونی و حفظ دیدگاهی متعادل از جهانی بدون فساد درونی تمرکز می‌کردند و از آموزه‌های گسترده برای اصلاح عملکرد ذهن خود یاری می‌جستند. 


آگاهی بیرونی: سامورایی‌ها همچنین توجه خود را به درک دنیای بیرونی، شناسایی حقیقت و دروغ معطوف می‌کنند تا از نظر تاکتیکی و منطقی در مبارزات خود با دیگران پیروز و محترم بیرون بیایند.


سامورایی‌ها باید بدن خود را برای واکنش به تهدیدهای خارجی بدون فکر کردن به آنها تربیت می‌دادند، در حالی که همزمان ذهن خود را می‌پروریدند که بدون فکر کردن به تهدیدات خارجی واکنش نشان ندهد. به این ترتیب آنها برای رسیدن به کمال باید ماهیت خود را وارونه می‌کردند.


مانند سامورایی‌های قدیم، امروزه نیز ممکن است مجبور شویم طبیعت ذاتی خود را معکوس کنیم تا به اهداف خود برسیم. در اینجا بحث بر سر ایجاد هارمونی بین مهارت‌های دوگانه‌ی تمرکز درونی و آگاهی بیرونی است که به عنوان بلوک‌های ساختمانی اساسی ذهن سامورایی هستند. این هارمونی شما را قادر می‌سازد تا از طرز تفکر سامورایی الگوبرداری کنید، که به نوبه‌ی خود پایه‌ای محکم برای تعاملات شما با جهان ارائه می‌کند به طوری که می‌توانید درکی از آرامش درونی و هرج و مرج بیرونی داشته باشید. 

 

 

درس اول: توجه خود را دوباره تنظیم کنید.

 

«اگر بر رنگ قرمز قلم بزنی، قرمز لکه‌دار می‌شوی. و آب به شکل ظرف خود درمی‌آید. این گفته‌های کهن را باید به خاطر بسپارید.» - کتاب سامورایی 

 

کل دیدگاه شما نسبت به زندگی باید تغییر کند. مهم نیست که هدف شما چیست – چه موقعیتی باشد که قصد رسیدن به آن را دارید و یا رویایی که می‌خواهید آن را به دست بیاورید – هر چه که هست، آن هدف را در کانون توجه خود قرار دهید. هدف یا وظیفه‌ای که تعیین کرده‌اید، اکنون یک چراغ روشنِ راهنما در جهانی تاریک است، تنها تقطه‌ی توجه شما. تمام استراتژی‌ها و روش‌های خود را به سمت موفقیت این هدف هدایت کنید. کاری کنید که اگر دست به هر کاری در زندگی‌ می‌زنید، در جهت دستیابی به آن یک هدف باشد. تمام مسیرهای رسیدن به آن را کشف کنید و عزم خود را برای رسیدن به آن جزم کنید. و یا در این راه از خود و زندگی‌تان بگذرید. برای رسیدن به چنین هدفی، باید به دنیای درونی و بیرونی خود نگاه بیفکنید. اصطلاحی مذهبی در زبان ژاپنی به نام «کانین» وجود دارد که به معنای استقامت، به بند کشیدن و محکم نگه داشتن یک هدف است. مطمئن شوید که در تعقیب هدف خود، عزم و اراده‌ای بی‌نظیر همچون کانین دارید. ایدئوگرام ژاپنی کانین شامل کاراکتر شینوبی هم هست؛ خوانشی دیگر برای نینجا که خود به معنی افرادی است که می‌توانند پشتکار و استقامت داشته باشند.
اهداف اصلی برای تمرکز درونی عبارتند از: ذهن آرامی که حقیقت دنیای اطراف شما را منعکس می‌کند؛ توانایی اجتناب از واکنش‌های غیر ارادی نسبت به موقعیت‌های خارجی؛ جلوگیری از تبدیل شدن احساسات درونی به طغیان و در عوض حفظ آرامشی حقیقی در درون خود. 
اولین قدم در این راه، صداقت با خود است. این را بدانید که در این زندگی هرگز به طور کامل به این رویکرد دست نخواهید یافت – اما ممکن است به آن نزدیک شوید. این روند به مانند یک کشتی بادبانی است: ذهن شما برای همیشه که از مسیر خارج می‌شود، نیاز به اصلاحی دائمی دارد تا به راه وفادار مانده و در نوعی از سیالیت حرکت کند. 
 

 

درس دوم: برای آرامش کامل تلاش کنید، اما بپذیرید که هرگز آن را نخواهید یافت.


«برخی افراد می‌گویند که اگر ذهنی آرام داشته باشید، نمی‌توانید با سرعت کار کنید. با این حال، شما می‌توانید ذهن خود را به سمت آرامش هدایت کنید و بدن خود را به حالت هیچو نو هو (راه پرندگان پروازکننده).» - کتاب سامورایی 

 

ذهن آرام حقیقت دنیای اطراف شما را منعکس می‌کند و به موقعیت‌های بیرونی واکنش تکانشی نشان نمی‌دهد؛ به احساسات شما اجازه نمی‌دهد که اعمال شما را دیکته کنند. با این حال، انتظار نداشته باشید که این سفر به حالت آرامش کامل، سریع و بی وقفه باشد یا هرگز کامل باشد. یکی از اولین قدم‌ها در راه ساموپرورایی‌ها این حقیقت است که بدانید هرگز به جدایی کامل و دائمی از احساسات‌گرایی و رویدادهای بیرونی نخواهید رسید. اگر هدف شما این راه باشد، بر تلاش مستمر برای پیشرفت در مسیر اهداف خود همت گمارید؛ این لحظات به شما پاداش خواهند داد. سامورایی‌ها اغلب از استعاره‌ی انعکاس ماه بر امواج اقیانوس برای نشان دادن ذهن آرام استفاده می‌کردند: امواج آرام و انعکاس ماه واضح و روشن‌اند. 
از چیزهایی مانند رویدادها، احساسات و افرادی که شما را از مسیر خارج می‌کنند و ذهن شما را به شیوه‌های منفی سوق می‌دهند، دفترچه یادداشتی تهیه کنید. در نهایت فهرستی از چیزهایی که شما را از حفظ حالت آرام بازمی‌دارد، باقی می‌ماند. در صورت امکان، این چیزها را از زندگی خود حذف کنید یا با نگرشی مستحکم درباره‌ی آنها تصمیم بگیرید. حالت تمرکز درونی خود را حفظ کنید و مطمئن باشید که مجبور نیستید به خودتان اجازه دهید که تحت تأثیر این احساسات قرار بگیرید.  

 

 

درس سوم: مراقبه را بیاموزید.

 

رایج‌ترین تمرین معنوی در میان سامورایی‌ها، بودیسم ذن بود؛ ترکیبی از بودیسم هندی ماهایانا که به شدت تحت تأثیر فلسفه‌ی تائویسم قرار داشت. ذن از هند سرچشمه گرفت و در زمان سلسله‌ی تانگ به عنوان یک عمل معروف به چان، قبل از گسترش در شرق آسیا به چین راه پیدا کرد. ذن در میان سامورایی‌ها به محبوبیت خاصی دست یافت و آن‌ها متوجه شدند که نظم ذهنی که از طریق مراقبه در طریق ذن به دست می‌آورند، تمرکز آن‌ها را افزایش می‌دهد و به آنها کمک می‌کند تا در جنگ با دشمن روبرو شوند و با مفهوم مرگ کنار بیایند. 
مراقبه‌ی ذن به عنوان یک تمرین روزانه، ذهن را قادر می‌سازد تا منفی‌اندیشی را فیلتر کند و از بین ببرد. به این ترتیب به تمیز نگه داشتن ذهن کمک می‌کند و معادل ذهنی بهداشت جسمانی است و شما را از نظر ذهنی در بهترین حالت نگه می‌دارد. حداقل یک بار در روز مراقبه انجام دهید، چه مراقبه‌ی کلاسیک نشسته‌ی ذن یا با صرف 20 دقیقه تنها در سکوت برای تصفیه‌ی ذهنی خود. 
در حالی که زازِن، یا مراقبه‌ی نشسته، معمولاً تمرین اصلی در مراقبه‌ی ذن است. مراقبه خود می‌تواند به اشکال مختلفی از جمله مراقبه‌های ایستاده، قدم‌محور و حرکتی باشد. شما می‌توانید مراقبه را در تیراندازی با کمان، از طریق مراسم چای، و حتی در گل‌آرایی تمرین کنید: همه‌ی این فعالیت‌ها شامل دوره‌های کوتاهی از توجه متمرکز است که به ایجاد ذهنی آرام و منظم کمک می‌کند. برای مراقبه کردن، به سادگی در فعالیت‌هایی شرکت کنید که واقعاً ذهن شما را برای مدت کوتاهی متمرکز می‌کند و به مغز شما اجازه‌ی استراحت می‌دهد و افکار ناخواسته را رها می‌کند. 

 


برای مراقبه‌ای بهتر راه‌های زیر را هم امتحان کنید: 


•    بر شمارش دم و بازدم خود، از یک تا ده تمرکز کنید و دوباره از ده به یک بازگردید. 
•    با چشمان باز یا بسته، انعکاس شکسته‌ی ماه بر دریایی متلاطم را تصور کنید: امواج را از لحاظ بصری آرام کنید و انعکاس ماه بر دریا را همچون آینه شفاف و کامل کنید. 
•    تصور کنید که ماه پوشیده از ابر است، سپس ذره ذره ابرها را کنار بزنید تا ماه در آسمان صاف باقی بماند. 
•    آینه‌ای کثیف و عمل جلا دادنش را تصور کنید تا زمانی که برق بیندازد و کاملاً تمیز شود.
•    روی یک شمع، یک حرف از زبان سانسکریت و یا یک نماد همچون صلیب یا بودا تمرکز کنید تا زمانی که هر فکری از بین برود. 
•    چوبی را خرد کنید. تکه چوب را در مقابل خود قرار دهید. سپس آن را در میان زانوان خود، کمی پهن‌تر از شانه‌هایتان قرار دهید. تبر را محکم نگه دارید و سپس تمرکز کنید تا بدون آسیب‌رساندن به پاهایتان به برشی عالی دست پیدا کنید. با این که این یک تمرین سنتی مراقبه نیست، ریتم قرار دادن و خرد کردن چوب با تمرکز مطلق نشان می‌دهد که چگونه فعالیت‌های روزمره می‌توانند به مراقبه‌هایی متحرک نیز تبدیل شوند. 

در راه سامورایی، ذهن شما به قلعه‌ی درونی‌تان و بدن شما به قلعه‌ای متحرک تبدیل می‌شود. اهمیتی ندارد که کجا، دور از خانه، جسارت به خرج می‌دهید؛ بدانید که در جهانی هستید که خارج از کنترل شماست، بنابراین همیشه باید در طریقت سامورایی باشید. 
توجهِ خارجی بدین معناست که: 
•    شما هرگز غافل نیستید.
•    گفتار و رفتارتان متناسب با موقعیتی است که در آن به سر می‌برید.
•    شما هرگز نسبت به محیط پیرامون خود بی‌توجه نیستید. 

یکی از دلایل اصلی اتخاذ دیدگاه سامورایی، موفقیت در جهان خارج از خانه است. از منظر یک سامورایی یا فرد نظامی، جهان مکانی امن نیست: مکانی خطرناک و در عین حال جذاب است. انسان‌ها همیشه می‌خواهند داشته‌های دیگران را به تصرف دربیاورند. بنابراین سامورایی‌ها، علاوه بر پافشاری بر اهداف خود، لایه‌هایی دفاعی برای حفاظت از آنچه در چنته دارند ایجاد می‌کنند، از خانه‌هایی مستحکم گرفته تا کلماتی که در ملأ عام به کار می‌گیرند. 
حالت آگاهی پایدار را با حالت استرس اشتباه نگیرید. وقتی این کتاب درباره‌ی فرونریختن گاردتان صحبت می‌کند، این به معنای آن است که در یک حالت آماده‌باشِ آرام، در کنترل و آگاهی کامل از هر آنچه در اطرافتان رخ می‌دهد، قرار بگیرید. به یک کشتی‌شکسته‌ی عصبیِ پارانوئید تبدیل نشوید. 


سه حالت ذهن سامورایی عبارتند از: 
1. آرامش واقعی و ساختار چی 
2. حالت آمادگی آرام 
3. حالت هوشیاری یا عمل 
 

 

 

دیدگاه سامورایی


 

 

 

آرامش واقعی و ساختار چی

 

 

برای پرورش این حالت ذهنی، باید در یک محیط کنترل‌شده قرار بگیرید تا بتوانید خودِ دلخواهتان باشید، تا انرژی زندگی یا چی را دوباره ذخیره کنید. زمانی که در وضعیت امنیت کامل قرار دارید و امکان خطر صفر است، مهلتی است برای استراحت، خنده، سرخوشی و شادمانی. تنها زمانی که تنها یا در میان همراهان وفادار خود هستید، می‌توانید آرامش کامل داشته باشید، دراز بکشید، هر طور که می‌خواهید غذا بخورید، هر طور که می‌خواهید صحبت کنید و بیش از مقدار معمول بنوشید. 
به سامورایی‌ها، در همه حال، در مورد از دست دادن کنترل در مکان‌های عمومی و اجتماعی هشدار داده می‌شد، زیرا اظهار نظر یا اقدام ناپسند می‌تواند منجر به دشمنی خونین شود که نسل‌ها به طول بینجامد. و امروزه کلمات همچنان عواقبی دارند، پس از آن‌ها بی‌محابا استفاده نکنید. 
 

 

حالت آمادگی آرام 

 

 

«چه پدیده‌های طبیعی و چه اضطراری در روابط انسانی را، می‌توان از طریق کیکی (حساسیت به چی) پیش‌بینی کرد. کسانی که در مهارت‌های نظامی باتجربه هستند، قدرت تشخیص دقیقی در این زمینه دارند، اما این سطحی نیست که افراد عادی قادر به رسیدن به آن باشند. بنابراین مردم عادی، باید با آمادگی در هر زمان سعی کنند که با شرایط اضطراری مقابله کنند.» - کتاب سامورایی 

 

در حالت آمادگی آرام، شما خاموش هستید، اما مراقب محیط اطراف خود نیز هستید، و یک چشمتان به اتفاقات فراتر از محیط نزدیکتان است. این حالت زمانی اعمال می‌شود که هیچ تهدید قریب‌الوقوعی وجود نداشته باشد، اما در عین حال در مکانی هستید که آرامش کامل امکان‌پذیر نیست. 
در موقعیت‌های روزمره که کمتر امکان وقوع حوادث غیرعادی هست (غذا خوردن بیرون از خانه و یا پیاده‌روی)، تمرکز خود را بر خانواده و دوستانتان نگه دارید، اما برخی از قدرت‌های آهنین خود را برای آگاهی آرام از محیط اطراف خود ذخیره کنید. این شامل نحوه‌ی صحبت‌کردن، نحوه‌ی حرکت و میزان اطلاعات شخصی که با جهان در میان می‌گذارید، می‌شود. 

 


درس چهارم: برای حفظ آرامش و ساختار چی، استراحت کنید.


در نقطه‌ای از روز، در صورت امکان هر روز، دست کم از یک دوره آرامش واقعی لذت ببرید. این مراقبه نیست؛ بلکه دربردارنده‌ی قرارگیری در محیطی است که می‌توانید برای مدتی اهداف خود را فراموش کنید و تمام احساس مسئولیت خود را رها کنید. انجام این کار انرژیِ چی یا انرژیِ زندگی شما را دوباره احیا می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که در باقی اوقات، هر زمان که بیرون یا پیرامون دنیا هستید، حالت آمادگی آرام را حفظ کنید.

 

 

 

حالت هوشیاری یا عمل 

 

یک سامورایی، حتی در حالت هوشیاری شدید، هرگز عجول و مضطرب نیست، بلکه با آرامش مشاهده می‌کند و آماده‌ی عمل با سرعت کافی است. او شتاب‌زده رفتار نمی‌کند. 
برای یک سامورایی، این موقعیت‌ها شامل میدان جنگ، نبرد تن به تن، حرکت در قلمروی دشمن و نگهبانی بود. این موقعیتی است که در آن آمادگی متمرکز برای اقدام لازم است، زیرا می‌دانید که هر اقدامی قریب‌الوقوع است. در جهان امروز، موقعیتی مشابه با این را می‌توانید در یک جلسه‌ی کاری، یک مذاکره و یا یک بحث و جدل با فردی متخاصم تجربه کنید. موقعیت‌هایی که باید در آن کاملاً هوشیار باشید، زیرا عدم تمرکز کافی ممکن است به نتایج منفی منجر شود. 

 


درس پنجم: آماده باشید. 


«زین اسب خود را باز نکنید؛ هر لحظه ممکن است شرایطی اضطراری رخ دهد.» - شیباتا کاتسوئی 


در اردوگاه‌های جنگی، سامورایی‌ها زره را بر تن باقی می‌گذاشتند و اسب‌شان را نیز در شب زین می‌کردند؛ تا صبح زود بیدار شوند و خود را دوباره برای روزی طولانی آماده کنند. زره‌های خود را به درخت می‌آویختند و در خیمه‌ای کاغذی و ضدآب به خواب می‌رفتند، به شکلی که اگر شرایطی اضطراری رخ می‌داد، در انتظار خدمتکار برای پوشاندن زره نمی‌ماندند و خود به راحتی این کار را انجام می‌دادند. 
امروزه، ایده‌ی «آماده باش» یک کلیشه است، اما در حقیقت نگرشی اساسی برای موفقیت فردی و موفقیت به عنوان رهبر دیگران است. نحوه‌ی آمادگی، به شما و موقعیتی که در آن هستید بستگی دارد، اما نکات کلی زیر را در نظر بگیرید: 
•    قبل از یک مکالمه‌ی مهم، چند دقیقه را صرف ایجاد تعادل در ذهن خود کنید تا واکنش نامناسبی از خود بروز ندهید. 
•    سعی کنید خانه‌ی خود را مرتب نگه دارید، تا به هر چیزی که نیاز دارید راحت‌تر دسترسی داشته باشید. 
•    برای مواقع اضطرارِ مالی، کمی پس‌انداز ذخیره کنید. 
•    از وضعیت پیرامون خود آگاه باشید؛ از جمله به روز بودن با تغییرات سیاسی. 
•    سعی کنید سر از کار نقشه‌های دشمن دربیاورید و برای آن‌ها آماده باشید. 

 

 

 

 


 

 

 

اراده در مقابل انعطاف‌پذیری 

 

 

«قبل از محاصره‌ی یک قلعه، مصمم باشید که در این بازه زندگی شما پایان خواهد یافت.» - روکوروزامون


هسته‌ی اصلی راه سامورایی اراده است؛ توانایی تمرکز بر یک هدف و نه هرگز رها کردن آن در پی تعقیب. بیشتر سامورایی‌ها کوته‌نگر و کندذهن نبودند، بلکه صرفاً نظرات روشنی داشتند در قبال آن چه درست است و آنچه نادرست که ناشی از تمرکز درونی و آگاهی بیرونی آن‌ها بود. آن‌ها نیروی اراده و عزم خود را به کار می‌گرفتند. 
انعطاف‌پذیری یک ویژگی مثبت در نظر گرفته می‌شد، اما وقتی سامورایی‌ها موقعیتی را ارزیابی می‌کردند و در مورد روشی تصمیم می‌گرفتند، هیچ چیزی نظر آنها را تغییر نمی‌داد؛ مگر اینکه خود موقعیت تغییر می‌کرد. از طریق بسط آگاهی خود، آن‌ها پذیرای شرایط در حال تغییر باقی ماندند و مطابق با آن عمل کردند. 
از نظر تاریخی، در حالی که سامورایی‌ها تسلیم یا عقب‌نشینی کردند، و حتی برخی از میدان جنگ فرار کردند، این وضعیت باعث تحلیل‌رفتن و تضعیف آن‌ها به عنوان سامورایی نشد: مشکل این نبود که آنها از هدف خود دست کشیدند، بلکه مشکل این بود که آنها با توانایی بیشتری در مقابل سامورایی‌های دیگر قرار می‌گرفتند، یا که خودِ اوضاع، خارج از قدرت کنترل آنها بود.

در ژاپن قرون وسطی، اگر کسی متواری بود و در ساختمانی پنهان می شد، افسران دستگیر کننده ابتدا این سوال را می پرسیدند: «آیا هدف یک سامورایی است یا یک مردم عادی؟» دلیلش هم این بود که اگر فراری عادی می نمود، مأموران منتظر می ماندند تا احساساتش فروکش کند و بعد از مدتی او را دستگیر می کردند. اما اگر فراری یک سامورایی بود، افسران فوراً وارد آنجا می‌شدند، زیرا نگرش سامورایی به این معنی است که آنها عزم خود را گسترش می‌دهند – و می‌دانند چگونه استحکامات قوی بسازند و از شرایط به نفع خویش سوء استفاده کنند. بنابراین، بهتر است یکباره به یک سامورایی حمله کنیم، زیرا با گذشت زمان آنها مصمم تر می شوند و گیر انداختن آنها سخت تر می شود.

 

 

درس ششم: نقطه‌ی شکست تصمیمات خود را کشف کنید.


یکی از اولین قدم ها در راه سامورایی این است که حقیقت را در مورد سطح عزم خود درک کنید؛ شناسایی کنید که کجا ممکن است شکسته شود و سپس با تقویت عزم خود، شروع به تقویت آن نقطه ضعف کنید.
اگر سطح عزم اولیه‌ی شما پایین باشد نگران نباشید: تنها کاری که باید انجام دهید این است که اولین مجموعه از اهداف خود را زیر آن نقطه شکست اولیه قرار دهید و سپس برای رسیدن به آنها سخت تلاش کنید. این اولین پیروزی، شما را تشویق می کند تا عزم و اراده‌ی بیشتری در آینده داشته باشید.

 


درس هفتم: برای یک مسیر فرار برنامه‌ریزی کنید. 


«هنگامی که در یک میدان یا کوهِ نزدیک به دشمن اردو زدید، کمپ خود را حداقل در یک جهت و بدون رویارویی با دشمن ایجاد کنید تا بتوانید آزادانه دور شوید.» - شیباتا کاتسویی


مردم به ندرت سامورایی ها را با عقب نشینی مرتبط می دانند، اما این جنبه‌ی اساسی برنامه‌ریزی سامورایی ها برای اطمینان از راه خروج بود. برخی از خانه های سامورایی ها دارای یک خروجی مخفی یا حتی تله ها و درهای کاذب یا محفظه های مخفی هستند. این کار برای فریب دشمن و تسهیل فرار در یک لحظه‌ی کوتاه انجام شد.

مهم نیست که چه کاری انجام می دهید - از سازماندهی یک آشتی بین دوستان تا نهایی کردن یک معامله‌ی تجاری دردسرساز - در نظر بگیرید که اگر مجبور بودید، چگونه از این موقعیت عقب نشینی می کنید. هرگز بدون دانستن راهی وارد موقعیتی نشوید - مگر اینکه تا انتها آماده‌ی نبرد باشید. 
 

 

 

درک جهان همانطور که هست - و خودتان در رابطه با آن.

 

 

سامورایی ها به طور خاص، برای تمایز بین فریب و حقیقت، آموزش دیده بودند. در ژاپن قرون وسطی، صیقل دادن آینه‌ی غبارآلود، اغلب به عنوان استعاره ای برای ایجاد ذهنی شفاف که بتواند حقیقت را مشاهده کند، استفاده می شد.
این یک مهارت اساسی راه سامورایی است که تفاوت بین عملکرد واقعی جهان را درک کند و اینکه چگونه ایده ها و باورهای فردی ما این واقعیت را تغییر می دهد. صرف نظر از طرز فکر یا رویکرد ذهنی ما، ایده‌آل‌هایی که درباره جهان داریم یا معتقدیم جامعه چگونه باید کار کند، به احتمال زیاد درک ما از وضعیت موجود، نمایش کاملی از وضعیت واقعی جهان در این لحظه نیست.
بهترین کار این است که بین واقعیت مبهم وضعیت موجود و انگیزه ها و تمایلات شخصی خود برای تغییر آن تمایز قائل شوید. ذهن خود را از ابرهای حواس پرتی و خیال پردازی آزاد کنید، و در عین حال درک خود را از این که چیزها چگونه هستند و چگونه باید باشند، پرورش دهید تا جهان را کامل کنید.
راه سامورایی به معنای لنگر انداختن در مرکز جامعه است، در حالی که توانایی شناور شدن بر امواج متغیر آن را دارد. جهان بر اساس سیستم های گذرا و مشخصی عمل می کند که از فرهنگی به فرهنگ دیگر، از نسلی به نسل دیگر و از عصری به عصر دیگر تغییر می کند. اگر با زمانه‌ی خود ارتباطی ندارید، رویای دنیایی متفاوت را در سر می پرورانید یا در یک خیال واهی زندگی می کنید، هرگز به هدف دلخواه خود نخواهید رسید. این مسئولیت شماست که سیستمی را که در آن زندگی می کنید درک کنید – و بر این اساس بر آن مسلط شوید.
با این حال، همچنین عاقلانه است که به یاد داشته باشیم، در حالی که جهان تغییر می کند، بخش هایی از آن ثابت می ماند. برخی از جنبه‌های فرهنگ بشری وجود دارد که همیشه ثابت می‌مانند - مانند اصول تولد و مرگ، گرما و سرما، شادی و خشم - در حالی که بخش‌های دیگری نیز در معرض مراحل پیشرفت و پسرفت هستند، مانند سیاست، دین و قانون.
از چیزهایی که باید ثابت بمانند و چیزهایی که تغییر خواهند کرد، آگاه باشید. عناصری از زندگی خود را که پایه های اصلی شما هستند، مانند وفاداری به قبیله خود - خانواده و دوستانتان - حفظ کنید و در عین حال از تأثیر تغییرات اجتماعی بر خود آگاه باشید. تصور نکنید که جامعه‌ی گسترده‌تر هیچ تأثیری بر شما ندارد: یک سامورایی نسبت به شرایط بیرونی، چه دور و چه نزدیک، هوشیار باقی می‌ماند.
برخی از سامورایی ها از روندهای اجتماعی پیروی می کردند، به ویژه آنهایی که توسط اشراف و دربار امپراتوری رایج شده بود. برای مثال داشتن دندان‌های سفید از طبقه پایین تلقی می‌شد، در حالی که رنگ‌آمیزی دندان‌های سیاه نجیب تلقی می‌شد و جنگجویان سعی می‌کردند از چنین راه‌های اشرافی برای به دست آوردن نفوذ استفاده کنند. با این حال، سامورایی‌های دیگر معتقد بودند که این بسیار پر زرق و برق است و بهتر است سبکی ساده و در عین حال شیک داشته باشیم که هرگز از مد نمی‌افتد. جالب توجه است که بسیاری از مد و هنر ژاپنی تحت تأثیر فصول است که منعکس کننده چرخه طبیعی و جاودانه‌ی تغییرات است. 

 


درس هشتم: مدهای زودگذر را کنار بگذارید.


پیروی از روندهای اجتماعی به معنای تأثیرپذیری از بیرون است. برای سامورایی ها و قبیله‌ی آنها، زمان، از طریق نسل ها و سنت ها، حافظه جمعی، فرهنگ شفاهی، آرزوها و آموزه های سامورایی‌ها برای صدها سال حفظ می شد. ایدئولوژی های آنها به آرامی تغییر کرد و عناصر اصلی ذهنیت سامورایی برای تقریباً 1000 سال بدون تغییر باقی ماندند.
هنگام پیروی از راه سامورایی، بهتر است از روندهای اجتماعی صرف نظر کنید و بر حفظ یک زندگی ساده تمرکز کنید، از جمله نگرش هایی که صرف نظر از آنچه دنیای بیرون انجام می دهد، به راحتی متزلزل نمی شوند. مدها می آیند و می روند، بنابراین عاقلانه است که سبک زندگی‌ای را دنبال کنیم که نه مخالف این روند باشد و نه به شکل یک برده از آنها پیروی کند.


درس نهم: آگاه باشید که حلقه اجتماعی شما ذهن شما را تغییر می دهد.


در فرهنگ سامورایی، تأثیر یک گروه همسالان به عنوان «رنگ آمیزی اتاق به رنگ قرمز» شناخته می شد: اگر همه چیز را در یک اتاق با رنگ قرمز رنگ کنید و با بی دقتی در آن حرکت کنید، بدون شک در نهایت با رنگ قرمز پوشیده خواهید شد. به همین ترتیب، جامعه ای که با آن در تعامل هستید بر شما تأثیر می گذارد.
موارد زیر را در نظر بگیرید:
• حلقه‌ی اجتماعی فعلی شما چه تأثیری بر دیدگاه شما نسبت به جهان دارد؟
• واقعیت وضعیت فعلی چه در خارج از دایره‌ی اجتماعی شما و چه در کل جهان چیست؟
• موضع سیاسی حلقه‌ی اجتماعی شما چگونه نگاه شما به جهان را تغییر می دهد؟
در مورد میزان تأثیر عناصری که با آنها در تماس هستید بر زندگی شما سختگیر و صادق باشید. این تمرین را اغلب تکرار کنید زیرا به شما کمک می‌کند دیدی پایدارتر و متعادل‌تر به دست آورید.
شما مجموعه‌ای از تأثیرات اطراف خود هستید، پس انتخاب کنید که در کنار افرادی باشید که شما را تشویق می کنند تا ارزش های اخلاقی خود را بررسی کنید و ذهن شما را تا حد بالایی تقویت کنند. 

 


درس دهم: افتخار حقیقی را درک کنید. 


«مهم نیست که چقدر اعتبار شما باشکوه و بی خدشه است؛ مردم آخرین اعمال شما را مشاهده می کنند و اگر این اعمال ترسناک باشد، تمام افتخارات از بین می رود.» - ماتسودا کینشیچیرو 


درک مفهوم شرافت دشوار است. خیلی سریع می تواند به تئاتر تبدیل شود. افتخار واقعی مانند یک اجرا به بیرون جلوه نمی کند. این بر اساس برداشتی است که دیگران از شخصیت خالص و صادق یک فرد دارند، که به نوبه خود با احترام آنها پاداش می گیرد. شرافت باید پشتوانه‌ی صداقت شود، زیرا احترام کاذب به راحتی قابل تشخیص است و مردم آن را دفع می کنند.
شرافت جعلی بیشتر شبیه به غرور است و به راحتی در افرادی مشاهده می شود که به نظر می رسد در نحوه عمل خود کمی بیش از حد سامورایی هستند. مراقب دوجوی مدرن (یا مراکز آموزش هنرهای رزمی) باشید که افتخار کاذب را ترویج می کنند. برای مثال، آنها ممکن است به شما بگویند که هرگز نباید برای پیروزی خود تشویق کنید. با این حال، در گرماگرم نبرد، سامورایی‌های تاریخی دوست داشتند سرهای بریده شده را بالا بگیرند و به نشانه پیروزی فریاد بزنند، و تنها پس از آن رویداد بود که در مورد دستاوردهای خود متواضع بودند.
بر اساس بینش‌هایی که از طریق تمرکز درونی و توجه بیرونی به دست می‌آورید، در زمان مناسب، انتخاب‌های درست را انجام دهید - و همیشه بهترین را برای افراد اطراف خود انجام دهید. وقتی مردم ببینند که نیت شما خالص است، حرف شما محکم است و در دنبال کردن سبک زندگی سامورایی ثابت قدم هستید، افتخار بدون نیاز به تلاش برای به دست آوردن آن، به دنبال شما خواهد آمد.
 

 

شرافت سامورایی

 

 

 

 

چه کسی می‌تواند سامورایی مدرن باشد؟ 

 

 

ممکن است از خود بپرسید که آیا آنچه را که برای تبدیل شدن به یک سامورایی مدرن لازم است دارید یا اینکه آیا قوانینی اعمال می شود: آیا باید نوع خاصی از افراد باشید، از یک پیشینه‌ی خاص آمده اید یا حتی باید شروع به پوشیدن لباس های خاص کنید تا بتوانید روح سامورایی را تجسم ببخشید؟ بین استفاده از حکمت باستانی به عنوان راهنمای زندگی مدرن و پذیرفتن آن به‌عنوان شکلی از آراستگی، یا «کاس‌پلی» مرز باریکی وجود داشت. در حالی که کسانی که فلسفه‌ی افلاطون را مطالعه می کنند، لزوماً لباس یونانی نمی پوشند، برای مثال، بسیاری از کسانی که از تعالیم بودا پیروی می کنند، سطوح مختلفی از انباشته های بودایی را اتخاذ می کنند. و این در مورد کسانی که از راه سامورایی پیروی می کنند قوی‌تر است، که در واقع گاهی لباس سامورایی می پوشند. 
وقتی صحبت از هنرهای ژاپنی به میان می آید، مرز بین بازی و پیشرفت معنوی یا شخصیتی واقعی می تواند باریک باشد. اغلب در همه‌ی چیزهای ژاپنی در غرب یک فانتزی زیبایی دخیل است، و تمایلی به مطالعه واقعی روش های تاریخی آنها وجود دارد یا اینکه بازسازی مدرن را به عنوان سنت سامورایی اشتباه می گیرند. برای مبارزه با این، به بررسی نگرش خود ادامه دهید و از خود بپرسید که آیا واقعاً در حال کاوش در خرد این جنگجویان شرقی قدیم هستید یا اینکه مسیر شما بیشتر به قلمرو تئاتر منحرف شده است.
هدف در این صفحات این نیست که زندگی امروزی سامورایی‌ها را دوباره به نمایش بگذارند، بلکه هدف این است که دانش اصلی آنها را به مدت 1000 سال در قدرت نگه دارد و آن را به عصر مدرن، به عنوان ابزاری برای ایجاد یک زندگی معنادارتر وارد کند.  چه لباس سنتی ژاپنی بپوشید یا نه، چه هنرهای سنتی ژاپن را مطالعه کنید یا نه، یا اینکه صرفاً بر جنبه های ذهنی دروس خود تمرکز کنید و از عناصر سنت بومی خود در ترکیب با آنها استفاده کنید، به شما پیشنهاد می کنم همیشه به یاد داشته باشید که هنگام درونی کردن خرد سامورایی، آن را با بازی اشتباه نگیرید. 
به طور سنتی، سامورایی‌ها جنگجویان مرد بودند، با این حال اصول پشت 10 قدم بدون جنسیت است. فرقی نمی کند که شما مرد باشید یا زن یا هر برچسبی که می زنید: هیچ کدام مهم نیستند. قدرتمندان قدرت را به دست می‌گیرند، زیرا قدرت دادن به آنها توسط دیگری به معنای تسلیم شدن در برابر آنها است. افتخارات و موهبت‌ها در واقع بند بندگی هستند: هر خواننده‌ای که این کلمات را می‌خواند و می‌خواهد راه سامورایی را دنبال کند، باید آنچه را که می‌خواهد، صرف نظر از جنسیت، بسازد. 
سامورایی تویوتومی هیدیوشی را در نظر بگیرید که در دهه 1500 جنگ زده بزرگ شد، در دنیایی که همه چیز سلسله مراتبی بود. این سامورایی در طبقات پایین جامعه متولد شد و برای او تبدیل شدن به فرمانروایی ژاپن مانند مردی بود که سوار بر اسب به ماه می رسید. اما او به درون همه‌ی شانس ها پرتاب شد. نه تنها اشراف ژاپن به او تعظیم کردند، بلکه او حتی از خود امپراتور قدرت بیشتری داشت و کل کشور را به پاشنه‌ی خود آورد و عصر صلح مدنی را آغاز کرد. نیروهای او به سرزمین اصلی آسیا حمله کردند و کره را در هم شکستند و در نهایت توسط امپراتوری قدرتمند چین عقب رانده شدند.
هدف تویوتومی هیدیوشی این بود که «صندلی بهشت» را در مرکز جهان بنشاند، و هیچ کس نمی‌توانست بگوید که این امتیاز به او اجازه انجام این کار را می‌داد، زیرا شانس‌ها به شدت علیه او انباشته بود. بنابراین، مهم نیست که شما مرد باشید، زن، سفیدپوست، سیاهپوست، با هر عقیده و پیشینه ای، در راه سامورایی همه ما از یک مکان شروع می کنیم، با یک بینش شخصی، یک ایده و آتش سوزان درون برای رسیدن به آن - بدون هیچ بهانه‌ای. 
موفقیت در راه سامورایی با مقایسه‌ی پیشرفت شما با اهدافی که برای خود تعیین کرده اید - و نه با مقایسه‌ی خود با دیگران سنجیده می شود. اگر دستاوردهای خود را با مقایسه با دیگران بسنجید، همیشه شکست خواهید خورد، زیرا این یک راه غلط برای درک موفقیت واقعی است.
با این حال، هرگز نباید اهداف خود را به سطحی کاهش دهید که با حداقل تلاش موفق باشید. دستیابی به هدف شما باید دشوار باشد، اما باید چیزی باشد که نیازی به سنجش خود با دیگران در زمینه‌ی مشابه نداشته باشد. به طور خلاصه، همانطور که در درس های قبل از این آموختید، به دنبال این باشید که از دیروز جلوتر باشید - و فردا به جلو حرکت کنید. 
 

 

 

رویکرد پاکی و رویکرد تخریب

 

 

دو رویکرد به راه سامورایی ها وجود دارد - و در واقع همه‌ی راه های مختلف: یا باید یک رویکرد پاکی را در پیش بگیرید یا یک رویکرد تخریبی. با این اصطلاحات گیج نشوید و فکر نکنید که رویکرد تخریب باید جنگی باشد در حالی که رویکرد پاکی صلح آمیز است. تفاوت بین آنها در هدف اصلی آنها نهفته است.
رویکرد تخریب، دستیابی به نتایج، به قیمت دیگران است، در حالی که رویکرد پاکی، دستیابی به اهداف از طریق ایجاد شبکه‌های قوی و قیام با یکدیگر است. هر دو رویکرد توسط پیشینیان تاریخی پشتیبانی می شوند و هر دو نیازمند سختی و تفکر استراتژیک هستند. هر دو می‌توانند فردی را در رده‌های بالای رشته انتخابی خود قرار دهند، اما یکی پس از آن ویرانی را به جا می‌گذارد، در حالی که دیگری مقام تمام دست اندرکاران را بالا می‌برد.
با این حال، رویکرد تخریب لزوماً به معنای با خاک یکسان کردن همه چیز نیست. یعنی  امتیاز گرفتن از دیگران یا تصاحب از جایی که دیگران به دست آورده اند و آنها را از موقعیت خود بیرون کردن. اگرچه این ممکن است برای ما خشن به نظر برسد، رویکرد تخریب در واقع رویکردی است که بیشتر جامعه‌ی مدرن اتخاذ می‌کند: بیشتر شرکت‌ها، گروه‌های سیاسی و صنایع می‌خواهند رقبای خود را از بین ببرند و مصرف‌کننده محصولات یا پیام‌شان را بخرد. چند وقت یکبار می شنوید که یک شرکت یا گروه سعی دارد سهم بیشتری از بازار خود را به مخالفان خود بدهد؟
در مقابل، رویکرد پاکی به معنای پاک بودن به شیوه‌ای است که برای دستیابی به هدفی بدون آسیب رساندن به دیگران و در عین حال آماده بودن برای دفاع قاطعانه از آن در برابر هرگونه تهدید خارجی آماده می‌شویم. این یک رویکرد ایمانی است، و این راهی است که من شخصا انتخاب کرده ام. 
 

 

 

آیا راه سامورایی برای شما مناسب است؟

 

 

«هر کس، از جمله سامورایی، که مصمم نیست و هیچ یک از هنرها را تا سن بیست و چهار یا بیست و پنج سالگی فرا نگرفته است، ممکن است توسط یک دوست برای شرکت در چنین هنرهایی دعوت شود. ممکن است این شخص ناگهان تصمیم بگیرد که یک هنر را مطالعه کند و بعد از آن به مدت نیم سال یا حتی یک یا دو سال شبانه روز، از نظر روحی و جسمی، اراده و پشتکار شدیدی داشته باشد، اما در نهایت در آن مسیر دلزده می شود و ادامه نمی دهد. این وضعیت نه فرد ماهری را به وجود می آورد و نه فردی که در آن مسیر تسلط داشته باشد.» - کتاب سامورایی 


مطابق با درک مسیر بزرگ، همه مسیرهای زندگی در نهایت به یک مکان منتهی می‌شوند: به انسانی که بر اعمال خود کنترل دارد و زندگی هدفمندی را پیش می‌برد که الگوی نشاط‌بخشی برای دیگران است. هنگامی که این مطالب را خواندید و سپس دوباره آن را خواندید، زمان آن فرا رسیده است که عمیقاً و صادقانه تصمیم بگیرید که آیا راه سامورایی برای شما مناسب است یا خیر. سپس ممکن است تصمیم بگیرید که به آن متعهد شوید، یا راه دیگری بیابید - یا اجازه دهید ایده‌ی پیروی از هر راهی از ذهن شما خارج شود و به سعادت جهل بازگردید.
حتی اگر در کار با 10 قدم متوجه شدید که راه سامورایی برای شما مناسب نیست، خواندن این مطلب تمرین ارزشمندی خواهد بود، زیرا این تمرین بسیار خوبی است که مسیر دیگران را بدانید حتی اگر در نهایت مسیری متفاوت برای خود انتخاب کنید.
اگر تصمیم دارید راه سامورایی ها را دنبال کنید، آن را جدی بگیرید، زیرا این آموزه ها به دیگران کمک کرده است تا در شرایط بسیار سخت، استاد زندگی خود و رهبر شوند. بینش ها و درس ها شایسته احترام و فداکاری هستند - و شما را در سال های آینده راهنمایی خواهند کرد.
تصمیم به ترک راه سامورایی یک اقدام مهم است و بسیاری از سامورایی ها، حتی بزرگترین آنها، در نهایت این کار را انجام دادند. یک سامورایی می توانست با گرفتن یک مستمری بازنشستگی کوچک از سبک زندگی جنگجوی خود دست بکشد. یا می توانستند شمشیر را رها کنند، سر خود را بتراشند و وارد خدمت دینی شوند. آنها مجبور نبودند سامورایی باشند و قبل از استحکام ساختار طبقاتی در اواخر قرن شانزدهم فرصت هایی برای جابجایی بین طبقات وجود داشت. اما کنار گذاشتن این شیوه زندگی تصمیمی بود که ساده گرفته نشد. اگر تصمیم به تسلیم شدن دارید، بپذیرید که این دقیقاً همان کاری است که انجام داده‌اید و پایان سفر شما در راه سامورایی است. شما یا در مسیر هستید یا نیستید. 
اگر در این مسیر باقی بمانید، خواهید دید که چگونه مراحلی که اینجا آموختید و درس‌های موجود در آن، کلیدهای دگرگونی عمیق شخصی را در شما نگاه می‌دارند. اگر آنها را دنبال کنید، شما را قادر می سازند تا طرز فکر، رفتار و تعامل خود با جهان را تغییر دهید - زیرا راه سامورایی‌ها یک روش زندگی است. 

 

 

آرامش مدرن

 

 

 

 

۴
از ۵
۱۴ مشارکت کننده
خرید شمشیر سامورایی

دیگر نوشتارها

سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش