«شجاعت، بالاتر از همه چیز، اولین ویژگی یک جنگجو است». شجاعت و دلاوریِ این بزرگترین و قویترین جنگجویان تاریخ نه تنها از افتخارشان دفاع کرده است، بلکه تاریخ را نیز به شکلی که امروز میشناسید، تغییر داده است.
وقتی به کلمهی جنگجو فکر میکنید، اولین چیزی که به ذهنتان میرسد نبرد و جنگ است. اما جنگجو بودن فقط به قدرت فیزیکی ربط ندارد بلکه هنر تفکر آگاهانه حتی مهمتر از آن است.
جنگجویان فراتر از شمشیر و خونریزی هستند. به همین دلیل است که نام آنها قرنها پس از مرگشان طنینانداز است. بیایید در این متن بیشتر در مورد چیزی که این روحهای آهنین را در لیست قویترین جنگجویان تاریخ قرار داده بیاموزیم.
اسکندر مقدونی
اسکندر مقدونی معروف به اسکندر کبیر یا شاه جهان یک جنگجوی افسانهای است. او به عنوان یکی از بزرگترین جنگجویان تاریخ، جایگاه خود را با شجاعت استثناییاش به دست آورده است. در واقع، همهی مردم در سراسر جهان او را به خاطر فتحها و رهبریاش میشناسند. اسکندر در طول دوران قهرمانی خود، هیچگاه در نبردها شکست نخورده است. به این ترتیب او نام خود را در تاریخ ثبت کرد و مردم هنوز هم او را به یاد میآورند. شگفتانگیز است، مگر نه؟ پس بیایید برخی از حقایق کمتر شناخته شده دربارهی این جنگجوی قدرتمند را بدانیم.
اسکندر به خاندان سلطنتی تعلق دارد. او عضوی از دودمان آرگید بود که ادعا میکردند از تبار هراکلس، قهرمان اسطورهای هستند. تأثیر پدرش، پایه و اساس موفقیت اسکندر در امور نظامی را بنا نهاد. پدرش، «فیلیپ دوم»، در تبدیل ارتش مقدونی به یک نیروی فوقالعاده قدرتمند بسیار کمک کرد. همچنین، جالب است بدانید که اسکندر بزرگ شاگرد ارسطو، یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین فلاسفهی تاریخ بوده است.
رسیدن اسکندر به تخت پادشاهی فراتر از شجاعت در جنگاوری، با انتخاب خشونت همراه بود. این شامل حذف دشمنان بالقوه و سرکوب شورشیان نیز میشد. او بسیار به اسبش «بوکفالوس» علاقه داشت که همراه وفادار او در جنگ بود و یکی از مشهورترین اسبهای روزگار باستان بود. پس از مرگ این اسب، او نام یک شهر را به نام آن گذاشت. بسیاری معتقدند که «ایلیاد» اثر هومر، کتاب موردعلاقهی او بود. یک نسخه از این کتاب در طول لشکرکشیهایش زیر بالش او پیدا شد.
ژولیوس سزار
ژولیوس سزار در یک خانوادهی نجیبزاده متولد شد. آنها ادعا میکنند که از نوادگان آئنیاس، شاهزادهی افسانهای و قهرمان تروآ در رم هستند. سزار در بیست سالگی به ارتش پیوست و به دلیل شجاعت خود خیلی زود در سلسله مراتب ارتقا یافت.
او به خاطر مهارتهای نظامی خارقالعاده، ذهن استراتژیک چشمگیر و درک اخلاقیات شهرت یافت. همچنین، پیوندهایی که با سربازان خود ایجاد کرد. پس از کسب تجارب خوب در نبردها، اعتماد همرزمان خود را جلب کرد که به دلیل تواناییهای رهبری فوقالعادهاش به او احترام میگذاشتند. همهی این ویژگیها او را به یکی از بزرگترین جنگجویان تاریخ تبدیل کرد.
سزار نقش مهمی در تبدیل جمهوری روم به امپراتوری بزرگ روم داشت. حرکت گازانبری که از سمت او در نبرد آلیزیا استفاده شد، مهارتهای استراتژیک نوآورانهی او را نشان میدهد و او را به یک نابغهی نظامی تبدیل میکند.
او نه تنها فتحهای نظامی، بلکه بسیاری از اتحادهای سیاسی و اصلاحات مهمی را که تاریخ روم را تغییر داد، به دست آورد. میراث او به عنوان یک رهبر بزرگ نظامی، یک سیاستمدار تیزبین و یک چهرهی عمومی تحولگرا توسط مردم به خاطر سپرده شده است.
بیشتر بخوانید: سیر و تکامل مد ژاپنی؛ از کیمونو تا لباس روزمره
ریچارد یکم (ریچارد شیردل)
ریچارد یکم انگلستان با عنوان «ریچارد شیردل» شناخته میشود. مردم او را به عنوان پادشاهی بسیار برجسته میشناسند که بسیار شجاع بود و مهارتهای خارقالعادهای در نبردها داشت. شیردل در نوجوانی حتی نسبت به والدینش بسیار سرکش بود. ریچارد اول در ۱۶ سالگی ارتشی برای جنگ با پدرش، هنری دوم تشکیل داد!
لقب شیردل به دلیل شجاعت شیرمانندش به او داده شد. هدف او رهبری جنگهای صلیبی بود که سفری برای تصرف مکانهای مذهبی بود. همچنین، او در جنگ صلیبی سوم برای بازپسگیری اورشلیم جنگید. پس از جنگ صلیبی، او اسیر شد و به زندان افتاد. اما از آنجایی که مردم بسیار به او احترام میگذاشتند، برای آزادی او پول جمعآوری کردند تا پادشاه آزادیاش را به او برگرداند.
او به عنوان یک رهبر بیباک، ارتش خود را به سرزمینهای مقدس رهبری کرد و در آنجا پیروزیهای بسیاری کسب کرد. شجاعت بیمانندش او را به یکی از بهترین شوالیههای تاریخ تبدیل کرد. علاوه بر قدرت، او همچنین به اندازهی کافی باهوش بود تا نبردها را به خوبی برنامهریزی کند و آنها را با پیروزی به پایان برساند.
لئونیداس
لئونیداس اول در خاندان آگیاد اسپارت متولد شد که ادعا میکرد از تبار هرکول، قهرمان افسانهای است. لئونیداس اول مجبور بود با رقابت خواهر و برادری روبرو شود. او تبار خانوادگی بسیار پیچیدهای داشت زیرا پدرش آناکساندرید دوم دو همسر داشت.
لئونیداس اول فرزند همسر اول او بود و همسر دوم برادر ناتنی او کلئومنس را به دنیا آورد. مانند همهی شهروندان اسپارت، او نیز از کودکی مجبور بود آموزش ذهنی و جسمی سختی را طی کند. او تبدیل به یک سرباز پیاده نظام سنگین مسلح با سپرهای گرد، شمشیر کوتاه آهنی و نیزه شد.
ارتش او در تشکیل آرایش رزمی به نام فالانکس مشهور بود که در آن سپرها برای محافظت همپوشانی داشتند. پس از جنگ دوم یونان و پارس، در سال ۴۸۰ قبل از میلاد او رهبری ارتش یونان را در نبرد ترموپیل بر عهده داشت.
او با درک اینکه ارتشش در آستانهی شکست است، بسیاری از سربازان خود را از میدان جنگ بازگرداند. اما حدود ۳۰۰ نفر از سربازان همچنان کنار او ماندند و تصمیم گرفتند در کنار او بجنگند. وفاداری و حمایت آنها او را به یک جنگجوی افسانهای تبدیل کرد.
اگرچه او نبرد را شکست خورد، اما یونانیها یک سال بعد ایرانیان را اخراج کردند و انتقام او را گرفتند. شجاعت، فداکاری و مهارتهای رهبری او الهامبخش سربازانش بود، حتی زمانی که در نهایت در نبرد شکست خوردند.
آشوکا
آشوکای بزرگ امپراتور سلسلهی موریایی بود که تقریباً بر تمام شبه قاره هند حکومت میکرد. او تا به امروز به عنوان یکی از قدرتمندترین فرمانروایان هند شناخته میشود. نام او معنای زیبایی دارد که در زبان سانسکریت از دو بخش آ و شوکا درست شده و به معنای «بیغم» است.
او قبل از اینکه یک حاکم مهربان شود، به دلیل طبیعت تهاجمی و خوی درندهاش ابتدا «چانداآشوکا» به معنی «آشوکای درنده» نامیده میشد. آشوکا برای رسیدن به تخت پادشاهی با برادرانش جنگید و پس از غلبه بر مشکلات خانوادگی پادشاه شد. آشوکا نه تنها یک حاکم قدرتمند بود بلکه یک جنگجوی بسیار محترم نیز بود.
او به خاطر تواناییهای نظامی خارقالعاده و مهارتهای جنگجویی خود شناخته شده بود. او موردعلاقهی پدربزرگش چاندراگوپتا موریا، بنیانگذار سلسلهی موریایی بود. نقطه عطف در حرفهی نظامی او پس از جنگ کالینگا رخ داد که پس از تحمل رنج بسیار تصمیم به تغییر مسیر زندگی خود گرفت. پس از دیدن تمام تخریبهای ناشی از جنگ، او بودیسم را پذیرفت و شروع به گسترش صلح و اصول بودایی کرد. این تحول او را به یکی از بزرگترین جنگجویان تاریخ تبدیل کرد.
میاموتو موساشی
میاموتو موساشی یک جنگجوی بزرگ و بسیار معروف ژاپنی بود. میاموتو در بیش از ۶۰ دوئل شرکت کرد و هیچکدام از نبردهای خود را نباخت. به طور شگفتانگیزی، او راه سامورایی را از ۱۳ سالگی شروع کرد. او بسیار باهوش بود!
موساشی نه تنها با شمشیر مهارت داشت بلکه دارای هوش سرشار نیز بود. بنابراین، او همچنین کتاب مینوشت و دستی هم در هنر داشت. او معتقد بود که خوب بودن در بسیاری از چیزها شما را به فردی بزرگ تبدیل میکند. علاوه بر این، او همچنین یک روش خاص برای مبارزه ایجاد کرد. موساشی سبک جدیدی از جنگیدن کشف کرد که در آن از دو شمشیر به طور همزمان استفاده میکرد. این خیلی متفاوت و هوشمندانه نیست؟ البته که هست!
او همچنین چند کتاب نوشت که معروفترین آنها اثری به نام «کتاب پنج حلقه» بود که امروزه هنوز توسط بسیاری از مردم خوانده میشود. این کتاب درسهای زیادی در مورد زندگی و جنگاوری میآموزد. میاموتو به عنوان یک جنگجوی بزرگ و قدرتمند شناخته میشود زیرا او شجاع و باهوش بود و همیشه برای یادگیری چیزهای جدید اشتیاق داشت. با شناخت او بیشتر متوجه این نکته میشویم که قدرت فقط در مورد نیروی عضلانی نیست، بلکه در مورد ذهن و خلاقیت ما هم هست. او به ما یاد داد که برای کسب مهارت در شمشیرزنی، باید آن را در روح خود جستوجو کرد.
بیشتر بخوانید: 10 شمشیر معروف که تاریخ را تغییر دادند
صلاحالدین ایوبی
صلاحالدین ایوبی یکی از بزرگترین جنگجویان تاریخ بود. او یک جنگجوی استثنایی و رهبری بزرگ بود که به خاطر شجاعت و خردمندیاش شناخته شده است. علاوه بر شجاعت، او قلبی مهربان داشت و به خاطر عدالتش شهرت یافت. او نه تنها با مردم خود، بلکه با کسانی که شکست میداد، منصف بود.
پس از تصرف اورشلیم، به مسیحیان ساکن آنجا اجازه داد تا با خیال راحت شهرشان را ترک کنند؛ حتی با وجود اختیار تام برای رفتار ناعادلانه و سختگیرانه با آنها. اما در عوض، او مهربانی را انتخاب کرد. همه به صلاحالدین احترام میگذاشتند، حتی اگر علیه او میجنگیدند. این احترام به دلیل عدالت و قلب بزرگ او بود. این نکته او را در میان سایر حاکمان زمانهی خودش منحصر به فرد میکرد.
او مرد بسیار باهوشی بود که میدانست چگونه با جنگ بسیار محدود و خونریزی کم در نبردها پیروز شود. به این ترتیب او نه با تیزی شمشیر خود بلکه با تفکر استراتژیکش پیروزیهای بسیاری کسب کرد. صلاحالدین ایوبی با ذهن، شجاعت و مهربانی خود نامی بزرگ در تاریخ برای خود ساخت.
سون تزو
سون تزو یک استراتژیست نظامی چینی و یک جنگجوی بزرگ در زمانهی خود بود. اما او همچنین فرد بسیار باهوشی بود که نه تنها در مهارتهای نظامی بلکه در مهارتهای ذهنی نیز شهرت داشت. او حتی کتابی به نام «هنر رزم» نوشت. در این کتاب ما در مورد تاکتیکها، استراتژی و رهبری میآموزیم. این کتاب به ما میآموزد که چگونه از هر فرصتی برای شکست دشمن استفاده کنیم و همیشه در موقعیت شکستناپذیر باشیم.
آموزههای سون تزو نه تنها بر غرب بلکه بر شرق آسیا نیز تأثیر گذاشته است. او همواره معتقد بود که کسب پیروزی همیشه ربطی به جنگیدن ندارد بلکه برنامهریزی هوشمندانه ملاک اصلی آن است.
سون تزو در واقع استاد هنر صلح و جنگ بود. او اغلب از حل مشکلات بدون جنگ حمایت میکرد اما میدانست که در صورت نیاز چگونه بجنگد. یک بار او ۱۸۰ زن جنگجو را فقط به این قصد آموزش داد تا ثابت کند که میتواند این کار را انجام دهد. در تاریخ نوشته شده که او در ۴۰ سال جنگ هیچ نبردی را نباخته است.
او به عنوان یکی از بزرگترین جنگجویان تاریخ شناخته میشود زیرا به خوبی میدانست که پیروزی فقط در داشتن یک ارتش بزرگ نیست، بلکه بسیار فراتر از آن است.
هانیبال
هانیبال بارکا نه تنها یک رهبر نظامی بلکه یک جنگجوی بزرگ اهل کارتاژ بود که امروزه تونس نامیده میشود. هانیبال در طول نخستین جنگ پونی بین کارتاژ باستان و جمهوری روم متولد شد. او در سن ۲۵ سالگی رهبری ارتش را بر عهده گرفت.
وقتی کودک بود، به پدرش قول داد که همیشه دشمن روم خواهد بود. هانیبال نه تنها از نظر قدرت قوی بود بلکه فرد بسیار باهوشی هم بود. او از معلمان بزرگی که داشت، بسیار آموخت.
هانیبال یکی از جسورانهترین اقدامات را برای دیدن دشمنانش در روم انجام داد. او سربازان و فیلهای خود را از کوههای پر از برف عبور داد. در تاریخ، او برخی از مهمترین نبردها مانند نبرد کانای را پیروز شد که نمایشگر بزرگترین شاهکارهای تاکتیکی در تاریخ نظامی جهان است.
حتی زمانی که اوضاع سخت میشد، او هرگز از جنگیدن علیه روم دست برنداشت. هانیبال به دلیل شجاعت، قدرت، هوش و روحیهی تسلیمناپذیرش به عنوان یکی از بزرگترین جنگجویان تاریخ شناخته میشود.
ویلیام والاس
ویلیام والاس نه تنها یکی از بزرگترین جنگجویان تاریخ است، بلکه قهرمانی از اسکاتلند نیز هست. او به عنوان یک مبارز آزادی برای کشورش مشهور است. نام خانوادگی او «والاس» به معنای «بیگانه» یا «ولزی» است که برای یک قهرمان اسکاتلندی عجیب است.
او در نبرد پل استرلینگ با تاکتیکهای هوشمندانهی خود به انگلیسیها حمله کرد. پس از پیروزی در نبرد، او عنوان «نگهبان اسکاتلند» را دریافت کرد که ارزشش برابر با پادشاهی است.
اگرچه او در نبرد فالکرک شکست خورد، اما هرگز مبارزاتش را برای آزادی اسکاتلند رها نکرد. او میدانست چگونه با ذهنیت عالی بر دشمنان چیره شود. ویلیام والاس تا به امروز توسط مردم اسکاتلند به یاد میآید و اغلب به خاطر شجاعت، هوش و روحیهی تسلیمناپذیرش مورد بحث قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید: ساموراییهای افسانهای؛ 10 سامورایی مشهور ژاپن
در حالی که لیست بزرگترین و قویترین جنگجویان تاریخ را به پایان میرسانیم، بیایید به یاد داشته باشیم که این جنگجویان فقط سرباز نبودند! بلکه آنها منبع امید و شجاعت برای مردم و جوامع خود در آن زمان بودند. همانطور که اکنون میدانیم، این جنگجویان شجاع نه تنها به خاطر شجاعتشان بلکه به خاطر عوامل گستردهی دیگری هم در تاریخ به یادگار ماندهاند. بنابراین بر خود وظیفه میدانیم که روحیهی جنگجویانه، فداکاریها و قدرتهای آنها را گرامی بداریم و میراثشان را زنده نگه داریم. به نظر شما کدام جنگجوی دیگر مستحق حضور در این لیست است؟ برای ما در کامنت بنویسید.