مانگا، کمیکِ ژاپنی، اصطلاحی محبوب در جهان
امروزه، واژهی «مانگا» که به کمیکهای ژاپنی یا کمیکهای سبکِ ژاپنی اطلاق میشود، در سراسر جهان استفاده می شود. در مقایسه با کمیکهای خارجی مانند کمیکهای آمریکایی و کمیکهای فرانسویزبان، کمیکهای ژاپنی از ویژگیهای متفاوتی مانند بیانِ تکرنگ، دگردیسی مشخص و طرح جذاب برخوردارند. بنابراین در سالهای گذشته کمیکهای ژاپنی توجهها را به خود جلب کرده و در کشورهای مختلف ترجمه و منتشر شده است. در گذشته، کمیکهای ژاپنی مانند نسخهی بینالمللیِ «آکیرا» اغلب بر اساس کمیکهای آمریکایی بازسازی و رنگآمیزی میشدند، اما اخیراً ویژگیهای اصیل کمیک ژاپنی برجسته شده و در فرمی نزدیک به شکل اصیلِ آن منتشر شده است. از سوی دیگر، به دلیل فرهنگ منحصر به فرد ژاپن و عباراتِ زبانی اختصاصی، ترجمهی آنها دشوار است.
مانگا سه رکورد جهانی گینس دارد
«کوچیرا کاتسوشیکا-کو کاماری کوئن ما هاشوتسوجو» که اغلب به «کوچیکاما» خلاصه میشود، مجموعه مانگایی است که به عنوان طولانیترین مجموعه کمیک در رکوردهای گینس ثبت شده. «وان پیس» رکورد جهانی گینس را برای بیشترین انتشار مجموعه کمیک توسط یک مولف دریافت کرده است. همچنین به نویسنده مشهور کمیک، «شوتارو ایشینوموری» رکورد گینس برای بیشترین کمیک منتشر شده توسط یک نویسنده با پانصد کمیک در صدوبیستوهشت هزار صفحه تعلق گرفته است.
زمانی اصطلاح مانگا شامل «انیمه» بود
قبل از این که واژهی «انیمه» (انیمیشن ژاپنی) در اواخر دههی هفتاد میلادی رایج شود، مردم به همهی آثار انیمیشن، کارتونهای تلویزیونی، فیلمهای انیمیشن و درامهای کودکانه «مانگا» میگفتند. در جهان تجارت و در انتشاراتیها، کارتون اغلب «پونچی-ای» نامیده میشد. منشأ این کلمه اولین مجلهی طنز منتشر شده در ژاپن به نام «پانچِ ژاپن» بود که بر اساس مجلهی کاریکاتور بریتانیایی به نام پانچ ساخته شد.
مانگا نقش اصلی را در صنعتِ انتشارات ژاپنی ایفا میکند
آثار حرفهایها اغلب پس از انتشار سریالی در مجلات کمیک به صورت کتاب منتشر میشوند. انواع متفاوتی از کمیک وجود دارد. هیج جدایی بین کمیکهای کودکان و کمیکهای بزرگسالان وجود ندارد و جز افراد مسن تمام نسلها در بازار کمیک حضور دارند. انجمن ناشران و ویراستاران کتاب و مجلات ژاپنی، تعداد کتابهای کمیکِ به فروش رفته در ژاپن در سال 2013 را بالغ بر 435,840,000 عدد و تعداد مجلهها را بر 483,030,000 عدد عنوان کرده است که ارقام فروش آن به مرز 3,600,000,000 دلار میرسد و بیش از 22 درصد از کل فروشِ تمام انتشاراتیها را شامل میشود. سالانه بیش از هشتهزار عنوان مانگا در ژاپن به انتشار میرسد.
ویژگیهای متمایزِ مانگای ژاپنی
کمیکهای ژاپنی به طور کلی شاملِ قاب، شخصیت، پسزمینه، حباب دیالوگ، افکت صوتی، مانپو (نشانهها، نمادها و شخصیتهای مانگا برای بیان نمایش کنشها، احساسات و غیره)، دیالوگ و دیگر تکنیکهاست. یک فضا از رهگذر قابها تقسیم شده و هر قاب نمایشگرِ صحنهای است. خوانندگان پس از خواندنِ یک قاب، باید قابِ بعدی را حدس بزنند؛ با این حال در بسیاری از موارد، ترتیبِ خواندن به وسیلهی مولف ناشناخته مانده.
روش اصلی برای خواندنها قابها از صفحه راست به صفحه چپ است. در یک صفحه از ستون بالا به ستون پایین بخوانید. اگر چندین قاب در یک ستون وجود دارد، از راست به چپ بخوانید. اگر تفاوت قابل مشاهدهای در فاصله از قاب همسایه وجود دارد، خواندن قابِ نزدیکتر ارجح است. اگر قابها شمارهگذاری شدهاند (در کمیکهای اولیه و کارتونهای چهارفریمی) به ترتیب اعداد بخوانید.
دیالوگ و ایده در قابی با عنوان حباب دیالوگ نوشته شده است. لحن کلمات با شکل حباب و استایل شخصیت بیان میشود. گاهی اوقات خطوط کوتاه دیالوگ با دست نوشته میشود. نوعی کُد به نام «مانپو» برای بیان احساسات، کنش شخصیت و حرکت اشیا به وضوح استفاده میشود.
دو نظریه برای ریشهشناسی اصطلاح مانگا
کلمه مانگا در لغت به معنایِ «کشیدن یک تصویر به ارادهی خویشتن» است. نظریهای مبنی بر این وجود دارد که کلمهی مانپیتسو (漫筆) که به معنایِ مقالهای نوشته شده به ارادهی خویشتن است، به مانپیتسو-گا (تصویرِ نقاشیشده به ارادهی خود) تبدیل شده و سپس به مانگا تغییر یافته است. نظریهای دیگر نیز وجود دارد مبنی بر این که نوعی از کفچهنوک (از لکلکسانان) به نام مانکاکو (漫画) که «چیزهای بسیار را میبیند و میجوید»، منشا مانگا بوده است. هر دو نظریه توضیح میدهد که واژه از معنای کلمات به سمت معنایی از تصاویر تغییر کرده است.
«هوکوسای مانگا» توسط کاتسوشیکا هوکوسای به تصویر کشیده شد
کیودن سانتو در مقدمهی یک کتاب مصور به نام شیشیکاکا (四時交加) که در سال 1798 منتشر شد، از کلمهی مانگا به معنای «کشیدن یک تصویر از طریق میل خود» استفاده میکند. کلمهی «مانگا» به عنوان یک واژه به معنای طرحی مشابه با کاریکاتور توسط طرحهای هوکوسای در سال 1814 گسترش یافت. «هوکوسای مانگا» یک کتاب اسکچ از کاریکاتورها و کارتونها بود و همانطور که توسط آن نشان داده شده، کلمه مانگا از دوره ادو وجود داشته است. اما «مانگا» احساسی شدید از «تصویر به مانند کاریکاتور» و «مقاله به همراه تصاویر» را انتقال میداد. هوکوسای مانگا تبدیل به کتابی پرفروش شد که پس از جنگ جهانی دوم منتشر شد و توسط طیف گستردهای از مردم خوانده شد.
تحت تاثیر این واقعیت، برخی از کتابها که حاوی تصاویری مشابه با کاریکاتور هستند، به عنوان چیزی مشابه با مانگا نام گرفتند مانند «کورین مانگا» (طرحهای اوگاتا کورین در سال 1817). این جنبش از طریق طرحهای یوشیتوشی سوکیاوکا در دورهی میجی تقویت شد. با این حال این نمونهها بیشتر به مانپیتسو-گا شباهت داشتند تا به مانگای سبک روز.
کلمهی مانگا در دورهی میجی به واژهای محبوب تبدیل شد
در دوره شووا بود که کلمهی مانگا به دایره واژگان روزانه راه پیدا کرد که قبل از آن ممکن بود «پونچی»، «توبا»، «کیوگا» و «کاریکاتور» نامیده شود. شخصی به نام ایپیو ایمازومی که در دوره میجی زندگی میکرد شروع به استفاده از کلمه مانگا به همان شکلی کرد که ما امروزه استفاده میکنیم. او «ایپیو مانگا شو» (مجموعه تصاویر مانگا) را در 31 اکتبر 1895 منتشر کرد که عمدتاً حاوی کاریکاتورها بود و از کلمه مانگا در کتاب به عنوان ترجمهای برای کاریکاتور و کارتون استفاده کرد. راکوتن کیتازاوا نخستین کسی بود که از مانگا به عنوان ترجمهای برای کارتون و کمیکهایی استفاده کرد که در دورهی میجی تولید میشدند و به همین شکل بود که کلمهی مانگا در دورهی مدرن به همین معنا تثبیت شد. مانگا در دورهی تایشو به چین صادر شد و املای مانگا به یکی از محبوبترین کلمات ژاپنیِ مورد استفاده در کشورهای اروپایی تبدیل گشت. در کشورهای غربی کلمهی مانگا تنها به معنای کمیکهای ژاپنی است.
تاریخ مانگا از قرون وسطی تا جهان معاصر
گفته شده که قدیمیترین مانگا به معنای تصاویرِ کُمیک در ژاپن، یک اماکیمونو (طومار مصور) به نام «چوجو جینبوتسو گیگا» (کاریکاتورهایی از پرندگان، حیوانات و انسانهای خوشحال) بود که در دوره هیان (1185-794) نقاشی شده. اماکیمونوها نیز فرمی مشابه با کمیک دارند و از عناصری شبیه به کمیکهای مدرن استفاده میکردند. پس از آن، کاریکاتورها و اوکیوئه در پسزمینهی پیشرفت فناوریهای چاپ و رشد فرهنگ شهرنشینان، گسترش یافتند. هوکوسای مانگا که دربارهاش صحبت کردیم، نمونهای از توسعه و محبوبیت این تصاویر در آن دوره بود. این کاریکاتورها به دلیل ویژگیهای ذاتی دوره ادو که بنا بر زندگی لذتجویانه بود رشد و نمو یافتند و در نتیجهی آن کمیک مدرن متولد شد.
در سال 1862، مجلهی کمیکِ "The Japan Punch" در منطقهی یوکوهاما برای ساکنان خارجی منتشر شد و به محبوبیت رسید. از این طریق، روزنامههای ژاپنی نیز انتشار کمیک را آغاز کردند و از رهگذر آن کلمهی "ponchi" رایج شد. پس از پایان دورهی طولانی انزوا در ژاپن، کمیکهای غربی نیز به این کشور راه یافت و در تولید نوآورانهی کمیکهای ژاپنی تأثیرگذار بود. اولین مجموعه کمیک ژاپنی، «یک مرد بلندقد و یک مرد کوتاهقد به انوشیما و کاماکورا سفر میکنند» (1896) اثر بیساکو تاگوچی که اولین کمیکی بود که داستانی منسجم با شخصیتهای ویژه را توصیف میکرد. ایپی اوکاموتو اولین نهاد کارتونیستها به نام «توکیو مانگا کای» را در سال 1915 تأسیس کرد. فعالیتهای او نقش قابل توجهی در فرآیند تبدیل کمیکهای ژاپنی از ابزار صرف طنز به سرگرمی محبوب آن روزها داشت.
در سال 1932، گروه جدید مانگا توسط کارتونیستهای جوان در دههی بیست از زندگیشان از جمله هیدزو کوندو، ریوچی یوکویاما و یوکیو سوگورا تشکیل شد. مشخصه اصلی اعضای گروه، طراحی با قلم یا مداد به جای قلم مو بود. آنها به سرعت از رقیبان خود پیشی گرفتند و تبدیل به کارتونیستهای اصلی دنیای کمیک پس از جنگ جهانی دوم شدند. در این دوره مجموعه کمیکهای کودکان مانند «نوراکورو»، «تانکو تانکورو» و «ماجراهای دانکیچی» به محبوبیت رسید. جدا از این کمیکهای رایج که در روزنامهها و مجلات منتشر میشدند، کتابهای کمیک نازکی وجود داشتند که در آبنباتفروشیها و اسباببازیفروشیها به فروش میرفتند. این کتابهای کمیکِ ارزان و ناهنجار به خاطر استفادهی زیاد از جوهر قرمز، «آکاهون» (کتابی برای پسرها) نامیده شدند. هنگامی که ژاپن به جنگ جهانی دوم پیوست، صنعت کمیک ژاپن به دلیل مقررات اداره اطلاعات و کمبود کاغذ رو به زوال رفت. پس از جنگ، اُسامو تزوکا که از والت دیزنی و استودیوهای فلیشر الهام گرفته بود، تکنیکهای بیان در کمیک را با ترکیببندی سینمایی با نوعی نمادگرایی ویژه به کار گرفت و تکنیک او به استاندارد واقعی کمیکهای ژاپنی تبدیل شد. در دهه 1950، بسیاری از کارتونیستهایی که تحتتأثیرِ بیان روایی تزوکا قرار گرفتند، یکی پس از دیگری ظهور کردند و به تبع آن در دهه 1960 آثار کسانی همچون فوجیو فوجیکو به موفقیتهای بزرگ تبدیل شدند. همچنین آثاری مناسب برای بزرگسالان مانند «گِکیگا» (رمان گرافیکی) توسط تاکااو سایتو به وجود آمد و به عنوان نوعی از کمیک که برای کودکان خوانده میشد گسترش یافت. صادرات کمیک ژاپنی در حدود دهه 1980 آغاز شد و طرفداران جدیدی پیدا کرد. پس از آن شرکتهای انتشاراتی بزرگ وارد بازار کمیک شدند و صنعت کمیک ژاپن بیش از پیش گسترش یافت.
ژانر کمیکها متناسب با تغییرات زمانه توسعه یافت و تعداد انتشارِ مجلات به شدت افزایش پیدا کرد. در اوایل دهه 1990 و با ورود شرکتهای بزرگی مانند مدیاوُرکس به بازار، آثار متفاوتی نسبت به مجلات بزرگ خلق شد. از دهه 2000، فرهنگ دوجینشی (انتشار با هدف یک گروه سرگرمی خاص)، آثار مشتقشده از دیگران، گلچینها و کمیکوبهای منتشرشده بر اینترنت گسترش بیشری یافت و تعداد مجلات کمیک نیز رو به افزایش بود. در این زمان کمیکهای ژاپنی به زبانهای مختلف ترجمه شده و به محبوبیت بسیاری در سطح جهان رسیده است.
شما را به مشاهدهی این ویدیو که خلاصهای از تاریخ مانگا را شرح میدهد دعوت میکنیم: