اگرچه سامورایی ها در ذهن اغلب ما به عنوان مردانی جنگجو و خشن نقش بسته اند و واژهی سامورایی نیز اصطلاحی مردانه به شمار می رود، اما بوده اند زنان بسیاری که پا به پای مردان و فراتر از آنها مبارزه کرده اند. آنها Onna-bugeisha نامیده می شدند. این لغت در زبان ژاپنی به معنی "بانوی جنگجو"ست. زنان جنگجو پا به پای همتایان مرد برای حفظ خانه، سرزمین و نیز برای افتخار جنگیدند. آنها همراه هنرجویان مرد مشغول تمرین می شدند و همان تمریناتی را انجام می دادند که مردها. البته گاهی شمشیر و سایر ابزار آنها شخصی سازی می شد تا تسلط کافی برای مبارزهی آنان فراهم شود. اونو-بوگِیشاهای اولیه اغلب از طبقه اشراف بودند و اکثرشان پیشتر در زمینه های مختلف مانند علوم، ریاضیات و هنر بخوبی آموزش دیده بودند. بیشتر مردم با داستان ها و افسانه های سامورایی ها آشنایی دارند، اما افراد زیادی از مبارزات و افتخارات اونو-بوگِیشا ها بی اطلاع اند. در این مطلب به پنج تن از جنگجویان مشهور زن و مسیر پر فراز و نشیب سفرشان خواهیم پرداخت.
Yamakawa Futaba : مربی
Yamakawa Futaba معلمی در دورهی Meiji ژاپن (1868 تا 1912) بود. او در مدرسهی زنان توکیو کار میکرد که اکنون دانشگاه Ochanomizu در آنجا بنا شده. حمایتش از زنان و اهمیت آموزش دلیل اصلی محبوبیت و مشهور شدنش بود. او در Aizu ژاپن و در خانواده ای سامورایی متولد شد. به عنوان یک زن جنگجو در دفاع از قلعه Tsurunga مشارکت داشت و در جنگ Boshin نیز علیه ارتش امپراطوری جنگید. حضور فوتوبا درجنگ بوشین موجب افزایش تعداد مبارزان زن در نبردها شد. بسیاری از آن ها روحیهی جنگی را در کلاس های وی یافتند. قلعهی Tsurunga در این اتفاقات نقش مهمی داشت. این قلعه یکی از آخرین دژهای متحدان Shogun در برابر نیروهای امپراطوری Meiji بود. در واقع این قلعه در برابر نیروهای عظیم امپراطوری Meiji به مدت یک ماه محاصره شد و مقاومت کرد. بعد از محاصره آنها شکست سختی خوردند و جنگجویان بسیاری به صورت دسته جمعی سپوکو کردند. اما فوتوبا پس از این اتفاقات هولناک زنده ماند و از آنجایی که مهمترین دغدغه اش آموزش برای زنان بود، مشغول آموزش به آنها شد. پس از جنگ، او جنبشی در حمایت از وضع قوانین برای بهبود آموزش زنان به راه انداخت. فوتوبا بخاطر تلاش هایش به یک افسر درجه بالا یا Kotokan ارتقا پیدا کرد. وی همچنین جوایز بسیاری در سایر زمینه های سیاسی و اجتماعی کسب کرده است.
Nakano Takeko : محافظ
Nakano Takeko در سال 1847 در ایالت ادو (توکیو کنونی) به عنوان دختر یکی از مقامات Aizu متولد شد. او متعلق به خانواده ای سامورایی بود که وفاداری آنها به حاکم Tokugawa Shogunate بی پایان به نظر می رسید. وقتی ناکانو 6 ساله بود در زمینه هنرهای رزمی و ادبی آموزش خود را آغاز کرد. او عاشق داستانهای Tomoe Gozen یکی از زنان مشهور سامورایی شده بود. وی به مدت 5 سال با مربی خویش زندگی کرد و روش های وی را آموخت. در آن زمان او تمرینات خود را با شمشیر مخصوص خود آغاز کرد و در استفاده از Naginata تخصص یافت و پس از آن خود به یک مربی ماهر بدل شد. ناکانو هنگامی مربی خویش را ترک کرد که سعی داشت ترتیب ازدواج او و برادرزاده اش را بدهد و سپس به نزد خانواده اش در Aizu بازگشت. در همین زمان نیز جنگ بوشین آغاز شد. این درگیری بین طرفداران دسته Tokugawa shogunate و طرفداران دربار امپراطوری بود. با آغاز این نبرد ناکانو تاککو شجاعت خود را در برابر ارتش امپراطوری نشان داد.
Nakano جنگجویی آموزش دیده بود و علاقمند بود که بجنگد اما در نبردها زنان اغلب همان کاری را انجام می دادند که تبدیل به وظیفه شان شده بود. آنها آشپزی می کردند، زخمی ها را مداوا می کردند و نهایتا تیر و گلوله می ساختند. زمان بسیاری گذشت و آنها دریافتند اینکار کافی نیست. ناکانوعده ای از زنان جنگجو به نام Aizu Jōshitai را متحد و رهبری کرد. این گروه غیر رسمی از 20 زن مسلح به ناگیناتا تشکیل شده بود که حتی اعضای خانوادهی ناکانو نیز عضو آن بودند. این گروه کوچک به طور مستقل در نبردها میجنگید زیرا در آن دوران حاکمان اجازهی حضور زنان در ارتش را نمی دادند.
گروه جوشیتای در یکی از ضد حمله ها علیه امپراطوری بسیار خوش درخشید. ارتش امپراطوری در آن نبرد از این جنگجویان انتظار چنین شجاعتی نداشتند. اما ناکانو طی یک درگیری ناخوشایند ضربه ای کشنده از ناحیه سینه خورد و از ترس اینکه دشمن سر او را غنیمت بگیرد، از خواهرش خواست سر او را جدا و دفن کند. خواهر وی سر او را زیر درختی در معبد Hōkai-ji دفن کرد. میراث Nakano Takeko تاکنون زنده است. بعدها به افتخار وی معبدی دیگر در معبد Hōkai-ji بنا شد و هر ساله گروهی از دختران جوان در جشنواره سالانهی پاییز آیزو شرکت می کنند. این جشنواره برای بزرگداشت و تکریم اقدامات قهرمانانه ناکانو و گروه زنان جنگجوی اوست.
Hangaku Gozen : کماندار ماهر
شجاع چون مرد و زیبا چون گل. بانو هانگاکو به دلیل قدرت رهبری، شجاعت و مهارتی بی اندازه در تیر و کمان مشهور شده بود. او دختر جنگجویی به نام Jō Sukekuni بود و در دوره های Heian و Kamakura زیست. در آن دوران Jō در ابتدای نام جنگجویان و متحدان قبیله Taira قرار می گرفت. آنها به خاطر قدرت سیاسی و نظامی خود مشهور و در اوضاع ایالت خود بسیار پرنفوذ بودند. هانگاکو کوچکترین فرزند در میان سه کودک خانواده، در قلعه Sangyōji در شهر امروزی Nakajo بزرگ شد. او به عنوان کودکی خردسال علاوه بر تحصیلات، آموزش های جنگی را نیز فرا می گرفت و استعداد بالایی در هر دو زمینه از خود نشان می داد.
مهارت های هانگاکو در هنرهای رزمی رشد بسیار چشمگیری داشت. او در استفاده از شمشیر، نیزه و تیر و کمان مهارت یافت. هانگاکو علاوه بر موارد یاد شده از توانایی و مسئولیت پذیری کافی در مدیریت امور قلعه نیز برخوردار بود. در سال 1201 پس از شکست آنها در جنگهای Genpai طایفه Jo بیشتر قدرت خود را از دست داد و هانگاکو به برادرزاده و عمویش در شورش Kennin پیوست. او به بخش مهمی از دفاع آنها در قلعه Torisaka تبدیل شد. هانگاکو سه هزار سرباز را در Torisakayama برای دفاع از قلعه پرورش داد،فرماندهی کرد و در مقابل ارتشی 10 هزار نفری از قبیله Hōjō جنگید.
او در حالی که لباس مردانه بر تن می کرد بر بلندای قلعه می ایستاد و علاوه بر مبارزه با دشمنانی که نزدیک می شدند، به سوی مهاجمان پایین قلعه تیر می انداخت. گفته شده اغلب تیرهای وی به سر و سینه ی مهاجم اصابت می کرده. در طی این نبرد برخورد تیری به پای او موجب مجروحیت وی و ایجاد فرصت برای دشمنان شد که در این موقعیت را اسیر کنند. متأسفانه ، او اسیر جنگی Shogun Minamoto Yoriiye در Kamakura شد. بانو هانگاکو پیش از اجرای سپوکو با Asari Yoshitō ازدواج کرد. بانو هانگاکو در Azuma Kagami (به معنای آینهی شرق، کتابی درباری تاریخ ژاپن در دوران هیان تا کاماکورا) مانند یک واقعه نگار تاریخی نمایان است. پس از سال ها، داستان های هانگاکو در آثار هنری و نمایش های گوناگون هم نمایان شد. او به عنوان مبارزی شجاع با تیر و کمان در دست شناخته می شود.
.
Tomoe Gozen : ساموراییِ اصیل
Tomoe Gozen مشهورترین Onna-musha در تاریخ ژاپن به شمار می رود Onna-musha به زنانی به زنانی گفته می شد که در نبردهای یورشی شرکت می کردند. او بخاطر شهامتش به عنوان یک بانوی سامورایی مشهور بود. موهای مشکی بلند و چهره ی زیبا بعلاوه ی مهارت بسیارش در سوارکاری و شمشیرزنی بر جذابیت وی می افزود. سلاح انتخابی او شمشیر بلند و تیر و کمان بود. Yoshinokaکه تحت تاثیر مهارت او به عنوان کماندار و جنگجو قرار گرفته بود، تومو را به عنوان فرمانده اصلی خود در جنگ Genpei منصوب کرد. توموئه در کنار Daimyo خدمت کرد و جنگید.
چیزی که تومو را به مبارزی قوی تبدیل کرد مهارت های بی همتای او در جنگ و استفاده از شمشیر بود. او در طول نبرد Tonamiyama هزاران ارتشی را برای پیروزی رهبری کرد و در نبردی دیگر توموئه 300 ارتشی را برای انجام یک مأموریت انتحاری پیش برد. او علیه 6000 نیروی قبیله Taira جنگید و به عنوان یکی از تنها 5 بازمانده بازگشت. پس از این حادثه تومو ناپدید شد و مردم حدس و گمان های بسیار زدند. برخی گفتند او دوباره ازدواج کرد، برخی هم گفتند که او یک راهبه شده. چه درست باشد یا نه، نشان توموئه برای همیشه در تاریخ حک شده است. قرن هاست که او نمادی از توانمندی های زنان است. او به عنوان جنگجو به نماد و سمبل شجاعت زنانه بدل شد. شاید کاراکتر توموئه را در کارتون، بازی های ویدئویی یا مانگا دیده باشید.
Empress Jingu : بانوی افسانه ها
Jingū tennō یا امپراطور Jingū از اولین زنان سامورایی بود. او بعد از مرگ همسرش امپراطور Chūai حکمرانی و امپراطوری سیلای کره را تصرف کرد و این کار را در حالی انجام داد که پسرش یا همان امپراتور آینده را باردار بود. طبق افسانه ها او یک جفت جواهر با قدرت جادویی داشت که به او قدرت کنترل جزر و مد را می دادند. این جواهرات بودند که تصرف موفق کره را برایش تضمین کردند. به همین دلیل او سرزمین کره را بدون ریختن یک قطره خون فتح کرد. افسانه ها همچنین بیان می کنند که پسرش Ōjin سه سال در رحم او بود و پس از ورود به ژاپن به دنیا آمد. علاوه بر این، بسیاری امپراطور جینگو را به عنوان یک الهه زنده و مادر خدای جنگ، Hachiman قلمداد می کردند. بیشتر داستان های مربوط به این بانوی سامورایی بسیار جذابند. اما اطلاعات و سابقهی کافی و دقیقی درباره سلطنت و زندگانی او در ژاپن در دست نیست و به افسانه ها هم نمی توان اطمینان داشت. صرف نظر از میزان درستی و اعتبار داستان ها، بی شک او الهام بخش بسیاری از افراد بوده است. داستان پیروزی او بیانگر قدرت زنان در جوامع است.