
وقتی با نیرویی عظیم روبهرو میشوی، ذهنی بسته و ناکارآمد نداشته باش. اگر به حیلهگریِ سطحی روی بیاوری، شکست خواهی خورد. - کاتو تاروزامون
تفاوت بزرگی میان تسلط بر مهارتهای فیزیکی هنرهای رزمی و درک مهارتهای تاکتیکی جنگ وجود دارد. هنرهای رزمی به روشهایی اشاره دارند که افراد در نبردهای تنبهتن به کار میگیرند، در حالی که مهارتهای جنگ، دیدگاهی گستردهتر را دربر میگیرد؛ دیدگاهی که بر برنامهریزی راهبردی و تدابیر لازم برای دستیابی به پیروزی متمرکز است. مهارتهای جنگ به استراتژی و آیندهنگری مربوط میشوند و همچنان که در دوران ساموراییها حائزِ اهمیت بودند، امروزه نیز ارزش خود را حفظ کردهاند.
استراتژی نظامی سامورایی
استراتژی نظامی سامورایی به طور کلی به شاخههای زیر تقسیم میشد:
گوندو (軍道): مفهوم کلی جنگ
گونپو (軍法): استراتژیهای جنگ
هیهو (兵法): استراتژیهای سرباز
گونگاکو (軍学): دانش جنگ
همه این شاخهها بر درک نبرد و جنگ متمرکز بودند و مسیرهای رسیدن به پیروزی را هموار میکردند. اگرچه هر مکتب سامورایی تعالیم خاص خود را داشت، اما اصول کلی آنها مشترک بود و بر پیشی گرفتن از سایر ساموراییها تمرکز داشت. گام هفتم از گامهای ساموراییِ مدرن، مهارتها و تاکتیکهای این جنگجویان تاریخی ژاپن را بررسی خواهد کرد تا بتوانید آنها را در زندگی امروز به کار بگیرید.

درس 54: برنامهریزی با در نظر گرفتن آغاز، میانه و پایان
«وقتی ارتش خود را در نزدیکی ساحل مستقر میکنی، به محل اردوگاه بیندیش و جزر و مد را در نظر بگیر.» - اینابا ایو-نوکامی
ارتشی که در ساحل اردو میزند اما نمیداند خط آب تا کجا پیش میرود، هنگام مد بالا غافلگیر و غرق خواهد شد، تنها به این دلیل که گام بعدی را در نظر نگرفته است.
یکی از اصول اساسی در جنگاوری سامورایی، مفهوم آغاز، میانه و پایان است. بر اساس این اصل، یک استراتژیست باید از همان ابتدا هدف مشخصی داشته باشد و کل مسیر نبرد را از نقطه شروع تا پایان برنامهریزی کند. این برنامهریزی میتواند یک نقشهی بلندمدت باشد یا هدفی کوتاهمدت، اما در هر صورت، تمام جنبههای آن باید به شکلی جامع در نظر گرفته شوند و تدابیری برای مقابله با تغییرات ناگهانی پیشبینی شود.
با در نظر گرفتنِ این اصل، هنگام آغاز یک اقدام، موارد زیر را مشخص کنید:
- یک طرح کلی محکم از هدف
- مسیر مشخص و ساختارمند برای رسیدن به هدف
- حملات احتمالی که ممکن است با آن مواجه شوید
- تدابیر دفاعی برای مقابله با این حملات
- آمادگی برای اتفاقات غیرمنتظره
- مسیرهای جایگزین در صورت شکست
- راههای عقبنشینی برای حفظ ایمنی
- برنامهای برای جشن پیروزی
- چگونگی حفظ هوشیاری پس از موفقیت
درس 55: هدف خود را روشن کنید
«کاری کنید که سربازان خط مقدم هر سپاه، احساس هدفمندی و مأموریتی روشن داشته باشند. این کار باعث میشود که کل ارتش منظم پیشروی کند و کسی وسوسه نشود که صف جنگ را ترک کرده و به غارت روستاها بپردازد.» - کاتو
هر جنگی یک هدف بلندمدت دارد: شکست دادن دشمن و پیروزی. با این حال، جنگ شامل نبردها و کارزارهای جداگانهای است که ممکن است سالها به طول بیانجامد. هدف شما میتواند کوتاهمدت باشد، مانند یک عملیات نظامی خاص، یا بخشی از یک هدف بزرگتر باشد. شاید، بدون آگاهی دیگران، هدف فعلی شما فقط گامی در مسیر نقشهای وسیعتر باشد.
فرقی نمیکند که هدف شما کوتاهمدت یا بلندمدت است، باید به آن به عنوان یک کارزار مستقل نگاه کنید که شامل برنامهریزی اولیه، مرحلهی تاکتیکی میانی و نتیجهی نهایی است. افزون بر این، هدف باید کاملاً روشن باشد و همهی کسانی که از شما پیروی میکنند، آن را بهخوبی درک کنند.
نمونههایی از اهداف:
- پاسخ دادن به این پرسش: ساموراییها و نینجاها واقعاً چه کارهایی انجام میدادند؟
- کشف محل دفن باستانی یا مکان یک شهر فراموششده
- ترویج گیاهخواری
- ساخت یک پارک کودکان در منطقهی خود
- شکستن یک رکورد جهانی
- راهاندازی یک کسبوکار جدید
- بهبود یک فناوری خاص

رویکرد شما نسبت به هدفتان
در بخشهای قبل، بهطور خلاصه اشاره کردیم که راه سامورایی را میتوان از دو دیدگاه دنبال کرد:
- رویکرد پاکی
- رویکرد ویرانگری
برخی مکاتب سامورایی بر این باور بودند که یک جنگجو همیشه باید راه پاکی را انتخاب کند، در حالی که دیگران آموزش ویرانگری را امری ضروری میدانستند.
در آغاز هر کارزار، میتوان یکی از دو راه را برگزید:
رویکرد ویرانگری: در این مسیر، شما به دنبال از بین بردن هر فرد یا گروهی هستید که در موقعیتی قرار دارد که اکنون میخواهید به آن دست یابید، یا مانعی در برابر شماست. تمرکز شما بر گرفتن قدرت از آنها، نابودی موقعیتشان و بالا بردن خودتان خواهد بود، بهگونهای که آنها یا از صحنه خارج شوند یا زیر سلطهی شما قرار گیرند.
این راه ژنرالِ فاتح است و میتواند نتایج فوقالعادهای به همراه داشته باشد، اما بهایی سنگین دارد: در سطح عملی، شما بهعنوان یک نابودگر شناخته خواهید شد و کمتر کسی به شما اعتماد خواهد کرد. در سطح معنوی، این مسیرِ کارماست؛ چراکه همانطور که میگویند: آنچه بکاری، همان را درو خواهی کرد. در این راه، باید به دیو و نابودگر تبدیل شوید، بیتوجه به کسانی که در این مسیر خُرد میکنید.
نمونهای از این رویکرد در زندگی سامورایی: توکوگاوا ایهیاسو، یکی از مشهورترین شوگانهای تاریخ ژاپن، در ابتدا سوگند یاد کرد که حکومت خاندان تویوتومی را حفظ کند، اما چند سال پس از مرگ تویوتومی هیدهیوشی در سال ۱۵۹۸، او قدرت را به دست گرفت. در کمتر از ۲۰ سال، همهی بازماندگان خاندان تویوتومی را از بین برد و خاندان توکوگاوا را به قدرتمندترین دودمان ژاپن تبدیل کرد. این رویکرد، کاملاً در تضاد با آنچه رفتار جوانمردانه محسوب میشود، قرار دارد.
رویکرد پاکی: در نقطهی مقابل رویکردِ ویرانگری، رویکردِ پاکی قرار دارد. این روش بر خلق چیزی که هنوز وجود ندارد تمرکز دارد، مانندِ یک محصول جدید، ایدهای نو، یک بازار بکر یا حتی یک تخصص تازه. در این مسیر، بهجای تصاحب جایگاه دیگران، آن را ایجاد میکنید. همچنین، از کسانی که رویکردی مشابه دارند حمایت کرده و یک گروه هماهنگ و متحد تشکیل میدهید.
در این روش، رسیدن به جایگاه نخست در حوزهی خود، وابسته به مهارت و توانایی واقعی شما خواهد بود، نه استفاده از قدرت یا حیلهگری. در سطح منطقی، این رویکرد دشوار است اما احترامی شایسته را به همراه دارد. از نظر معنوی نیز، کارمای مثبتی ایجاد میکند. باز هم همان اصلِ آنچه بکاری، همان را درو خواهی کرد.
رویکرد بیآزاری به این معنا نیست که شما جنگجو نیستید؛ بلکه به این معناست که مهارتهای مرگبار خود را در خدمت دفاع از یک هدف پاک و اصیل به کار میبرید.
درس 56: پیشرفتِ پایدار بهتر از رشدِ سریع است
«هنگامی که به سوی سرزمین دشمن پیشروی میکنی، در هر نقطهی استراتژیک، دژهای مستحکمی بساز.» - تویوتومی هیدهیوشی
تویوتومی هیدهیوشی بیشک یکی از جاهطلبترین ساموراییهای تاریخ ژاپن بود. همانطور که در مقدمه ذکر شد، او قصد داشت امپراتورِ چین و سپس حاکمِ جهان شود. ارتش او در اواخر قرن شانزدهم به کره حمله کرد، اما در نهایت، نیروهایش توسط چینیها شکست خورده و به ژاپن عقبنشینی کردند. اگر او رویکردی سیستماتیکتر در پیش گرفته بود، شاید میتوانست کره را بهعنوان پایگاه قدرت خود حفظ کند، اما اشتباه او این بود که بیش از حد شتاب کرد.
در مسیر رسیدن به هدف و اوج قدرت اجتماعی، موقعیت خود را محکم حفظ کنید. در زبان سامورایی، این به معنای محافظت از سرزمینهای بهدستآمده، تثبیت قدرت و بررسی منظم سلامت نیروهای خود است. به افراد خود اطلاعاتِ بهروز بدهید، پاداشهای شایسته را به موقع اعطا کنید و به آنها نشان دهید که هر فرد در نقشهی شما نقش مهمی دارد.
نباید صرفاً به پیشروی فکر کنید، بلکه باید آنچه را که به دست آوردهاید نیز حفظ کنید. اهمیت یک استراتژی سنجیده و حسابشده را نباید دستکم گرفت. همه میخواهند خیلی سریع به موفقیت برسند، اما یک نقشهی منطقی و ساختارمند که شکستها و مشکلات را هم در نظر بگیرد، بسیار ارزشمندتر از ایدههای ناپایدار و حدس و گمان است. اگر بیش از حد سریع و بدون پایهریزی مناسب رشد کنید، در بیشتر موارد، همهچیز فرو خواهد ریخت. هر گام در مسیر موفقیت را با دقت بسنجید و برنامهای تنظیم کنید که پیشرفتهای شما را بهعنوان پایهای برای اهداف آینده حفظ کند.

با سرعت مناسب پیش بروید
در جنگهای ژاپنی، درسهای زیادی دربارهی سرعت حمله وجود دارد. گاهی باید با سرعت بالا حمله کرد، گاهی آهسته و محتاطانه پیش رفت، و گاهی حتی باید با سرعت عقبنشینی کرد. وظیفهی هر رهبر این است که بداند چه زمانی باید با قدرت پیشروی کند و چه زمانی باید پایههای خود را تقویت کند.
بهترین رویکرد این است که: هر کسبوکار یا پروژهای را با سرعتی متعادل گسترش دهید، اما در حمله به دشمن، با سرعت و سبکی فوقالعاده ضربه بزنید.
درس 57: انعطافپذیر باشید
«اگر دیدید که خط مقدم شما با دشمن درگیر شده است، سریع حرکت کنید و از جناحین حمله کنید.» - سانهو
در کتاب هنر جنگ نوشتهی سان تزو آمده است که اگر یک ارتش بهخوبی آموزش دیده باشد، میتواند با سرعت عمل کند و به تغییرات بهطور مؤثر پاسخ دهد. در ژاپن قرون وسطی، کوسونوکی ماساشیگه استاد جنگهای چریکی بود و میتوانست ارتشهای بزرگ را با استفاده از چابکی و انعطافپذیریِ نیروهای کوچکتر شکست دهد.
در هنر جنگ، سان تزو از استراتژی حملات مستقیم و غیرمستقیم صحبت میکند. ارتش اصلی، دشمن را به موقعیتی سوق میدهد که به ضرر او تمام شود، درحالیکه یک نیروی ثانویه حملهای غافلگیرانه را اجرا میکند.
- در هیچ شرایطی تنها به یک روشِ حمله تکیه نکنید.
- برای رسیدن به هدفتان، از چندین مسیر متفاوت وارد عمل شوید.
- در هر کارزار، علاوه بر تمرکز بر هدف اصلی، باید نیروهای کمکی را روی اهداف فرعی تنظیم کنید.
- این اهداف فرعی بهعنوان حامیِ هدف اصلی عمل میکنند و میتوانند در لحظات حساس نقش تعیینکنندهای داشته باشند.
درس 58: وظایف را بر اساس مهارتها تفویض کنید
طبق هنر جنگ، ارتش اصلی باید شامل افراد با تواناییهای متفاوت باشد تا مهارتهای متنوعی را در بر بگیرد. اما در عین حال، میتوان گروههای کوچکتری از افراد با ویژگیهای مشابه تشکیل داد، مانند تیمهای نیروهای ویژه که وظایف خاصی را بر عهده دارند.
اگر یک گروه بزرگ از حامیان و افراد تحتِ فرمان خود دارید:
- چند نفر را بهدقت انتخاب کنید و به آنها مأموریتهایی مستقل، اما مرتبط با هدف اصلی، بدهید.
- این وظایف باید در راستای هدف کلی باشند، اما از زاویههایی انجام شوند که دشمن انتظارش را ندارد.
- این گروههای تخصصی میتوانند نقش ضربهزنندههای استراتژیک را در مأموریت ایفا کنند.
درس 59: بدانید چه زمانی رویکرد خود را تغییر دهید و چه زمانی موقعیت را حفظ کنید
«وقتی که ارتش شما در آرایش جنگی کامل قرار دارد، حتی اگر موقعیت عالیای ندارید، تلاش نکنید که آن را تغییر دهید.» - کاتو
یکی از اصول کلیدی در راه سامورایی، انعطافپذیری، تحرک و سازگاری است. اما یک رهبر خوب نهتنها باید بداند چه زمانی تغییر رویکرد لازم است، بلکه باید تشخیص دهد چه زمانی نباید تغییر ایجاد کند. حتی بهترین تیم هم در صورت تغییر نادرست استراتژی، شکست خواهد خورد. نکات کلیدی برای تصمیمگیری در مورد تغییر یا حفظ موقعیت بدین ترتیب هستند:
شناخت تواناییهای تیم: اگر تیم شما مستحکم اما کمتجربه است، منتظر بمانید تا بهتر آموزش ببینند، سپس تغییرات را اعمال کنید.
زمان مناسب برای تغییر: وقتی میتوانید همهی انرژی تیم را روی یک تغییر موفق متمرکز کنید. اگر تحت فشار قرار دارید، فقط زمانی تغییرِ بزرگ بدهید که تیم شما واقعاً چابک و توانمند باشد. در نهایت، یک رهبر باید هم هنرِ انعطافپذیری را بداند و هم قدرتِ حفظِ ثبات را.

چهار نگرش اساسی
در تعالیم کهن چین و ژاپن، چهار نگرش اصلی وجود دارد که به دو دسته تقسیم میشوند:
- سختی و انعطافپذیری
- قدرت و ضعف
این چهار موضعِ جنگی از دیرباز در استراتژیهای چینی و جنگهای سامورایی نقش اساسی داشتهاند. یک استراتژیست ماهر باید بداند که چه زمانی از هرکدام استفاده کند. بهعنوان مثال:
- اگر با گاو وحشی روبهرو شدید، نباید تلاش کنید که با قدرتِ آن مقابله کنید، بلکه باید با اتخاذ موضعِ انعطافپذیری از مسیرش کنار بروید؛ حرکتی که شاید در شرایط دیگر نشانهی ضعف به نظر برسد.
- اما اگر فردی ضعیف تلاش کند شما را هل بدهد، باید محکم و استوار بایستید.
- اگر درِ بستهای مسیرتان را سد کند، نباید دور بزنید، بلکه باید با قدرت آن را بشکنید.
در هر شرایطی - چه در میدان نبرد، چه در محیط کاری و حتی در گفتگوهای روزمره - باید تصمیم بگیرید که کدامیک از این چهار نگرش را اتخاذ کنید.
علاوه بر این چهار نگرش تاکتیکی، چهار عنصر کلیدی دیگر نیز در هنرِ جنگِ چینی و سامورایی مورد توجه بوده است:
- استراتژی و برنامهریزی
- تحلیل موقعیت و شرایط
- تفکر عرفانی، کیهانشناسی و جنبههای متافیزیکیِ جنگ
- مهارتهای عملی و تواناییهای فیزیکی
درس 60: اگر در موقعیت ضعف هستید، حمله کنید
«اگر قلعهات در دفاع از خود چندان مستحکم نیست، دروازهها را باز کن و مستقیماً با دشمن بجنگ تا از خود دفاع کنی.» - روکورو زائمون
یکی از اشتباهات رایج در جنگ این است که بهصورت خطی و سادهاندیشانه فکر کنیم: مثلاً «به من حمله شده، پس باید دفاع کنم. اگر دشمن قویتر است، پس من قطعاً شکست خواهم خورد.» این نوع طرز فکر بسیار محدودکننده است. اگر ساموراییها چنین میاندیشیدند، هیچگاه تاکتیک و استراتژیای برای جنگیدن وجود نداشت. جوهرهی راهِ سامورایی، تفکرِ هوشمندانه، پیشبینیِ حرکات دشمن و غافلگیر کردن اوست.
پس زمانی که دشمن قوی است، بهدنبال نقطهضعفش بگردید و با تمام قدرت همان نقطه را هدف قرار دهید تا قدرت او را در هم بشکنید. مثلاً اگر در یک مناظره یا بحث تحتِ فشار قرار گرفتید و در موضعِ ضعف قرار داشتید:
- بهجای دفاع مستقیم، از زاویهای دیگر حمله کنید و موضوعی را مطرح کنید که میدانید طرف مقابل نمیتواند پاسخ دهد.
- یا موضوع بحث را تغییر دهید و روی نکتهای جدید تمرکز کنید که بتوانید در آن برتری داشته باشید.
- این کار باعث میشود طرف مقابل مجبور شود از چیزی دفاع کند که اصلاً نیازی به دفاع از آن نداشت.
- بسیاری از افراد متوجه تغییر جریان بحث نخواهند شد و نقطهی اصلی اختلاف بیپاسخ خواهد ماند. این یکی از تاکتیکهای رایج در مناظرات مدرن است که اغلب ناشناخته باقی میماند.
این درس دو کاربرد دارد:
اگر در موضع ضعف هستید: موضوع بحث را به نقطهای که بتوانید پیروز شوید تغییر دهید و حملهی سنگین را آغاز کنید.
اما اگر در حال پیروزی هستید: اجازه ندهید حریف موضوع بحث را تغییر دهد تا شما را به موضع دفاعی بکشاند. ساموراییها میدانستند که در جنگ، حمله میتواند بهترین دفاع باشد؛ و این اصل در زندگی روزمره نیز صادق است.

درس 61: اگر در حال شکست هستید، مقاومت کنید
«اگر هنگام عقبنشینی بارها به سمت دشمن بازگردید، در نهایت کشته خواهید شد.» - شیباتا کاتسوئیه
همیشه باید صادقانه ارزیابی کنید که در حال پیروز شدن هستید یا شکست خوردن. با اینکه جنگ، زندگی روزمره و تجارت مجموعهای از بردها و باختهاست، اما در نهایت فقط پیروزی یا شکستِ نهایی مهم است. یک ضربالمثل چینی که ساموراییها از آن استفاده میکردند میگوید: «مهم نیست چند نبرد را ببازی، اگر آخرین نبرد را ببری، همهچیز بهخوبی پیش خواهد رفت.»
در هر جنبهای از زندگی، تا زمانی که هنوز توان جنگیدن دارید، راهی برای پیروزی وجود دارد. اما زمانی که نبرد نهایی به پایان برسد، برندهی آن نبرد، برندهی کل جنگ خواهد بود. بنابراین، اگر بارها در حال شکست خوردناید، وارد حالتِ دفاعی شوید و برنامههای جدیدی تدوین کنید.
چه زمانی باید دفاع کنید؟ وقتی متوجه شدید که هیچ زاویهی جدیدی برای حمله ندارید و ادامه دادن فقط منجر به شکست خواهد شد، وقت آن است که:
- دیوارها را مستحکم کنید، دروازهها را ببندید و در حالت دفاعی بمانید.
- در یک درگیری، یک موقعیت امن برای خود بیابید.
- در یک بحث و جدل، از پاسخهای قطعی پرهیز کنید و مبهم و غیرمتعهدانه رفتار کنید.
- اگر کسبوکار شما در حال سقوط است، بهجای گسترش، داراییهای فعلی خود را حفظ کنید و یک هستهی پایدار بسازید.
- منتظر بمانید تا حریف شما یا عقبنشینی کند یا فرصتی برای ضدحمله فراهم شود.
درس 62: گاهی عمداً شکست بخورید
در چین و ژاپن باستان، برخی از ژنرالهای بزرگ گاهی بهطور عمدی در یک نبرد تن به شکست میدادند و حتی چندین شکست پیاپی را تحمل میکردند تا دشمن را به تلهای پیچیده و حسابشده بکشانند. اما این یک استراتژی خطرناک است. ژنرالی که این تاکتیک را اتخاذ میکند، باید آماده باشد که جان سربازانش را فدا کند، خطر سقوط کامل ارتش را بپذیرد، و حتی شهرت و اعتبار خود را به خطر بیندازد.
اما اگر این ریسکِ حسابشده جواب دهد چه؟ آن ژنرال میتواند دشمن را غافلگیر کند، پیروزی قطعی را به دست آورد و به یک اسطورهی جاودان تبدیل شود. این یک تاکتیک برای رهبران بزرگ است، کسانی که میتوانند از دل شکست، پیروزی عظیمی خلق کنند.
درس 63: چوب خشک را از درخت جدا کنید
«اگر یکی از روستاهایتان قابلِ محافظت نیست، آن را بسوزانید. اگر آن را رها کنید، دشمن از آن علیه شما استفاده خواهد کرد.» - شیباتا کاتسوئیه
در طول جنگ، ساموراییها گاهی بهطور موقت قلمروهایی را از دست میدادند، اما بعدها آنها را بازپس میگرفتند. برخی از قلعههای سامورایی بارها دست به دست شده بودند. در زمان تسلیم یک قلعه، ساموراییها آداب خاصی داشتند: هنگام عبور از دروازه، دو طرف به یکدیگر تعظیم میکردند و طبق توافق، ساموراییهای شکستخورده میتوانستند آزادانه بروند و آسیب بیشتری نمیدیدند.
گاهی لازم است که چیزی را رها کنید. چسبیدن به گذشته، فقط به خاطر نوستالژی یا حفظ اعتبار، ممکن است بیش از ارزش آن ضرر داشته باشد. در زندگی، باید تصمیمات حسابشده بگیرید: چه چیزهایی را باید نگه دارید، و چه چیزهایی را باید رها کنید.

درس 64: هیچکس را دستکم نگیرید
«حتی در برابر دشمن ضعیف، هیچگاه گارد خود را پایین نیاورید. اگر آنها را دستکم بگیرید، دچار اشتباه خواهید شد.» - شیباتا کاتسوئیه
آموزههای سامورایی میگویند که همهی انسانها دارای تواناییها و احساسات یکسانی هستند. اگر دشمن را تحقیر کنید، از او غافل میشوید و در دفاع خود شکاف ایجاد میکنید. دو نکتهی کلیدی: هرگز دشمن را آنقدر بزرگ نکنید که از او بترسید و هرگز او را آنقدر کوچک نکنید که برای مقابله با او پیشاندیشی نکنید.
درس 65: هرگز به خود غره نشوید.
«وقتی نبردی را بردید، باید وضعیت خود را ارزیابی کنید. بسته به شرایط، ممکن است نیاز به دفاعِ دوباره یا حملهی عمیقتر به قلب دشمن داشته باشید.» - شیباتا کاتسوئیه
ساموراییها یک ضربالمثل داشتند: «پس از پیروزی، بندهای کلاهخودت را محکمتر کن.» دلیل این توصیه این بود که شما فقط یک نبرد را بردهاید، نه کلِ جنگ را. رهبران سامورایی در این موقعیت چه میکردند؟ همیشه نیروهای ذخیرهای داشتند. اگر در یک نبرد شکست میخوردند، هنگام جشن گرفتن پیروزی توسط دشمن، ناگهان ضدِ حمله میزدند!
وقتی یک ارتش پیروز میشود، ممکن است گارد خود را پایین بیاورد و جشن بگیرد. این لحظهای است که دشمن میتواند ضربهی نهایی را بزند! چگونه باید رفتار کرد؟ پس از هر پیروزی، بلافاصله موضع دفاعی بگیرید و هوشیار باشید. اگر شکست خوردید، صبر کنید تا دشمن در پیروزی غرق شود، سپس ضدِ حمله بزنید!
خونسردی خود را حفظ کنید
در جنگهای سامورایی، سربازان برای جمعآوری سرهای دشمن، بیش از حد هیجانزده میشدند. این باعث میشد که از ارتش اصلی جدا شوند و در دام کمینهای دشمن بیفتند. پس از پیروزی، مراقب باشید که بیش از حد جلو نروید و خود را در موقعیت آسیبپذیر قرار ندهید.
به یاد داشته باشید: پس از پیروزی، طرفداران شما جشن میگیرند، اما مخالفان شما منتظر فرصت حملهاند. اطرافیانتان را طوری تربیت کنید که بدانند پیروزیِ واقعی زمانی است که نبرد نهایی را برده باشید.
نکات عملی برای راه جنگ که نباید فراموش کنید:
- مطالعه و آمادگی برای هر یک از سه مرحلهی کلیدی برنامهریزی: آغاز، میانه و پایان
- اهداف خود را در مسیر انتخابیتان شفاف کنید.
- بهطور پیوسته پیشرفت کنید و در هر مرحله جایگاه خود را حفظ نمایید.
- انعطافپذیر باشید و در صورت لزوم برای تطبیق با تغییرات آماده شوید.
- بدانید که چه زمانی باید موقعیت خود را حفظ کنید.
- وظایف را بر اساس مهارتهای فردی به پیروان خود واگذار کنید.
- از چهار نگرش آگاه باشید: سختی و انعطافپذیری، قدرت و ضعف، و از این جفتها بهطور هوشمندانه برای هر موقعیت استفاده کنید.
- در شرایط ناامیدکننده، به حمله بپردازید – اما بدانید چه زمانی باید از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
- هرگز کسی را دستکم نگیرید و در پیروزی بیش از حد مغرور نشوید.
