معرفی نقاش: اوتاگاوا هیروشیگه

 

 

شاهکار بزرگ اوتاگاوا هیروشیگه؛ پنجاه و سه ایستگاه توکایدو (ایستگاه فوجی‌کاوا)
شاهکار بزرگ اوتاگاوا هیروشیگه؛ پنجاه و سه ایستگاه توکایدو (ایستگاه فوجی‌کاوا)

 

 

آندو «اوتاگاوا» هیروشیگه به زعم بسیاری به عنوان آخرین استاد بزرگ خلاق در هنر چاپ چوب سنتی ژاپن (اوکیوئه) شناخته می‌شود. مهارت او، همراه با هم عصرش کاتسوشیکا هوکوسای، شهرت و تأثیر هنری جهانی برای او به ارمغان آورده است. هر دو آن‌ها دامنه موضوعات خود را گسترش دادند تا تمام جنبه‌های زندگی در دوره ادو ژاپن را در بر بگیرند.
اگرچه هیروشیگه بیشتر به خاطر مناظر و مطالعات شهر زادگاهش ادو مشهور است، اما انواع دیگری از اوکیوئه (تصاویر جهان شناور) را نیز خلق کرد: تصاویر روزمره مردم ژاپن. او نقاش حالات روحی و طبیعت بود که عاشق به تصویر کشیدن و ثبت فصول و آب و هوای متغیر بود. هیروشیگه شاعرِ برف، باران و باد و عاشق بزرگ ماه، سپیده دم و غروب بود که با چاپ‌های منحصر به فرد و صمیمی خود بر چاپ‌سازی منظره تسلط یافت و در مقابل سنت‌های قدیمی نقاشی منظره قرار گرفت.
اگرچه او در سنین پایین می‌دانست که می‌خواهد هنرمند شود، اما قبل از اینکه به عنوان یک استاد ظهور کند، دوره طولانی توسعه لازم را گذراند - بیش از 20 سال پس از شروع کارش بود که شهرت او تثبیت شد. مانند سایر هنرمندان اوکیوئه ژاپنی، او چندین بار نام خود را تغییر داد و از «آندو توکوتارو»، «جومون»، «ایچیریوسای»، «ریوسای»، «اوتاگاوا هیروشیگه»، «آندو هیروشیگه»، «اوتاشیگه» و «توکوبئی» استفاده کرد. این تغییر نام‌ها تغییراتی را که او در زندگی شخصی و کاری خود تجربه می‌کرد، منعکس می‌کرد.
هیروشیگه در دوران طلایی شوگونات توکوگاوا، پیش از آنکه ژاپن درهای خود را به جهان خارج بگشاید، زندگی می‌کرد. با این حال، در طول دوره شوگونات، تغییراتی در جامعه نظامی فئودالی در حال وقوع بود. موفقیت شوگونات صلح، افزایش ثروت و سواد را تضمین کرده و طبقه متوسط ​​مرفهی را در ادو، پایتخت شرقی حاکم واقعی ژاپن، ایجاد کرده بود.
شوگون دنیای خیالی از زیبایی و لذت خلق کرد که به عنوان جهان شناور شناخته می‌شد و در یوشیوارا، منطقه چراغ قرمز مجاز ادو، متمرکز بود. این منطقه پر از چایخانه‌ها، روسپی‌خانه‌ها و تئاترهای کابوکی بود که در آن‌ها لذت‌های گذرا و تأثیرگذار زندگی و همچنین زیبایی طبیعت همراه با خواسته‌های دنیوی‌تر جشن گرفته می‌شد.
توسعه چاپ‌های چوب اوکیوئه یکی از جنبه‌های این فرهنگ بود و گیشاها، بایجین (زنان زیبا)، روسپی‌ها، بازیگران مشهور کابوکی و کشتی‌گیران سومو را علاوه بر افسانه‌ها، داستان‌های ترسناک، داستان‌های سامورایی افسانه‌ای و البته مناظر به تصویر می‌کشید که بسیاری از آنها توسط هیروشیگه به برخی از شاهکارهای این رسانه تبدیل شدند. با صلح، ثبات، افزایش رونق و پیشرفت‌های تکنولوژیکی که باعث شد چاپ‌های چوب تولید انبوه ارزان و در دسترس باشند، اوکیوئه به طرز خارق‌العاده‌ای در دسترس و محبوب شد. اگرچه هیچ فهرست کاملی از آثار هیروشیگه وجود ندارد، اما تخمین زده می‌شود که کل تعداد قطعات فردی از ۸۰۰۰ قطعه فراتر رود که حدود ۵۵۰۰ قطعه از آنها چاپ‌های رنگی هستند. چاپ‌های هیروشیگه به مدت ۴۵ سال با سرعت دو قطعه در هفته ظاهر می‌شدند و نشان می‌دادند که او چه هنرمند پربار و سخت‌کوشی بوده است.

 

 

پنجاه‌وسه ایستگاه توکایدو (1834-1832)

 

 

شاهکار بزرگ اوتاگاوا هیروشیگه؛ پنجاه و سه ایستگاه توکایدو (ایستگاه سوچی‌یاما)
شاهکار بزرگ اوتاگاوا هیروشیگه؛ پنجاه و سه ایستگاه توکایدو (ایستگاه سوچی‌یاما)

 

 

در سال 1832 فرصت شگفت‌انگیزی پیش آمد که نتایج مهمی به همراه داشت. هیروشیگه در همراهی با مقامات شوگون، در سفر جاده توکایدو به کیوتو به مناسبت انجام وظایف رسمی و هدیه سالانه اسب‌ها به امپراتور، حضور داشت. جاده 300 مایلی توکایدو کیوتو را به ادو (توکیوی فعلی) متصل می‌کرد و از مسیر ساحلی شرقی چشمگیر که نام خود را از آن گرفته بود، عبور می‌کرد. جاده توکایدو به عنوان شریان اصلی کشور، شاهد تمام جنبه‌های زندگی ژاپنی بود. صنعت گسترده‌ای در امتداد این مسیر برای تأمین نیازهای مسافران ایجاد شد.
با سرعت کامل، این سفر را می‌توان در یک هفته به پایان رساند، اما دو هفته معمول‌تر بود. برای هیروشیگه که در ادو زندگی می‌کرد اما عاشق سفر بود، این سفر آموزشی و الهام‌بخش بود. او در هر یک از 53 ایستگاهی که با فاصله شش تا هشت مایلی در امتداد مسیر قرار داشتند، توقف کرد و تا آنجا که می‌توانست از مناظر اطراف جاده نقاشی کشید. پس از بازگشت به ادو، خود را وقف آنچه که شاهکار او نامیده می‌شود، پنجاه‌وسه ایستگاه توکایدو، که در سال‌های 1834-1832 تولید شد، کرد.
به سختی یک سال از انتشار 36 منظره مشهور کوه فوجی توسط هوکوسای گذشته بود که هیروشیگه بدون شک از آن آگاه بود و به خوبی از آن الهام گرفته بود. هیچ کس تا به حال تلاش نکرده بود تا یک دنباله تصویری کامل از مسیر جاده توکایدو ایجاد کند، اما هیروشیگه با علاقه و پشتکار این کار را انجام داد.
هیروشیگه با استفاده از رنگ‌های زنده و خطوط بسیار دقیق، زندگی انسان‌ها و کاروبار پر مشغله‌شان را در برابر آرامش طبیعت قرار دارد. او فصل‌ها را به بازی خود درآورد و حرکت آرام آن‌ها را به تصویر کشید. موفقیت عظیم مجموعه توکایدو، شهرت هیروشیگه را به عنوان یک هنرمند منظره برجسته تثبیت کرد و به جایگاهی مشابه دیگر طراحان چاپ معروف آن دوره دست یافت. این مجموعه اکنون به صورت دیجیتالی در دسترس همگان قرار دارد.
اگرچه هیروشیگه به هیچ وجه ثروتمند نبود، اما در بیشتر موارد به اندازه کافی راحت بود. به نظر می‌رسید که طبیعت او ساکن، آرامش‌بخش و کاملاً خودکفا باشد، اما قطعاً مردی روحانی بود و اساساً به مسائل مالی بی‌علاقه بود. او همچنین به سیاق اکثر ژاپنی‌ها خوش‌گذران بود و به غذای خود و ساکی اهمیت زیادی می‌گذاشت. مانند محیط اومی، هیروشیگه اغلب به توکایدو به عنوان منبعی پایان‌ناپذیر از الهام بازمی‌گشت. حالات متغیر طبیعت که از طریق فصول و آب و هوای غالب آن نشان داده می‌شود، می‌تواند یک منظره آشنا را از نظر لحن و احساس از روز به روز و ساعت به ساعت کاملاً متفاوت کند.

 

 

آثار متأخر (1855-1835)

 

 

یک مجموعه‌ی بزرگ دیگر از هیروشیگه؛ شصت و نه ایستگاه جاده کیسوکایدو (ایستگاه سوهارا)
یک مجموعه‌ی بزرگ دیگر از هیروشیگه؛ شصت و نه ایستگاه جاده کیسوکایدو (ایستگاه سوهارا)

 

 

پس از موفقیت مجموعه «53 ایستگاه جاده توکایدو»، هیروشیگه به انتشار چاپ‌های هنری در قالب مجموعه‌ها ادامه داد. در سال 1834 مجموعه «مناظر معروف کیوتو» و در سال 1839 مجموعه «69 ایستگاه جاده کیسوکایدو» را منتشر کرد. جاده کیسوکایدو که به جای جاده ساحلی توکایدو از میان کوه‌ها عبور می‌کرد، مسیر دیگری برای اتصال ادو به کیوتو بود و به دلیل دشواری‌هایش، به‌ویژه در زمستان، سفری سخت‌تر به شمار می‌رفت. با این حال، این مسیر نیز به همان اندازه تماشایی بود. مجموعه چاپ‌های جاده کیسوکایدو شامل 70 اثر بود که ابتدا توسط هنرمند دیگری به نام ایسای آیزن آغاز شد، اما هیروشیگه در ادامه پروژه را به عهده گرفت و 46 اثر از این مجموعه را طراحی کرد. سبک احساسی و شاعرانه او، هماهنگی میان انسان و طبیعت را به زیبایی به تصویر کشید. در همین دوره، او چاپ‌هایی از پرندگان و گل‌ها نیز خلق کرد و برای این آثار عمدتاً از قالب‌های ترکیبی طولانی استفاده می‌کرد.
هیروشیگه دو بار ازدواج کرد. همسر اول او، اوکابه، در اکتبر 1839 و زمانی که هیروشیگه 43 ساله بود، درگذشت. او در سال‌های ابتدایی و دشوار حرفه هنری هیروشیگه در کنار او بود، اما خوش‌شانس بود که توانست روزهای موفقیت‌آمیز و مرفه‌تر همسرش را قبل از مرگ تجربه کند. هیروشگه سپس با زنی به نام اویاسو، که اهل خانواده‌ای کشاورز از روستای نینومورا در استان ینشو بود، ازدواج کرد. اویاسو 16 سال از هیروشیگه جوان‌تر بود، اما به نظر می‌رسید که زندگی سازگاری با یکدیگر داشتند. او 18 سال پس از مرگ هیروشیگه زندگی کرد و در اکتبر 1876 در سن 64 سالگی درگذشت.
در اواخر دهه 1840 و اوایل دهه 1850، به دلیل تولید انبوه تجاری و شاید هم خستگی ناشی از کار زیاد، آثار هیروشیگه به‌طور موقت کیفیت متوسط و تکراری پیدا کردند. با این حال، این افت کوتاه‌مدت در یک حرفه پرکار چندان عجیب نبود. در سال 1853، هیروشیگه با انتشار مجموعه «مکان‌های معروف 60 استان و بیشتر» بار دیگر به اوج بازگشت. این مجموعه طی سه سال تولید شد و شامل 69 طرح از 66 استان ژاپن، دو جزیره اصلی کشور و شهر ادو بود.
به طور تاریخی، در 8 ژوئیه 1852، نیروی دریایی ایالات متحده به رهبری ناخدا پری با کشتی‌های بخار سیاه‌رنگ خود وارد بندر اوراگا در نزدیکی ادو شدند. این رویداد مهم نشان‌دهنده پایان دوران انزوای طولانی ژاپن و عصر طلایی دوره ادو بود.

 

 

100 منظره‌ معروف از ادو (1857)

 

 

فستیوال تاناباتا از مجموعه‌ی صد منظره‌ معروف از ادو
فستیوال تاناباتا از مجموعه‌ی صد منظره‌ معروف از ادو

 

 

در سال 1857، هیروشیگه در 60 سالگی از زندگی اجتماعی کناره‌گیری کرد، سرش را تراشید، به‌عنوان یک نوآموز بودایی زندگی جدیدی آغاز کرد و نام توکوبئی را برای خود برگزید. این تغییر نام نشانه‌ای از دگرگونی در زندگی او بود که در آثار هنری‌اش نیز بازتاب یافت، به‌ویژه در کار بر روی آخرین و بزرگ‌ترین مجموعه‌اش، «100 منظره معروف از ادو». با همان نگاه شهودی و سبک ظریف، اما این بار با رویکردی بی‌طرفانه‌تر و مشاهده‌گرانه‌تر، این مجموعه ادای احترامی است به زادگاهش ادو (توکیوی امروزی). در این آثار، او نه‌تنها زیبایی طبیعی شهر، بلکه مردم، تاریخ، آداب و رسوم و افسانه‌های آن را نیز به تصویر کشید. شغل پیشین او به‌عنوان نگهبان آتش، که نیازمند حضور در ارتفاعات بود، احتمالاً دیدگاه‌های منحصر‌به‌فردی از شهر برای او فراهم کرده بود.
مجموعه «100 منظره معروف از ادو» شامل 118 چاپ و یک صفحه عنوان است و بزرگ‌ترین مجموعه کامل چاپ‌های اوکیوئه با اندازه اوبان (9.5 در 14.5 اینچ) به شمار می‌رود. هیروشیگه در این مجموعه به شکلی رادیکال، به‌جای فرمت افقی مرسوم، فرمت عمودی را انتخاب کرد. این مجموعه فراتر از نمایش نقاط برجسته و شناخته‌شده شهر، به بسیاری از جنبه‌های کمتر شناخته‌شده ادو می‌پردازد؛ به‌طوری که بیش از سه‌چهارم آثار به آب‌های دلتایی اختصاص دارد که ادو بر روی آن ساخته شده است.
ادو که در ورودی ساحل محافظت‌شده‌ای توسط شبه‌جزیره چیبا و در دهانه رودخانه سومیدا، در لبه دشت بزرگ کانتو قرار داشت، شهری آبی بود. شبکه‌ای از آبراه‌ها و کانال‌ها، حمل‌ونقل، سیستم‌های تخلیه، خندق‌ها و دریاچه‌هایی ایجاد کرده بود که شهر را به کشاورزی حومه آن متصل می‌کرد. ادو تا قرن هجدهم بزرگ‌ترین شهر جهان بود و جمعیتی بیش از یک میلیون نفر داشت. در مرکز این شهر، قلعه اصلی شوگون‌سالاری توکوگاوا (که امروزه به‌عنوان کاخ امپراتوری شناخته می‌شود) قرار داشت و اطراف آن، عمارت‌های بزرگ لردهای دایمیو و همراهان آن‌ها دیده می‌شد. در کنار خانه‌ها، معابد، فروشگاه‌ها و مردم شهر، کوه‌های نزدیک، به‌ویژه فوجی معروف نیز در این مجموعه به تصویر کشیده شده‌اند.
این مجموعه مانند دایرةالمعارفی از شهر ادو و اطراف آن است و وداعی است با دنیای شناور و قدیمی ادو که به‌زودی در اصلاحات دوره میجی ناپدید شد. این آثار بین سال‌های 1856 و 1859 به‌صورت چاپ‌های لوکس منتشر شدند و از پیشرفته‌ترین تکنیک‌های چاپ رنگی مانند گرادیان رنگ (بوکاشی)، برجسته‌سازی، و افزودن میکا و چسب برای ایجاد جلوه‌های درخشان استفاده کردند. این مجموعه موفقیتی بی‌نظیر به همراه داشت.
متأسفانه هیروشیگه نتوانست این پروژه را کامل کند و به‌دلیل مرگ ناگهانی‌اش، چند چاپ آخر پس از مرگ او منتشر شد. برخی آثار نیز توسط شاگردش، هیروشیگه دوم، اضافه شدند. این مجموعه بارها بازچاپ شد و امروز به‌راحتی قابل‌دسترس است، اما به دلیل چاپ‌های مکرر، قالب‌های اصلی فرسوده شدند و برخی آثار کیفیت ضعیفی دارند. چاپ‌های اولیه را می‌توان از طریق استفاده از تکنیک بوکاشی در عنوان شناسایی کرد. بوکاشی نوعی سایه‌زنی یا تدریج رنگ است که با تکنیک‌های مختلفی مانند پاک کردن قالب پس از استفاده از جوهر، استفاده از قلم‌موهای با شدت و رطوبت متغیر یا مالش قالب با پارچه مرطوب قبل از اعمال جوهر انجام می‌شد.
این مجموعه تأثیر بزرگی بر هنرمندان غربی داشت و الگویی برای نقاشی‌ها و چاپ‌های آن‌ها شد. برای مثال، ونسان ونگوگ از نقاشی‌هایی مانند «باغ آلو، کامیدو» و «باران ناگهانی بر پل شین‌اوهشی در آتاکه» از آثار هیروشیگه الهام گرفت. ویسلر نیز در سال 1879 با الهام از هیروشیگه، اثر «پل قدیمی باترسی» را خلق کرد. علاقه هیروشیگه به زندگی شهری، موضوعی مشترک با هنرمندان اروپایی بود و به‌ویژه امپرسیونیست‌ها او را نسخه ژاپنی خودشان می‌دانستند.

 

 

مرگ هیروشیگه

 

 

هیروشیگه استاد به تصویر کشیدن زندگی روزمره ژاپنی‌ها بود
هیروشیگه استاد به تصویر کشیدن زندگی روزمره ژاپنی‌ها بود

 

 

در سال 1858، هیروشیگه، همانند والدینش، در سن 62 سالگی به‌طور ناگهانی درگذشت. او یکی از قربانیان همه‌گیری وبا بود که اغلب ادو را درگیر می‌کرد و این بار جان 28 هزار نفر را گرفت. تصویر مرگ او که توسط دوستش اوتاگاوا کونیسادا نقاشی شد، هنرمند را در لباسی رسمی نشان می‌دهد، نشسته به شکلی متین و اندیشمندانه، با ویژگی‌های چهره‌ای قوی و سری گرد که خودش به شوخی آن را شبیه دامپلینگ توصیف می‌کرد. هیروشیگه که عاشق نوشیدنی ساکی و غذاهای لذیذ بود، اندامی چاق و رنگ چهره‌ای گلگون داشت.
هیروشیگه هنرمندی بود که باور داشت آموزش هنری ارزش چندانی ندارد، زیرا اعتقاد داشت هر کسی که جدی باشد باید هنر را به‌صورت خودآموز فراگیرد. برخلاف دیگر استادان که معمولاً شاگردان زیادی در اطرافشان بودند، هیروشیگه طبیعتی گوشه‌گیر داشت و عاشق سفر و کار مستقل بود. همین روحیه باعث شد از نظم و قاعده‌مندی اداره یک استودیو پر از شاگرد بیزار باشد.
بااین‌حال، وقتی شهرت و حرفه‌اش تثبیت شد، به ناچار شاگردانی را پذیرفت و هرکدام بخشی از نام او، «هیرو» یا «شیگه»، را دریافت کردند. نخستین شاگردش، چینپی سوزوکی، نام هنری «شیگنوبو» را برگزید. او با دختر هیروشیگه، اوتاتسو، ازدواج کرد و پس از مرگ استادش به نام هیروشیگه دوم شناخته شد. این ازدواج دوام نیاورد و اوتاتسو با یکی دیگر از شاگردان پدرش، شیگماسا، ازدواج کرد که به هیروشیگه سوم معروف شد. بااین‌حال، هیچ‌یک از این جانشینان نتوانستند از نظر هنری موفقیت زیادی کسب کنند و سبک لطیف و ظریف هیروشیگه و گستره دانش و ذائقه او از میان رفت.
هیروشیگه در سفرهایش یادداشت‌هایی می‌نوشت که شامل اظهارات کنایه‌آمیز، مشاهدات انتقادی و اشعار هوکو (مشابه هایکو) یا اوتاهای طنزآمیز بود. این نوشته‌ها بخشی از طبیعت واقعی او و استعداد نویسندگی‌اش را نشان می‌دهند. برخی از اشعار او منتشر شدند و نام مستعار «اوتاشیگه» را برای آثار نویسندگی‌اش برگزید. او گاهی این نام را برای هاریمازه‌یه (چاپ‌های ترکیبی)، کتاب‌های مصور و برخی از آثار چاپی معروف پس از سال 1839 امضا می‌کرد.
با وجود موفقیت‌های دیرهنگام و مرگ نسبتاً زودهنگام، انرژی و سرزندگی هیروشیگه تحسین‌برانگیز بود. او اگرچه گاهی از نظر مالی در تنگنا بود، نسبت به مسائل مادی و تجاری بی‌اعتنا بود و زندگی را با سبکی خیال می‌گذراند. او به‌عنوان شاعری شوخ‌طبع، علاقه‌مند به همراهی با افراد خوش‌مشرب بود و همیشه با دوستانش سخاوتمندانه رفتار می‌کرد. هیروشیگه اغلب از بازنشستگی پیش از فرسودگی ناشی از سن و خستگی سخن می‌گفت، اما مرگ پیش از آن‌که بازنشسته شود، به سراغش آمد. او در معبد ذن بودایی در آساکوسا به خاک سپرده شد.
شعر مرگ هیروشیگه چنین است:

 

 «وقتی بمیرم،
 نه بسوزانید و نه دفنم کنید؛
 مرا در دشت‌ها رها کنید
 تا شکم
 سگی گرسنه را سیر کنم.»


جانشین هیروشیگه در دودمان اوتاگاوا، اوتاگاوا کونیسادا، شعری مناسب‌تر به یادبود پرتره‌ای که از دوستش نقاشی کرده بود، افزود:

 

 «گرچه قلم‌مویم
 در پایتخت شرقی جا مانده،
 به سفری تازه می‌روم
 تا مناظر معروف
 بهشت غربی را ببینم.»

 

 

کوهستان کیسو؛ پوشیده در برف
کوهستان کیسو؛ پوشیده در برف

 

۵
از ۵
۱ مشارکت کننده
خرید شمشیر سامورایی

دیگر نوشتارها

سبد خرید

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش