فیلمهای دورهای یا «جیدای گکی» مبتنی بر افسانههای محلی یا حوادث تاریخی معروف، سینمای داستانی اولیهی ژاپن را تحت سلطهی خود داشتند. درامهای روزگار مدرن تنها از اوایل دههی ۱۹۲۰ به بعد به یک ویژگی مهم سینمای ژاپن تبدیل شدند.
تقریبا هیچ چیز از جیدای گکی آغازین دههی ۱۹۱۰، که با فیلمهای «چانبارا» و فیلمهای ماجراجویانهی شمشیرزنی (نام گرفته از صدای برخورد شمشیر) مشخص میشود، باقی نمانده است. اما شواهد نشان میدهند که آنها از نظر سبکی خام بودند و صرفاً ثبت مستقیمی از اعمال روی صحنه بودند.
در اواخر دههی ۱۹۲۰ انقلابی در فیلمهای چانبارا رخ داد، با آثاری همچون Travel Diary که تکنیکهای تدوین تند و نورپردازی دراماتیک را برای تاکید بر روانشناسی شخصیتها اضافه کردند. این فیلمها از طریق نماهایی مانند درخشش تیغهی شمشیر زیر نور ماه، درام صحنه را پربارتر کردند. از همین آثار بود که فیلم سامورایی مدرن متولد شد.
پس از جنگ جهانی دوم، اشغال متفقین فیلمهایی را که ارزشهای فئودالی را ترویج میکردند، محدود کرد و به این ژانر اکشن ژاپنی پایان داد. وقتی اشغالگران در سال ۱۹۵۲ رفتند، راه برای عصر طلایی فیلم سامورایی باز شد: در طول دههی بعدی، جیدای گکی بیش از یک سوم از تولید سالانه حدود ۵۰۰ عنوان فیلم در صنعت سینمای ژاپن را به خود اختصاص داد.
به همان اندازه که فیلمهای وسترن در آمریکا محبوب بودند، فیلمهایی بر اساس شخصیتهای افسانهای مانند میاموتو موساشی یا چوجی کونیسادا، یا داستانهای تاریخی مانند The Great Bodhisattva Pass و The Legend of the 47 Loyal Retainers، به فیلمسازان اجازه داد تا موضوعات سنتی را به چالش بکشند و فیلمی برای عصر مدرن بسازند.
موفقیتهای بینالمللی کارگردانانی مانند آکیرا کوروساوا، کنجی میزوگوچی و هیروشی ایناگاکی در دههی ۱۹۵۰، جیدایگکیِ ژاپنی را به تماشاگران سینمای غربی معرفی کردند. با این حال، به دلیل سلایق توزیعکنندگان در غرب، اندکی از تولیدات گسترده و محبوب Toei studio تا به امروز دیده نشده است. تا امروز، فیلمهای بزرگ جیدایگکی مانند Bloody Spear at Mount Fuji (۱۹۵۵) تقریباً در غرب ناشناخته باقی ماندهاند. بیاید خوشحال باشیم که برخی از این فیلمها را میتوانیم امروزه بر روی اینترنت مشاهده کنیم. حالا با شروع از فیلم هفت سامورایی، 10 فیلم سامورایی بزرگ تاریخ را به شما معرفی میکنیم.
به کانال تلگرام ما با این آدرس (https://t.me/swordbigdeli) سربزنید. در این کانال، ما فیلمهای سامورایی برتر را معرفی کردهایم. علاوه بر این میتوانید این فیلمها را به صورت رایگان و با زیرنویس فارسی از کانال تلگرام دانلود کنید.
10. هفت سامورایی (1954) - آکیرا کوروساوا
داستان عظیم آکیرا کوروساوا دربارهی قهرمانی و انساندوستی، که در اواخر قرن ۱۶ در دورهی جنگهای داخلی تنظیم شده است، معروفترین اثر اوست. این فیلم به همراه «اوگتسو مونوگاتاری» اثر کنجی میزوگوچی، برندهی جایزهی شیر نقرهای در جشنواره فیلم ونیز سال ۱۹۵۴ شد و در نظرسنجی سایت اند ساند در سال 2012 برای تعیین بزرگترین فیلمهای تمام زمانها، رتبهی ۱۷ را کسب کرد.
این فیلم هفت رونین یا سامورایی بیارباب را به تصویر میکشد که برای محافظت از یک جامعهی کشاورزی در معرض حملهی مکرر توسط راهزنان جمع میشوند. زمان اجرای سه ساعت و نیمه، فیلمبرداری در محل و استفاده از چندین تنظیم دوربین برای صحنههای اکشن، این تولید استودیو توهو را به پرهزینهترین فیلم ژاپنی روز تبدیل کرد.
نکتهی شگفتآور فیلم، استفاده از جغرافیا و شرایط آب و هوای طبیعی به منظور افزایش درام و توجه به هر یک از قوسهای داستانی شخصیتها است. ویژگیهای بسیار ماهرانهی فیلم، منجر به یک کار غنی و پرمایه شده که سایهای بزرگ بر سینمای آسیا و جهان انداخته است. در سال ۱۹۶۰ به عنوان یک وسترن هالیوودی با نام The Magnificent Seven بازسازی شد که نشان از استقبال بینالمللی از این فیلم داشت. این فیلم الگوی آثار متعددی از جمله The Dirty Dozen تا فیلم بالیوودی Sholay بوده است.
9. سهگانهی سامورایی (1956-1954) - هیروشی ایناگاکی
این سهگانهی معروف شامل سه فیلم است که بر زندگی و اندیشهی بزرگترین سامورایی تمام دورانها، میاموتو موساشی تمرکز دارد. عناوین این سه فیلم را در زیر لیست کردهایم:
Samurai I: Musashi Miyamoto (1954)
Samurai II: Duel at Ichijoji Temple (1955)
Samurai III: Duel at Ganryu Island (1956)
استودیو توئی، بزرگترین تولیدکنندهی درامهای اکشن جیدایگکی بود که از مدگرایی دیگر استودیوهای ژاپنی به قصد ارسال آثار به جشنوارههای بینالمللی دوری میکرد. استودیو توهو اما اجازه داد که چشماندازی از تاریخ و گذشتهی اساطیری ژاپن در میان غربیها شکل بگیرد. زندگی استاد شمشیرزن میاموتو موساشی (۱۵۸۴-۱۶۴۵)، معروف به تکنیک مبارزهی دودستی و لمس ظریف قلم ذن، در فیلمها چندینبار جاودانه شده است، از جمله نسخهی سال ۱۹۴۴ میزوگوچی برای استودیو شوچیکو.
اما اولین تولید رنگی استودیو توهو و اولین قسمت از بازسازیهای ایناگاکی از سهگانهی قبلی خود برای استودیوهای نیکاتسو (۱۹۴۰-۴۲)، که بر اساس رمان ایجی یوشیکاوا بود، برندهی جایزهی افتخاری فیلم خارجیزبان در اسکار سال ۱۹۵۵ شد. این فیلم به همراه آثار کوروساوا، ستارهی قراردادی استودیو، توشیرو میفونه را به اوج شهرت رساندند. او به واسطهی همین نقشهایش، به آیکون سامورایی در سینما تبدیل شد.
قسمت دوم از سهگانهی سامورایی، راه سخت و پیچیدهی میاموتو موساشی برای رسیدن به یک سامورایی حقیقی و شمشیرزنی بینقص است. تقریبا در تمام طول فیلم، توشیرو میفونه که حالا شمشیرزن ماهری شده، در حال دوئل با مبارزان معروف و ماهر دیگر و آزمون و خطا در مهارت خود است. او به راستی تنها عاشق شمشیرش است و فکر میکند میتواند به وسیلهی آن ابدی شود. مبارز حقیقی هر طور شده راه شکست حریف مقابل را مییابد، اما مسئله هنر حفظ کردن روح شمشیر در عین پیروزی یا شکست است. فیلم سرشار از نماهایی زیبا از کوه و دشتهای بامبو ژاپن است که توشیرو میفونه در نقش موساشی به دلربایی هر چه تمامتر در آنها قدم به سوی حقیقت گذارده. او روزی تاکزوی درندهخو بود؛ حالا موساشی بزرگ که با هر شمشیرزنی قصد دوئل دارد.
این فیلم امروزه به طرز عجیبی نادیده گرفته شده است. در حالی که رشد میاموتو موساشی را از سالهای اولیهی تربیت روستایی او تا اولین تجربهی پیروزی او در نبرد، سپس از طریق آموزش بیشتر او، قبل از اینکه در جزیرهی گانریو به مبارزه بپردازد را نشان میدهد. او به تدریج جستجوی خود برای شهرت را رها میکند تا بر جستجوی حقیقت درونی خود تمرکز کند، که با یک مبارزهی استثنایی و قابل توجه در غروب خورشید به اوج میرسد.
وارد این لینک شوید و معرفی اختصاصی این فیلم را با تیزری جذاب در صفحهی آپارات ما ببینید.
8. سریر خون (1957) - آکیرا کوروساوا
کارنامهی آکیرا کوروساوا آنقدر در میان نشریات مورد توجه قرار گرفته و به چنان درجهای مورد توجه منتقدان قرار گرفته است که دشوار بتوانیم از میان آنها یکی را انتخاب کنیم. مگر اینکه این لیست به طور کامل به ستایش این فیلمساز ژاپنی معروف بپردازد.
کوروساوا همچنین فیلمهای دیگری مانند «یوجیمبو» (۱۹۶۱) و «ران» (۱۹۸۵) را ساخت که هر دو فیلم در مورد ساموراییها و فرهنگ ژاپن هستند. «یوجیمبو» داستان یک سامورایی سرگردان را روایت میکند که به یک شهر کوچک میرسد و درگیر اتفاقاتی میشود. این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای کوروساوا شناخته شده و تأثیر زیادی بر فیلمهای غربی داشته است.
کوروساوا همچنین فیلمهای دیگری مانند «قلعه پنهان» (۱۹۵۸) و «کاگه موشا» (۱۹۸۰) را ساخت که هر دو فیلم در مورد ساموراییها و شمشیرزنی هستند. «قلعه پنهان» داستان دو دهقان را روایت میکند که به خدمت یک ژنرال بدنام و پرنسس یک قبیله شکستخورده درآمدهاند. کوروساوا با فیلمهایش توانست فرهنگ و تاریخ ژاپن را به جهان معرفی کند و به عنوان یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینما شناخته شود. فیلمهای او نه تنها در ژاپن بلکه در سراسر جهان موفقیت بزرگی داشتند و به عنوان بهترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته شدهاند.
با این حال، «سریر خون» بازسازی عجیب و غریبی از مکبث در ژاپن قرن شانزدهم است و از آن به عنوان یکی از بزرگترین آثار اکشن سینما یاد میکنند. با استفادهی اکسپرسیو از نور و سایهها و استفادهی استیلیزه از کنوانسیونهای تئاتری برای انتقال عذاب روانشناختی قهرمان اصلیاش، آن را به عنوان یکی از موفقترین نسخههای سینمایی از شکسپیر میدانند. کوروساوا سالها بعد با نسخه جیدایگکی ۱۹۸۵ خود از شاه لیر در فیلم «ران» به شکسپیر بازگشت.
7. هاراکیری (1962) - ماساکی کوبایاشی
اولین جیدایگکیِ ماساکی کوبایاشی، کارگردان کوایدان (۱۹۶۴)، دربارهی یک رونین جوان در دورهی توکوگاوای اولیه (حدود ۱۶۲۰) است که به خاطر وظیفه و افتخار مجبور به انجام خودکشی آیینی یا سپوکو یا هاراکیری میشود. این فیلم یک نقد بسیار تند و تیز از سنتهای فئودالی است. همانطور که عنوان آن پیشنهاد میکند، این درامی نسبتاً کند با همراهی لحظاتی از خشونت شدید است، که با مهربانی سازندگان در تصاویری مونوکروم (سیاه و سفید) ارائه شده است.
از لحاظ فرمال، فیلم واقعاً شگفتانگیز است و از ویژگیهای معماری ژاپنی، اثرات نورپردازی خلاقانه و قرارگیری دقیق شخصیتها در قاب گسترده برای ایجاد مجموعهای از ترکیبهای شبکهای که فشار و محدودیت جامعهای بسیار ساختاریافته را منتقل میکنند، استفاده میکند. موسیقی متن کوبهای و ناموزون Toru Takemitsu نیز به ریتم فیلم قوت بسیاری بخشیده و بر حالوهوای شدید آن افزوده است.
فیلم هاراکیری یک فیلم مهم در تاریخ سینمای ژاپن است و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ژاپنی شناخته شده است. این فیلم در سال ۱۹۶۳ برنده جایزه بزرگ در جشنواره فیلم مسکو شد و در سال ۱۹۶۴ برای جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان نامزد شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی هاراکیری، این متن در وبلاگ ما را نیز بخوانید.
6. سامورایی قاتل (1965) - کیهاچی اوکاموتو
در فیلم سامورایی قاتل، که در سال ۱۸۶۰ در روزهای آخر شوگونات توکوگاوا اتفاق میافتد، توشیرو میفونه نقش یک رونین شیطانی را بازی میکند که از هویت پدر اشرافیاش بیخبر است. او با آرزوهای بزرگ برای کسب وضعیت سامورایی در زمانی که این طبقهی جنگجو در آستانه حذف قرار دارد، نشان داده میشود. او در یک طرح برای ترور ایی نائوسوکه، یک مقام قدرتمند در دولت نظامی شوگونات که خواستار باز کردن درهای کشور به تجارت خارجی است و ملیگرایان را خشمگین میکند، دخیل میشود. صحنه برای انفجار نهایی آماده شده است؛ جایی که عصر سامورایی به پایان میرسد.
این فیلم دراماتیک با تصاویر زیبا و صحنههایی از شمشیربازی سامورایی مخاطب را شگفتزده میکند. با استفاده از یک نقطهی روایی بسیار پیچیده در تاریخ سینما (که در چندین فیلم، از جمله اولین جیدایگکی ماساهیرو شینودا، ترور، در سال ۱۹۶۴، مورد بررسی قرار گرفته است) مانعی را برجسته میکند که اغلب توجه تماشاگران غربی را در مواجهه با فیلمهای سامورایی جلب میکند: تفکیک واقعیت از داستان.
پسزمینهی تاریخی فیلم که با ترکیبی از صدای راوی و توطئههای آهسته ارائه میشود، پر از جزئیات است. با این حال، اوج نبرد، در یک طوفان برف در قلعهی ادو در یک قاب مونوکروم گسترده فیلمبرداری شده است. این فیلم به کارگردانی یکی از ستونهای جیدایگکی در دههی ۱۹۶۰، کیهاچی اوکاموتو است. کارهای شاخص او شامل The Sword of Doom در سال 1966 و Kill! در سال 1968 است. فیلمهای او از جنس افسانهها است و شاید از جهاتی بتوان گفت این اوکاموتو بود که تاثیرگذارترین فیلمهای سامورایی را ساخت.
5. آفتاب سرخ (1971) - ترنس یانگ
اگرچه ممکن است توصیف فیلم آفتاب سرخ به عنوان یک فیلم سامورایی سخت باشد، اما این تولید مشترک عجیب فرانسوی-ایتالیایی-اسپانیایی، که به عنوان «اولین فیلم وسترن شرق و غرب» معرفی شده است، از نظر نشان دادن چگونگی پیوند میان افسانههای تیرانداز غربی و سامورایی ژاپنی در تصور جهانی در دهه ۱۹۷۰ جالب توجه است.
لینگ یک قانونشکن خشن با بازی چارلز برانسون، یک اتحاد نامحتمل با کورودا، یک سامورایی کمصحبت با بازی توشیرو میفونه، تشکیل میدهد. کورودا به عنوان محافظ یک سفیر ژاپنی خدمت میکند که در جریان یک کمین در راهآهن به واشنگتن برای ارائهی یک شمشیر جواهرنشان تزئینی به رئیسجمهور آمریکا کشته میشود.
در راهآهن واشنگتن، گروهی از قانونشکنان به رهبری گوش (آلن دلون) سفیر ژاپنی را میکشند و شمشیر را میدزدند. کورودا که مأموریت دارد تا شمشیر را بازگرداند، با لینک متحد میشود. لینک که به دنبال گوش است، با کورودا همکاری میکند تا شمشیر را بازگرداند و گوش را مجازات کند.
فیلم سامورایی آفتاب سرخ یک فیلم اکشن و ماجراجویانه است که عناصر وسترن و سامورایی را با یکدیگر ترکیب میکند. این فیلم با وجود اینکه یک فیلم وسترن-سامورایی است، اما به هیچ فرهنگ خاصی پایبندی ندارد و بیشتر یک سرگرمی لذتبخش است. فیلم سامورایی آفتاب سرخ در سال ۱۹۷۱ منتشر شد و به دلیل ترکیب جالب عناصر وسترن و سامورایی، مورد توجه قرار گرفت.
4. بانوی برفخون (1973) - توشیا فوجیتا
بهترین حضور میکو کاجی در صحنهی سینما، به عنوان فرشتهی انتقام جاویدان پوشیده به کیمونو. در فیلمی اقتباس شده از سری مانگای پیشگامانهی کازوئو کوایکه در دههی ۱۹۶۰. این فیلم به وضوح بر نقش لوسی لیو به عنوان اورن ایشی در فیلم کیل بیل کوئنتین تارانتینو (۲۰۰۳) تأثیر گذاشته بود. این اولین عنوان از دو فیلم (بانوی برفخون ۲: ترانه عشق انتقام منتشر شده در همان سال) به طور قطع بهترین است. فیلمی قهرمانه که مخاطب را به جهانی از خشونت و خون دعوت میکند. بانوی برفخون در ژاپن دورهی میجی به دنبال انتقام از کسانی است که به مادرش تجاوز کرده و او را در زندان رها کرده بودند.
علیرغم تکنیکهای حاضر در دورهی مدرن اولیه، فیلم شامل بسیاری از همان کلیشههای فیلمهای سامورایی قبلی است، اگرچه با مقدار بیشتری از خونریزی. یک اقتباس موفق دیگر از کوایکه که قبل از این فیلم بود، سری Lone Wolf and Cub شامل هفت فیلم شمشیرزنی فوقالعاده است.
یک زن جوان (میکو کاجی) که از کودکی به عنوان یک آدمکش برای انتقامِ قتل پدر و برادر و تجاوز به مادرش تربیت یافته، راه خود را به سمت رضایتی خونین در ژاپن قرن بیستم میکشاند. او مسیری انتقامجویانه را از کودکی آغاز کرده و در تمامی لحظهها ادامه میدهد. او حتی لحظهی سرشار از غمِ به دنیا آمدنش را به خوبی به یاد میآورد که بذر انتقام را در دل او کاشته است. فیلم خیرهکنندهی توشیا فوجیتا، با خشونت مبتکرانه و شمشیربازی با رقص فوقالعاده اثری زیبا و خونپاش است که از ترکیببندی برازندهی صفحه عریض بیشترین استفادهی ممکن را میکند تا تاثیرگذاری را به حداکثر خویش برساند. هر عنصری از فیلم به سطح شعر بصری ارتقا مییابد و در خون و نغمه و حرکت جلوهگر میشود. بانوی برفخون الهامبخشِ اصلی کوئنتین تارانتینو برای سری «بیل را بکش» بوده است و همچنین یکی از سنگ بناهای اصلی سینمای اکشن در آسیا. این فیلمی سرگرمکننده و تا حدودی وحشیانه است که از تمام هنرها به تعادلی میان زیبایی و خشونت میرسد.
وارد این لینک شوید و به راحتی هر دو فیلم از این دوگانه را با زیرنویس فارسی و رایگان دانلود کنید.
3. شوگون قاتل (1980) - کنجی میسومی و رابرت هیوستون
سری مانگای کلاسیک Lone Wolf and Cub اثر کازوئو کوایکه، یک قصاب سابق شوگون، ایتو اوگامی، را به تصویر میکشد که به ناحق متهم به خیانت شده و مجبور است با پسر نوزادش دایگورو و پس از قتل همسرش به عنوان یک قانونشکن زندگی کند. این فیلم در ایالات متحده بسیار مورد توجه قرار گرفت و در تیراژ بالا منتشر شد. Sword of Vengeance و Baby Cart at the River Styx، هر دو به کارگردانی کنجی میسومی، در سال ۱۹۷۲ منتشر شدند.
این فیلم احتمالاً برای نسل بزرگ شده با VHS (خشونت گرافیکی فیلم آن را به لیست فیلمهای ویدیویی در دهه ۱۹۸۰ اضافه کرد) یک نوستالژی خواهد بود. نسخه آمریکایی یک پکیج از «برشهای برجسته» است که به سمفونی خشونت فیلمهای ژاپنی اضافه پیوند خورده است.
یک فیلم نیمه شب (Midnight movie) افسانهای که اسطورهی سامورایی را در آگاهی فرهنگ پاپ آمریکایی ریشه دواند. این فیلم کلاسیک ژاپنی چانبارا یک اثر سرگرمکننده و خونریزی از آشوب شرق و غرب است. یک رونین انتقامجو (تومیسابورو واکایاما) پس از قتل همسرش توسط شوگون بد، با پسر کوچکش در سراسر کشور میگردد و مهاجمان نینجا را در نبردهای خشونتآمیز با صحنههایی درخشان از هنرهای رزمی از بین میبرد. با موسیقی متن سینتی پالس و صحنههای اکشن دیوانهوار - گردبادها و تیغههای درخشان، خون جاری و اعضای قطعشده - این فیلم را به اثر پرطرفدار تبدیل کرد. همچنین به خاطر تاثیرش بر هنرمندانی از قبیل گروه Wu-Tang Clan تا کوئنتین تارانتینو از زیرزمین به سطح آمد.
2. سامورایی گرگ و میش (2002) - یوجی یامادا
به عنوان یک پادزهر برای تلاش هالیوود پس از ۱۱ سپتامبر برای بازنویسی تاریخ فئودالی ژاپن در فیلم «آخرین سامورایی» (۲۰۰۳) اثر ادوارد زویک، نسخهی دوستداشتنی یوجی یامادا از سامورایی به عنوان یک مرد معمولی ردهپایین در فیلم سامورایی گرگ و میش ریشه در موضع سیاسی مشابه کارگردان در کمدی درامهای قبلیاش دارد. قهرمان این فیلم یک کارمند اداری کوچک است که مجبور است در برابر شرایط شخصی و تاریخی گستردهای که خود را در سالهای غروب دوره فئودالی قبل از بازسازی میجی در ۱۸۶۸ مییابد، واکنش نشان دهد.
اولین فیلم از سهگانهی سامورایی یامادا، شامل «تیغ پنهان» (۲۰۰۴) و «عشق و افتخار» (۲۰۰۶)، «سامورایی گرگ و میش» رکوردشکنی ۱۲ جایزهی آکادمی ژاپن را دریافت کرد و برای بهترین فیلم خارجی زبان در جوایز آکادمی اسکار ۲۰۰۴ نامزد شد.
«شاید من ناچیز باشم اما هنوز یک سامورایی هستم.» فیلمهای کمی وجود دارند که اینقدر تماشاییاند. این فیلم احساسات و اصول بسیاری دربارهی خضوع، افتخار، عشق واقعی، اهمیت خانواده و داشتن مهارت مهمی که باعث میشود شما زنده بمانید را به بیننده منتقل میکند. همیشه صحنهای را که پروتاگونیست شمشیر خود را تیز میکند را به یاد خواهیم آورد.
وارد این لینک شوید و یک تیزر جذاب از این فیلم را در صفحهی اینستاگرام ما تماشا کنید.
1. سیزده آدمکش (2010) - تاکاشی میکه
موفقیت انتقادی و تجاری فیلم سامورایی گرگ و میش اثر یوجی یامادا باعث شد که دوباره علاقه به فیلمهای سامورایی افزایش یابد. همانند بازسازیهای او از فیلمهای گنگستری یاکوزا در اواخر دههی ۱۹۹۰، بازسازی تاکاشی میکه از فیلم کلاسیک ۱۹۶۳ ایچی کودو با همین نام، بیشتر به سمت سبکگرایی میرود تا انتقاد اجتماعی-سیاسی.
آثار ایچی کودو، که در استودیو توئی تولید شد، در غرب کمتر شناخته شده است. این فیلم او در دورهای از کاهش محبوبیت فیلمهای جیدایگکی ساخته شد و با نگرانیهای عصر برای واقعگرایی خشنتر نیز مواجه شد. فیلمهای اکشن و سامورایی او، که بر اساس داستانهای واقعی ساخته شده بودند، روح زمان را با انرژی و آشوب زیادی به تصویر کشیدند. با عناوینی مانند «کشتار بزرگ» (۱۹۶۴) که آشوبهای مربوط به جنبشهای اعتراضی دانشجویان چپگرای آن روزها را منعکس میکند.
فیلم ۱۳ آدمکش در سال ۱۸۴۴ روایت شده است و از الگوی فیلم هفت سامورایی پیروی میکند؛ با نمایش یک گروه از ساموراییها که برای براندازی یک ارباب ظالم به خاطر خیر جامعه گرد هم میآیند. نسخهی تاکاشی میکه از این فیلم از بودجهی بیشتری برخوردار است، با توجه به دکوراسیون و لباسهای زیبا و صحنههای مبارزهای که با خلاقیت طراحی شدهاند. تلاش بعدی او برای بازسازی شاهکار کوبایاشی، «هاراکیری: مرگ یک سامورایی» (۲۰۱۲)، فیلمی آرامتر بود: اولین فیلم جیدای گکی که به شکل سهبعدی فیلمبرداری شده است.
یکی از بزرگترین موفقیتهای بینالمللی تاکاشی میکه از نظر مالی و انتقادی، این فیلم اکشن تقسیمشده به دو بخش است - نیمهی اول به سبک فیلم دزدی، گروهی از ساموراییها را دنبال میکند که برای کمینکردن ارباب یاغی گرد هم میآیند، و نیمهی دوم نبرد طولانی بعدی را به تصویر میکشد. تاکاشی میکه، فیلمساز معروف به آزادگی، در اینجا تقریباً بازی را بیرحمانه پیش میبرد. مانند فیلم دیگر او در آمریکا به نام «مصاحبه»، «۱۳ قاتل» به ساختار مفهومی پایبند است. با ساختاری که نمایشی از ریتم تند داستان و دیالوگهای سخت و پر از جنبوجوش است. با حضور چندی از بهترین صحنههای شمشیربازی سامورایی در تاریخ سینما، میکه در این فیلم موفق به ساخت گونهای خشونت کارتونی خلاقانه میشود. با این حال، زمان میبرد تا میکه برخی از ویژگیهای غیر متعارف خود را نشان دهد، از جمله یک زن بدون اندام با جلوههای ویژه رایانهای و بازگشت به یکبارهی شخصیت اصلی. اگر به دنبال یک سرگرمی ناب هستید، این فیلم یکی از بهترین فیلمهای سامورایی تمام دورانهاست که هم شما را سرگرم میکند و هم ذهن شما را به تکاپو وامیدارد.
فیلمهای سامورایی ژانری از سینمای ژاپن هستند که حول محور ساموراییها و فرهنگ بوشیدو (راه و رسم جنگجویان) میچرخند. این فیلمها معمولاً موضوعات تاریخی، درامهای حماسی، و هنرهای رزمی را ترکیب میکنند. قهرمانان این فیلمها معمولاً ساموراییها هستند که با اصول بوشیدو زندگی میکنند. این اصول شامل وفاداری، شجاعت، صداقت، و احترام است. صحنههای نبرد و دوئلهای شمشیرزنی بخش مهمی از این فیلمها را تشکیل میدهند. این صحنهها به دقت طراحی شده و معمولاً با تکنیکهای دقیق و هنری اجرا میشوند. فیلمهای سامورایی تأثیر زیادی بر سینمای جهان داشتهاند و الهامبخش فیلمسازان بسیاری در کشورهای مختلف بودهاند. همچنین، این فیلمها نقش مهمی در معرفی و ترویج فرهنگ و تاریخ ژاپن به مخاطبان جهانی داشتهاند. به طور کلی، فیلمهای سامورایی تلفیقی از هنر، تاریخ، و فلسفه هستند که تماشاگران را به دنیایی از افتخار و مبارزه میبرند. شما نیز فیلم سامورایی موردعلاقهی خود را برای ما در کامنت بنویسید.
علاوه بر فیلمهای معرفیشده در بالا، پیشنهاد میکنیم ویدیوی زیر را که تیزر فیلم «شمشیر پنهان زاتوئیچی» است، در صفحهی یوتیوب ما ببینید. همچنین معرفی این فیلم را میتوانید با ورود به این لینک بخوانید.