
«در تاریکیها، اگر افراد مناسب را برای کارهای مناسب انتخاب نکنید، با هم درگیر خواهید شد و بیشتر از آنکه سود ببرید، ضرر خواهید کرد.» - هوجو اوجیاسو
ساموراییِ بیسرپرست و بیطایفه را «رونین» مینامیدند؛ نوعی گرگ تنها. این جایگاه اجتماعی سالها قابلقبول عموم بود؛ ساموراییها در دورهی سنگوکو آزاد بودند از اربابی به ارباب دیگر و از خدمتی به خدمت دیگر بروند، تا اینکه اتحاد ژاپن آزادیهای اجتماعی را محدود کرد. این امر مانع از استخدام رونینها توسط هر یک از طوایف ژاپنی شد و در واقع ساموراییها را به استخدام یک طایفهی واحد محدود کرد.
پیامدهای این امر برای رونینها و جامعه به طور کلی وخیم بود: صدها هزار جنگجو در ژاپن سرگردان شدند و کاری جز ایجاد مشکل یا کسب درآمد از طریق انجام اعمال شوم نداشتند. برخی از رونینها برای تشکیل گروهها و حزبهای سیاسی گرد هم آمدند که برای دولت مشکلساز شد تا جایی که دولت مجبور شد برای جلوگیری از انقلاب، سیاست خود را تغییر دهد.
نکته اینجا این است که یک فرد تنها برای ایجاد هرگونه تغییر بزرگ به حمایت نیاز دارد. با این ذهنیت، بر ایجاد پیوند در جامعه تمرکز خواهد کرد و یاد میگیرید که چگونه ارتش خود را بسازید تا بتوانید نیروی قدرتمندی در جهان باشید. برخی از نیروهای شما ممکن است از آشنایان و برخی دیگر از دوستان باشند، اما هر کس که هستند، باید تلاش کنید تا ارتباط خود را با آنها تقویت کنید. شما به آنها نیاز دارید و آنها نیز به شما نیاز دارند. اگر به اندازهی کافی به آنها قوت قلب نبخشید، رهبر دیگری پیدا خواهند کرد.
ارتش سامورایی
«کلمهی «سانگون» اغلب برای نشان دادن کل ارتش استفاده میشود. یک لشکر کامل از ۱۲۵۰۰ نفر تشکیل شده است و سه لشکر کامل در مجموع ۳۷۵۰۰ نفر هستند. با این حال، به نظر میرسد در بسیاری از موارد، «سانگون» به سادگی به معنای یک نیروی بزرگ است اما لزوماً نشاندهندهی یک عدد خاص نیست.» - کتاب سامورایی
ارتشهای سامورایی بر اساس سیستم چینیِ گروههای پنجنفره سازماندهی شده بودند، که هر گروه دارای نشانهای شناسایی و رمز عبور مخصوص خود بود. به این ترتیب، نفوذ نینجاهای دشمن به واحد دشوار میشد. یک نیروی ده نفری میتوانست به دو زیرگروه تقسیم شود، نیروی صد نفری به ۲۰ گروه پنج نفری، در حالی که نیروی ۱۰۰۰ نفری میتوانست به ده گروه ۱۰۰ نفری تقسیم شود و غیره. صرف نظر از تقسیمات، کل ارتش میتوانست به سرعت تقسیم و مجدداً تشکیل شود، اما کلید این کار داشتن فرماندهانی شایسته در راس هر گروه بود که به نوبهی خود زیردستانی داشتند.
این بدان معنا بود که میتوان با صحبت با تنها ده نفر از همراهان مورد اعتماد، به ۱۰۰۰ نفر دستور داد. زیردستها هر کدام اطلاعاتی در مورد نیروهای خود داشتند، بنابراین اگر فرماندهی ارتش نیاز به دانستن چیزی در مورد هر عضوی از ارتش داشت، میتوانست به راحتی آن را به دست آورد.
واژههای سنتی برای گروهبندیهای ارتش سامورایی به شرح زیر است:
سانگون (軍): کل نیرو (متشکل از سه لشکر با یک فرمانده کل)
ایچیگون (軍): یک لشکر واحد (با یک ژنرال که به فرمانده کل گزارش میدهد)
ایته (隊): یک گروهان (با یک کاپیتان که به مقام بالاتر گزارش میدهد)
کومی (組): یک دسته (با یک زیر دست که به مقام بالاتر گزارش میدهد).
در ارتش سامورایی، کاپیتانها فرماندهی صدها نفر، ژنرالها فرماندهی هزاران نفر و فرماندهان کل فرماندهی دهها هزار نفر را بر عهده داشتند. اما دایره اصلی اطراف فرمانده کل از اعضای خانواده مورد اعتماد و همراهان وفادار تشکیل میشد که به محافظت در برابر تهدید نفوذ دشمنان یا غاصبان بالقوه کمک میکردند.
بخش پنجم از مجموعهی چگونه یک سامورایی مدرن باشیم: راه سامورایی را بخوانید.

درس چهل و سوم: جای خود را پیدا کرده و سپس به تمرین بپردازید.
در ژاپن باستان، شاهزاده شوتوکو (۵۷۴-۶۲۲ میلادی) مفهوم «وا» را ترویج کرد که به معنای «وحدت در میان مردم» است. این بدان معناست که کاری نکنید که گروهی را که در آن هستید مختل کند، بلکه مکانی را پیدا کنید که به طور طبیعی در آن جای میگیرید. فکر کنید که کجا بهتر جا میافتید و واقعبینانه به جایی که توانایی و آموزش شما قرار خواهد گرفت، نگاه کنید. سپس سخت تمرین کنید و برای پیشرفت در موقعیت بعدی که احساس راحتی میکنید، تلاش کنید. به این ترتیب پیشرفت خواهید کرد تا زمانی که آماده باشید ارتش خود را بسازید.
یکی از طومارهای قدیمی نینجا میگوید که اگر میخواهید به گروه خاصی بپیوندید، به سادگی شور و اشتیاق آنها را بپذیرید، زیرا بیشتر دوستیها از طریق عشق به یک چیز یا از طریق گذراندن وقت با هم، شکل میگیرد.
درس چهل و چهارم: ارتش خود را پرورش دهید.
«در میدان جنگ، پرچمها نیز در مقابل ژنرال قرار میگیرند؛ از این رو، منطقهای که ژنرال در آن مستقر است، هاتاموتو – یعنی جایگاه پرچم – نامیده میشود.» - کتاب سامورایی
اگر بتوانید در حوزهی انتخابی خود شهرت و اعتبار کسب کنید، نیروها در نهایت به سراغ شما خواهند آمد. امروزه میتوانید از رسانههای اجتماعی و اینترنت برای جذب دنبالکنندگان استفاده کنید، و هرچه حضور عمومی شما بیشتر شود، افراد بیشتری به سمت حرفهی شما جذب خواهند شد.
گروه اصلی اطراف یک رهبر سامورایی، متشکل از همراهان مورد اعتماد اوست که هاتاموتو یا «جایگاه پرچم» نامیده میشوند. این افراد خط دفاعی اطراف رهبر و پرچم را تشکیل میدهند. قویترین جنگجویان در خط مقدم قرار داشتند، در حالی که وفادارترینها در گروه پرچم بودند و در کنار فرمانده میایستادند و از او در صورت تغییر جهت جریان نبرد محافظت میکردند. به طور مشابه، صرف نظر از حوزهی کاری شما، اصلِ نگه داشتن وفادارترین افراد در نزدیکی خود و قرار دادن با تجربهترین و ماهرترین افراد در خط مقدم را دنبال کنید.
برای ایجاد روابط قوی با همکاران خود، سوابقی را حفظ کنید و یادداشت بردارید که آنها چه کسانی هستند، چه چیزهایی را دوست دارند، نقاط قوت و ضعف آنها چیست. اگر نیرویی که جمعآوری میکنید در نهایت برای شما خیلی بزرگ شود و نتوانید بر همهی اعضای آن نظارت داشته باشید، کاپیتانهایی را منصوب کنید و از آنها بخواهید گروههای فرعی خود را تشکیل دهند. این افراد اعضای داخلی محسوب میشوند، در حالی که افراد زیر آنها اعضای عمومی هستند. شما باید با همه با مهربانی و احترام رفتار کنید، اما توجه ویژهای به رهبران ارشد و داخلی خود داشته باشید.

درس چهل و پنجم: برای پیروان خود یک هویت واحد ترسیم کنید.
همهی شرکتهای بزرگ نشان خاص خود را دارند و حاوی مجموعهای از رنگها و یک شعار مرتبط هستند. ساموراییهای قدیم نیز تفاوت چندانی نداشتند. هر خاندان دارای نشان خانوادگی خاص (کامون) خود بود و برخی از ساموراییها پرچم اسب مخصوص خود را داشتند؛ آنها پرچمها و کلاهخودهایی با طراحی خاص داشتند که رنگهای آن، گروههای مختلف را از هم جدا میکرد. اغلب آنها پشت یک شعار میایستادند؛ به عنوان مثال، بر روی پرچم تاکدا شینگن، یکی از معروفترین و قدرتمندترین ساموراییهای ژاپن، چهار عبارت از هنر جنگ سون تزو، رسالهی نظامی باستانی چینی، وجود داشت: «سریع چون باد باش، منظم چون جنگل، ویرانگر چون آتش و استوار چون کوه».
چه در حال راهاندازی یک کسبوکار باشید یا تشکیل یک تیم فوتبال بین همکاران خود، میتوانید با دادن یک نشان، یک طرح رنگی و یک شعار یا عبارت، حسی از جامعه را ایجاد کنید. این اصل و اساس بازاریابی مدرن است، اما ریشه در تاریخ دارد؛ مردم از دیرباز قدرت نمادها را درک کرده بودند.
درس چهل و ششم: رهبران خود را بیش از حد تبلیغ نکنید.
«ممکن است افرادی باشند که بتوانند ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ یا حتی ۳۰۰۰ جنگجو را فرماندهی کنند، اما ۵۰۰۰ نفر به بالا بیش از حد است و از کنترل خارج میشود.» - توکوگاوا ایاسو
آموزشهای سامورایی میگویند که هرگز نباید افراد را به حداکثر ظرفیت خود ارتقا داد. اگر افراد دائماً به مرز تواناییهای خود فشار بیاورند، در مواقع اضطراری که استرس اضافی وارد میشود، ممکن است از هم بپاشند و ساختار ارتش فرو بریزد. اگر کسی بتواند به راحتی ده جنگجو را فرماندهی کند، پنج نفر به او داده میشود؛ اگر بتواند صد نفر را فرماندهی کند، پنجاه نفر به او داده میشود؛ و اگر بتواند هزار نفر را فرماندهی کند، پانصد نفر به او داده میشود. نتیجه این بود که ارتش از بخشهایی تشکیل شده بود که توسط رهبران بسیار توانا هدایت میشدند، و این امر به آن اجازه میداد تا با سطح بالایی از کارایی عمل کند.
برای جلوگیری از نارضایتی این فرماندهان فرعی، به آنها به روشهای دیگر پاداش داده میشد، مانند اشیاء با ارزش مانند وسایل چایخوری، شمشیر، ابریشم، زمین، پول و حتی نامههای قدردانی ساده. راه سامورایی در مورد درک قلب و ذهن تیم شماست، دانستن خواستههای آنها و پاداش دادن به آنها به روشهایی که آنها را فراتر از سطح تواناییشان نبرد. از سوی دیگر، اجازه ندهید افراد از طریق تنبلی بیفایده شوند.
بخش چهارم از مجموعهی چگونه یک سامورایی مدرن باشیم: دژ سامورایی را بخوانید.

درس چهل و هفتم: وفاداری را بالاتر از هر ارزشی بدانید.
«فرقی نمیکند چند جنگجوی افسانهای و معروف در ارتش شما وجود داشته باشد، اگر از دستورات شما پیروی نکنند، به هیچ دردی نمیخورند.» - اویشی هیجیهیو
اگرچه بسیاری از صفات به ساموراییها نسبت داده میشود - شجاعت، عدالت، راستی، نیکوکاری - اما هیچکدام به اندازهی وفاداری اهمیت ندارند. داشتن یک جنگجوی وفادار با مهارت کافی که در زمان خطر در کنار شما بایستد، بسیار مؤثرتر از داشتن ده متخصص در جنگ است که برای کمک حاضر نمیشوند.
در حالی که باید به دستاوردها پاداش داد، همیشه وفاداری را به دستاورد ترجیح دهید و هرگز از ستایش کسی که به شما وفادار بوده غافل نشوید. آنها هسته اصلی گروه شما هستند؛ آنها همراهان مورد اعتماد شما هستند. یک ارتش وفادار اما کممهارت بسیار بهتر از ارتشی از متخصصان است که نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
درس چهل و هشتم: با تمام نیروهای خود با احترام رفتار کنید.
یک داستان قدیمی در مورد ساموراییای هست که ظاهراً چیز زیادی برای ارائه نداشت، تا اینکه یک روز خانهی ارباب آتش گرفت و شعلهها میراث خانوادگی ارزشمند را در معرض تهدید قرار دادند. این سامورایی «بیفایده» به داخل شعلهها دوید، شکم خود را بُرید و خط سیر خانوادگی را درون بدنش پنهان کرد. وقتی شعلهها فروکش کرد، این میراث به شکلی سالم از زخم باز او خارج شد.
قدر مقام بالا را آنقدر ارزشگذاری نکنید که آنچه اعضای کمتجربهی تیم شما ارائه میدهند را نادیده بگیرید. اشتباه رایج در دوجوهای هنرهای رزمی این است که قدیمیترین و با تجربهترین جنگجو را همواره در جلوی خط قرار دهند، در حالی که این جنگجوی جوان با استعداد است که باید در خط مقدم هر نبردی باشد. پیرترین و با تجربهترین افراد که متخصص در موضوع انتخابی خود هستند، باید اعضای جوانتر را راهنمایی کنند.
وظیفهی یک جنگجوی ژاپنی تمرین و آماده شدن برای جنگ است، اما همیشه بدانید چه زمانی باید از مبارزهی فیزیکی به موقعیتهای دیگر وارد شوید. پیران راهنمایی میکنند، جوانان به موفقیت دست مییابند. به زبان سامورایی، این مسائل را شاهین پیر به شاهین جوان میآموزد. هر فرد در ارتش شما باید نقش فردی خود را بداند، اما روحیهی تیمی هم داشته باشد و بدون تردید به عنوان بخشی از یک تیم کار کند.

قدرت شبکه
چیکاماتسو شیگنوری، فرمانده، نینجا و استاد چای، توصیه میکرد که با ارسال کارت، نامه و هدیه، ارتباط با دیگران را حفظ کنیم. این کار باعث تقویت احساس همدلی و پیوند میشود. کل مفهوم ارتش سامورایی بر پایهی شبکهسازی استوار است؛ شبکهای از وعدهها که خانوادههای سامورایی را از طریق نسلهای متمادی از ارتباطات و تعهدات رزمی شکل میدهد. این سیستم پیچیده هم از جنگ جلوگیری میکرد و هم گاهی آغازکنندهی آن بود. بنابراین، ماهیت روابط خود را بررسی کنید: آیا سازندهاند یا مخرب؟
درس چهل و نهم: نیروهای مخصوص به خود را جمع کنید.
به طور منظم، بخشی از وقت خود را به ارسال پست یا پیام برای دنبالکنندگان خود در شبکههای اجتماعی یا سایر روشهای مناسب در حوزهی کاریتان اختصاص دهید تا آنها انتظار شما را بکشند و مشتاق شنیدن و دیدن شما باشند. در صورت امکان، از پرسشهای عمومی استقبال کنید و سپس از پلتفرمهای خود برای پخش پاسخها به همه استفاده کنید. این یک سیستم خودپایدار است که موضوعات جدیدی برای پستهای بعدی ایجاد میکند، به این معنی که نیازی به صرف وقت برای برنامهریزی هر یک از آنها نخواهید داشت. اگر به افرادی که سوالات را مطرح میکنند، به صورت عمومی پاسخ دهید، کل مخاطبانتان احساس مشارکت خواهند کرد.
کانالهای خود را اشباع نکنید: اگر یک بار در روز بیش از حد به نظر میرسد، کمتر پست بگذارید، اما ثابت قدم باشید. برای جلوگیری از غرق شدن در شلوغی شبکههای اجتماعی، سیاستی را در مورد میزان زمانی که برای پاسخ دادن به سوالات اختصاص میدهید، تعیین کنید و به آن پایبند باشید. پست گذاشتن در شبکههای اجتماعی اساساً یک جنبهی عمومی است که برای ماندگاری در این دوران تشنهی ارتباطات انجام میشود و دقیقههایی که صرف آن میشود نباید بر فعالیتهای هدفمند شما تأثیر بگذارد.
تغییر پلتفرمها با توجه به روندهای اجتماعی منطقی است، اما مراقب باشید که پلتفرمی را که قبلاً ایجاد کردهاید، ترک نکنید، مگر اینکه واقعاً منسوخ شده باشد، زیرا ممکن است خطر از دست دادن دنبالکنندگان وفادار را داشته باشید.
درس پنجاهم: ارتباط با اینفلوئنسرها
شبکهسازی موفق به معنای شناسایی افراد تأثیرگذار و قدرتمند و ارتباط با آنها است. لایک کردن و بازنشر مطالب آنها در شبکههای اجتماعی راه خوبی برای شروع مکالمه است، اما بهترین راه برای تعمیق ارتباطات، تماس چهره به چهره است، شاید در کنفرانسها، سخنرانیها، کارگاهها و سایر رویدادهای حوزهی کاریتان.
به سنت چیکاماتسو شیگنوری، تولدها و سایر مناسبتهای خاص مربوط به افراد را به خاطر بسپارید تا ارتباط شخصی قویتری برقرار کنید. اگر کمی تلاش کنید تا نام خود را در محافل قدرتمند شناختهشده کنید، پروفایل خود در حوزه کاریتان را گسترش و پیشرفت خواهید داد. بهترین قاعده این است که در این راه بیشتر فرستنده باشید تا گیرنده: همیشه منبعی از هدیه باشید، نه باری بر دوش دیگران.
بخش سوم از مجموعهی چگونه یک سامورایی مدرن باشیم: استراتژی سامورایی در برابر جهان را بخوانید.

با خورشید روبرو شوید یا در کنار ستارهها بایستید
در سنت سامورایی، تعلیمی در مورد نزدیک بودن به افراد قدرتمند وجود دارد که از تشبیه ستارهها، ماه و خورشید استفاده میکند. میتوانید از تابش کسی که قدرتمندتر از خودتان است برای روشن کردن خود استفاده کنید، همانطور که ماه با خورشید این کار را میکند. با این حال، هرچه به چنین فردی نزدیکتر شوید، قدرت شخصی شما کمتر دیده خواهد شد؛ شما تحتالشعاع پرتوهای نور آنها قرار خواهید گرفت. از سوی دیگر، میتوانید جایی تاریک بایستید و مانند یک ستاره بدرخشید. به عبارت دیگر، در حالی که گاهی خوب است که به افراد قدرتمند نزدیک باشید، این کار همچنین میتواند نور درونی خودتان را پنهان کند. اغلب بهتر است در یک محیط کمتر درخشان، خودتان بدرخشید.
درس پنجاه و یکم: آنچه را که باید مخفی نگه دارید ارزیابی کنید.
هر ارتش سامورایی بدون شک شامل تعدادی از خیانتکاران نیز بود. رهبر آگاه به این موضوع، باید تصمیم میگرفت که چه اطلاعاتی را علنی کند و چه چیزی را مخفی نگه دارد.
سون تزو در هنر جنگ، در مورد مخفی نگه داشتن نقشههای خود صحبت میکند تا دیگران از آنها آگاه نباشند و توصیه میکند که یک نیرو باید با مشت آهنین اداره شود. با این حال، ساموراییها در مورد سطحی که این کار باید انجام شود، بحث کردند. اگر تیم فرماندهی شما از نقشههای شما آگاه نباشند، احساس دوری خواهند کرد، اما اگر نقشههای شما در میان حلقهی داخلی شما بیش از حد گسترده باشد، مردم در مورد آنها صحبت خواهند کرد و جزئیات فاش خواهد شد.
همیشه با خودتان فکر کنید که اگر این شخص به من خیانت کند، با اطلاعاتی که دارد، چه آسیبی میتواند وارد کند؟ این موضوع میتواند دشوار باشد زیرا اتحادها و دوستیها بر اساس اعتماد بنا شدهاند، و اعتماد اغلب در مورد به اشتراک گذاشتن اطلاعات است. بنابراین، همیشه عمیقترین بخشهای نقشههای خود را برای خود نگه دارید و با توجه به ماهیت رابطهی خود با نیروها، با دقت در نظر بگیرید که چه مقدار اطلاعات را با متحدان خود به اشتراک میگذارید.

رابطهی آفرینش و ویرانی
در چین باستان، آموزههای تائوئیسم تأثیر عمدهای بر درک مردم از جهان طبیعی و منشأ خلقت داشت. طبق تائوئیسم، نیروی نهایی زندگی یا «چی» که جهان را زنده نگه میدارد، به نیروهای متضاد اما وابستهی «یین» و «یانگ» تقسیم میشود که به نوبهی خود پنج عنصر اصلی زمین، آتش، فلز، آب و چوب را ایجاد میکنند. توجه داشته باشید که در بودیسم نیز سنت پنج عنصر وجود دارد: هوا، زمین، آتش، آب و باد. هر دو سنت در ژاپن وجود دارند، اما در این زمینه به جنبهی تائوئیستی توجه بیشتری میکنیم.
این عناصر با هم روابطی را در یک چرخهی آفرینش یا ویرانی تشکیل میدهند: به عنوان مثال، آب آتش را نابود یا خاموش میکند، اما آب چوب را ایجاد یا غنی میکند. طبق این سیستم، اعتقاد بر این است که هر فرد، رنگ، جهت، شی و حیوان عنصر خاص خود را دارد که با توجه به مواردی مانند تاریخ تولد و شکل ویژگیهای فیزیکی مختلف مشخص میشود؛ بنابراین شبکهای پیچیده و مهم از روابط عنصری بین افراد و جهان اطراف آنها ایجاد میکند.
ساموراییها به این چرخههای آفرینش و نابودی احترام میگذاشتند و مطابق با اصول راهنمای آنها زندگی میکردند. داراییهای آنها مانند اسب، پرچم، رنگهایی که میپوشیدند و کلاهخود، باید با این اصول مطابقت میکرد؛ حتی هنگام جنگ، عنصر فرماندهی دشمن را نیز در نظر میگرفتند.
درس پنجاه و دوم: رابطهی آفرینش و ویرانی را در خود ارزیابی کنید.
امروزه، روابط آفرینش و ویرانی را میتوان به شیوهای مشابه اما بدون جنبههای خرافی و مذهبی در نظر گرفت. همهی ما با افراد زندگی پیرامونمان روابطی خلاقانه یا تخریبی خواهیم داشت. حقیقت ساده و تاریخی این است که بسیاری از ساموراییها با هم کنار نمیآمدند: آنها جنگجویان خشن، مستقل، آموزشدیده و تربیتشده برای موفقیت بودند که این امر به طور اجتنابناپذیری برای فرماندهانشان که باید نظم را حفظ میکردند، مشکل ایجاد میکرد. به همین منظور، فرماندهان از مجازاتهای سخت، پاداشهای سخاوتمندانه، تاکتیکهای عادلانه و دستکاری برای هدایت این جوانان خونخوار به سمت یک نیروی متحد استفاده میکردند. هر دو نوع رابطه - آفرینش و ویرانی - میتوانند در صورت برخورد صحیح، به نفع ما باشند.
هر کسی را که با او تعامل دارید ارزیابی کنید و به این فکر کنید که آیا به شما کمک میکند یا مانع اهداف شما میشود. اگر به شما در مسیر موفقیتتان کمک میکند، رابطهی شما با او خلاقانه است؛ اما اگر انرژی شما تحلیل میرود و هیچ پیشرفتی در همکاری با او نمیبینید، رابطهی شما تخریبی است.
نحوهی استفاده از روابط خلاقانه: وقتی صحبت از تحقق مسیر، پروژهها و اهداف شما میشود، افرادی که کارهای شما را پیش میبرند را در موقعیتهای قدرتمند قرار دهید و به آنها فضایی بدهید تا خلاقانه و زیر نظر شما کار کنند. در اطراف خود، افرادی را قرار دهید که واقعاً به شما انرژی میدهند؛ با دقت دیگران را مشاهده کنید و افرادی را که به یکدیگر قدرت و انرژی میبخشند، کنار هم قرار دهید. این امر منجر به جریان انرژی سازنده بین افراد مناسب میشود و احساس پویایی در «ارتش» شما ایجاد میکند. جایی که تمام قدرت خلاقانه به جای درست هدایت میشود و هیچکس مانع دیگری نمیشود. اگر رابطه تخریبی ایجاد شد، افراد را جابهجا کنید تا جریان دوباره برقرار شود.
نحوهی استفاده از روابط تخریبی: روابط تخریبی نیز به همان اندازه مفید هستند، اما باید در زمینهای صحیح استفاده شوند. در این مورد، شما به دنبال تخریب کلی نیستید، بلکه سعی میکنید افرادی را پیدا کنید که عناصر منفی را نابود کنند. نمونههایی از این موارد شامل تیمسازی افرادی است که به نابودی عناصر شخصیت یکدیگر که مانع پیشرفت میشود، کمک میکنند.
بخش دوم از مجموعهی چگونه یک سامورایی مدرن باشیم: سبک زندگی سامورایی را بخوانید.

به عنوان مثال، یک فرد بسیار باهوش ممکن است توانایی دستیابی به یک هدف را داشته باشد اما تنبل و سهلانگار باشد، در حالی که یک فرد پر انرژی ممکن است هوش کافی برای موفقیت در این کار را نداشته باشد اما انگیزهی لازم برای اتمام آن را داشته باشد: با تیم کردن آنها، میتوانید از شور و نیروی فرد پر انرژی برای از بین بردن سهلانگاری فرد باهوش استفاده کنید و یک تیم پویا ایجاد کنید. برای هر ویژگی منفی در هر فرد (از جمله خودتان)، آنها را با کسی تیم کنید که آن منفیگرایی را از بین میبرد. فرد عجول به کسی نیاز دارد که روی جزئیات تمرکز کند؛ فردی که ذهن سیستماتیک ندارد به کسی نیاز دارد که سازماندهی شده باشد و فردی که بیش از حد خرج میکند به یک ولخرج نیاز دارد. اگر این کار به درستی انجام شود، تمام موانع در تیم شما باید در یک استفادهی کامل از چرخهی تخریب از بین بروند.
با این حال، اگر فرد دارای ویژگی منفی غالب باشد، ممکن است در واقع مثبتگرایی فردی را که با او جفت شده است، از بین ببرد، بنابراین مراقب باشید تا از وقوع این امر جلوگیری کنید. به طور مشابه، اگر کسی واقعاً وفادار است اما اقدامات او همیشه مشکل ایجاد میکند، عمداً آنها را با یک عنصر تخریبی قرار دهید تا از تولید بیش از حد نتایج منفی توسط آنها جلوگیری کنید: این مسئولیت عدم تولید آنها را بر عهدهی خودشان میگذارد و به شما اجازه میدهد در عین حال که به آنچه میخواهید میرسید و وفاداری آنها را حفظ میکنید، نسبت به آنها بخشنده باشید.
جفتسازی افراد بر اساس عناصر خلاقانه و تخریبی آنها نباید باعث ایجاد دستههای مختلف در گروه بزرگتر شود و این سیستم فقط باید زمانی استفاده شود که افراد برای دستیابی به یک هدف خاص با هم کار میکنند. در غیر این صورت، آنها باید آزادانه با هم ارتباط برقرار کنند.
درس پنجاه و سوم: میراثی ماندگار به جا بگذار.
یکی از عواملی که ژاپن را برای غرب بسیار جذاب میکند، سنتهای فراوانی است که از قرنها پیش تا به امروز ماندگار شده است. میراث در ژاپن بسیار مهم است و برای ساموراییها نیز امری ضروری بود. نام و هویت خاندان بسیار مهمتر از نیازهای فرد است. با این حال، یک فرد میتواند کل خاندان را نابود کند.
اودا نوبوناگا از خانوادهای نسبتاً معمولی برخاست، اما به تنهایی به قدرت رسید. او زندگی بزرگسالی خود را صرف سرکوب همه کسانی کرد که در برابر او مقاومت میکردند و پس از دوران طولانی بیثباتی، روند اتحاد ژاپن را آغاز کرد. با این حال، او توسط یکی از جنگجویان ارشد خود مورد خیانت قرار گرفت و در نهایت در داخل یک معبد در حال سوختن خودکشی کرد.
خانوادهی اودا نوبوناگا در آن زمان به یک خانوادهی قدرتمند در کشور تبدیل شده بود، اما میراث او با او پایان یافت. جانشین او نه از اعضای خانوادهی اودا، بلکه تویوتومی هیدهیوشی بود که به سرعت کنترل کشور را به دست گرفت و قبل از اینکه همه چیز دوباره از هم بپاشد، قدرت را در دست گرفت.
گروه یا سازمان شما، هر چه که باشد، باید اهدافی فراتر از اهداف فردی را دنبال کند. اگر یک سازمان فقط با ارادهی یک نفر کنار هم نگه داشته شود، پس وقتی آن فرد رفت، گروه یا فرو میپاشد یا توسط کسی که ممکن است آن را تغییر شکل دهد، تصرف میشود.
اگر میخواهید گروه شما پس از استعفا یا مرگ شما زنده بماند، مجموعهی مشخصی از اهداف و ساختارها را ایجاد کنید تا کل سیستم هنگام از بین رفتن نیروی مرکزی فرو نپاشد. اگر میخواهید، مشخص کنید که میخواهید چه کسی پس از خودتان رهبر شود. به طور سنتی، امپراتوران ژاپن پس از سلطنت کوتاه خود کنارهگیری میکردند. سپس عنوان امپراتور را به یکی از اعضای خانواده انتخابی خود منتقل میکردند و بازنشسته میشدند تا پس از مرگ آنها هیچ مناقشهای وجود نداشته باشد. این امر تضمینکنندهی یک خط ادامهدار بود و طول عمر سازمان را افزایش میداد. خاندان توکوگاوا از این ساختار پیروی کرد و بیش از 250 سال به عنوان یک قدرت سیاسی ماندگار بود.
اهداف میراث شما میتواند تقریباً هر شکلی داشته باشد، برای مثال:
- ایجاد بزرگترین مجموعه طومارهای نینجا در جهان
- تولید بیشترین تعداد کتاب در مورد مهارتهای تاریخی سامورایی
- ثبت سنتی که به آن علاقه دارید، مانند تکامل سکهها یا قوریها
- ایجاد فرصتهایی برای جوانان برای درگیر شدن با فرهنگهای مختلف جهانی
- رشد یک تجارت فراتر از ریشههای خانوادگی آن
- اهدای زمین به طرحی برای تأمین سبزیجات ارگانیک رایگان برای جامعه محلی
- هر پروژه دیگری که با سود رساندن به جامعه گستردهتر از فرد ماندگارتر باشد.

نکات عملی برای ارتش سامورایی که نباید فراموش کنید:
- گروهی را پیدا کنید که به طور طبیعی در آن جای میگیرید یا ارتش حامیان خود را تشکیل دهید.
- هویتی برای پیروان خود ایجاد کنید.
- به وفاداری پاداش دهید اما رهبران خود را بیش از حد ارتقا ندهید.
- با همه اعضای ارتش خود با احترام رفتار کنید.
- با حامیان خود به طور فعال ارتباط برقرار کنید.
- با افراد تأثیرگذار، در صورت امکان حضوری، شبکهسازی کنید.
- تصمیم بگیرید چه چیزی باید مخفی نگه داشته شود.
- چرخههای آفرینش و ویرانی را مطالعه کنید.
- روابط خود را ارزیابی کنید و بدانید چگونه از روابط خلاقانه و تخریبی به نفع خود استفاده کنید.
- میراثی ماندگار ایجاد کنید.
بخش اول از مجموعهی چگونه یک سامورایی مدرن باشیم: باورها و رفتارها را بخوانید.
